با تغییر و تحولات سیاسی در ایتالیا طی چند ماه اخیر و پیروزی جناح راست میانه به رهبری سیلویو برلوسکنی برخی رویکردهای این کشور در بعد سیاست خارجی در عرصه های منطقه ای و بین المللی دستخوش تغییرات و چرخش های محسوس گردیده است و تمایلات بیشتری نسبت به همگرایی با جریانات فرا آتلانتیکی به رهبری آمریکا و حمایت های فراوان از رژیم صهیونیستی را از خود به نمایش گذارده است. در این بین مواضع دولت ایتالیا در قبال ایران نیز در مقایسه با دولت پرودی بسیار سخت و متصلب تر شده است.
در بررسی اجمالی مواضع و رفتار سیاسی دولت راستگرای ایتالیا به رهبری برلوسکنی خصوصا طی دو دهه اخیر در صحنه سیاسی این کشور، به وضوح درخواهیم یافت که وی به هنگام قرار داشتن در شرایط حزب حاکم و عهده داری مسئولیت دولت و حتی در شرایطی که نقش یک اپوزیسیون را ایفاء می نمود همواره در هدف گذاری و تعیین اولویت های سیاست خارجی ایتالیا تحت نفوذ شدید لابی صهیونیستی قرار داشته و دارد.
لابی یهودیان و رژیم صهیونیستی درساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایتالیا و نیز در میان احزاب و گروههای چپ و راست، روسا و مدیران شرکتهای اقتصادی و همچنین در رسانه های ایتالیا از نفوذ بالا و قابل توجهی برخوردار می باشد. این لابی قادر است جریانات قوی و گسترده ای درداخل ایتالیا جهت تامین منافع و حمایت های رسمی و غیر رسمی از رژیم اسرائیل به راه بیاندازد.
ساختار شکننده سیاسی در داخل و نیز سقوط پی درپی دولتها در ایتالیا، تاثیر منفی بر سیاست خارجی این کشور داشته و باعث گردیده که ایتالیا طی نیم قرن اخیر هیچگاه نتواند درحد و اندازه یک کشور بزرگ و محور در روند تحولات منطقه ای و بین المللی ایفای نقش نماید و همواره بعنوان یک قدرت درجه دو و حتی سه اروپایی بشمار آید. مصادیق این امر را می توان در عدم توفیق این کشور جهت ورود به گروه 1+5 در خصوص پرونده هسته ای ایران و عدم استقبال آمریکا و قدرتهای حاضر در این سازوکار و نیز توان محدود و ضعیف دستگاه دیپلماسی این کشور جهت در دست گرفتن ابتکارعمل و انجام اقدامات میانجیگرایانه در قبال بحرانهای منطقه ای و بین المللی از جمله مناقشه اخیر قفقاز و تنش در روابط روسیه با غرب برشمرد.
از این رو ایتالیا به رهبری برلوسکنی بدنبال آن است که دیپلماسی خود درخاورمیانه را از رهگذر حمایتهای بی شائبه و افراطی از رژیم اشغالگر قدس فعال نموده و به ایفای نقش بپردازد، لذا مترصد آن است که از روابط نزدیک خود با آمریکا و رژیم صهیونیستی بهره برداری نموده و وارد معادلات منطقه ای شود.
تحقیقا حمایت مقامات رسمی دولت ایتالیا، نشان دهنده عمق تمایلات و گرایشات دولت و احزاب دست راستی ایتالیا به اسرائیل می باشد. مبانی رفتاری و مواضع اعلامی و عملی دولت برلوسکنی نشان از این واقعیت دارد که سیاست خارجی دولت کنونی این کشور تابعی از جهت گیریها و رویکردهای رژیم صهیونیستی بشمار می آید.
حمایت و دفاع یکجانبه رم از رژیم صهیونیستی و منطبق نمودن تمامی اهداف و شاخص های تعیین کننده منافع و امنیت ملی این کشور با اهداف و منافع این رژیم نه تنها دیپلماسی ایتالیا در خاورمیانه کمک نخواهد کرد بلکه هزینه های جبران ناپذیری را در حال و آینده برای دولتمردان ایتالیایی دربرخواهد داشت که اصلی ترین آنها از دست دادن جایگاه تاریخی و معاصر این کشور نزد کشورهای منطقه بویژه جهان اسلام و بروز موانع و مشکلات جدیدی برای دیپلماسی ایتالیا در ایفای نقش در موضوعات منطقه ای خواهد بود.
این درحالی است که قرار گرفتن شخصی همچون برلوسکنی در راس هرم قدرت سیاسی در ایتالیا که خود به دلیل اتهام فساد مالی (دادن رشوه به یک حقوقدان انگلیسی جهت فرار مالیاتی)، مفتوح بودن پرونده های متعدد قضایی بخاطر رشوه دهی در صنعت رسانه ایتالیا ( برلوسکنی رئیس گروه تلویزیونی "مدیاست" در ایتالیاست و با پرداخت رشوه های متعدد قانون انحصار رسانه ای را لغو کرده است ) فساد اخلاقی و بعنوان یک سیاستمدارغیر قابل پیش بینی که به اعتقاد مقامات و رهبران داخل ایتالیا وی یک شخص جنجالی و با اظهارنظرات غیر معقولانه معروف می باشد، عاملی مضاعف برای تضعیف جایگاه و وزن این کشور در معادلات منطقه ا ی و بین المللی است.
بدیهی است که موضعگیریهای جنجالی برلوسکنی بیانگر خوش رقصی وی برای صهیونیستهاست که با هدف پرداخت دین به افرادی است که در به قدرت رسیدن وی سهم داشته و دارند و مسلما رفتارهای سیاسی و مواضع اعلامی و عملی برلوسکنی نه تنها در شأن یک رئیس دولت اروپایی نمی باشد بلکه قادر نخواهد بود فرهنگ و تمدن کشور کهن و بزرگی همچون ایتالیا را نیز نمایندگی کند.
نظر شما