به گزارش خبرنگار مهر، کتاب طنز «کدام حزب برنده میشود؟» نوشته عزیز نسین به تازگی با ترجمه داود وفایی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
از این نویسنده کتاب طنز «بچههای امروز معرکهاند» هم توسط همین مترجم توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است. «محمود و نگار»، «مگه تو مملکت شما خر نیس؟» و «دیوانهای بالای بام» از دیگر کتابهای عزیز نسین هستند که نشر ققنوس با ترجمه ارسلان فصیحی منتشر کرده است.
عزیز نسین طنزنویس ترک، کار نویسندگی را از سال ۱۹۴۵ با نوشتن مقاله در مطبوعات آغاز کرد. او از این سال تا پایان عمرش در سال ۱۹۹۵ به نوشتن در قالب کتاب و مقاله ادامه داد. داستان، رمان، نمایشنامه، شعر، داستان کودک و خاطره از جمله ژانرهایی هستند که او در آن ها دست به تولید اثر زده است.
نسین تنها طنزی را طنز واقعی میدانسته که به سود مردم باشد. طنزهای خود او هم همین طور هستند و همیشه حاوی شوخی های تلخ و شیرینی درباره وضعیت های نا به سامان هستند. او ۲۳ جایزه ملی و بین المللی را به خاطر آثارش به خود اختصاص داده است.
کتاب «کدام حزب برنده میشود؟» تعدادی از گزیده داستان های کوتاه طنز این نویسنده را در بر می گیرد که مترجم آن ها را از میان همه آثار این نویسنده انتخاب و بازگردانی کرده است.
عناوین داستانهای این کتاب به ترتیب عبارتند از: «کدام حزب برنده میشود؟»، «صوری و تشریفاتی»، «قرار است برای ما مهمان آمریکایی بیاید»، «اینها درد ماست»، «بچهها را نگریانید»، «یک دسته جعفری»، «اونیفرم»، «ساعتهای شهری»، «نازک نارنجی»، «اولین حرف الفبا»، «خانه دنج و ساکت»، «کفش تنگ»، «پالتوی نماینده مجلس»، «گربه چرا گریخت؟»، «درِ مینیبوس»، «درس اخلاق» و «خواب ترسناک».
در قسمتی از داستان «نازک نارنجی» از این کتاب می خوانیم:
«عجب... پس که این طور؛ چرا چیز دیگری ننوشتی و "نازک نارنجی" نوشتی؟»
راستش اصلا به این موضوع فکر نکرده بودم... گفتم: «نمی دانم؛ این به ذهنم رسید و همان را نوشتم...»
«عجب... نازک نارنجی... حالا یک نازک نارنجی ای به تو نشان بدهیم که ... پس به ذهنت رسید، هان؟ چرا چیز دیگری به ذهنت نرسید؟»
یکی از آن ها نشست پشت دستگاه تایپ و شروع به نوشتن صورت جلسه کرد. ترس برم داشته بود. فکر می کردم نکند عبارت «نازک نارنجی» که به صورت اتفاقی آن را نوشته بودم رمز یک شبکه جاسوسی باشد. چهارده خودنویس، دفتر جیبی، ذره بین، دو کتاب، سمباده زرگران، نازک نارنجی...، هر کس باشد مشکوک می شود. گیج شده بودم و نمی دانستم چه باید بکنم. در حالی که همه این ها را در این صورت جلسه می نوشتند، یکی شان سخت مشغول وارسی دفترم بود.
می توانستم درباره هرچه همراهم بود توضیح بدهم، اما نمی دانستم در خصوص «نازک نارنجی» چه باید بگویم. اصلا این عبارت مصیبت بار چگونه از نوک قلمم بیرون آمد؟ مگر نمی شد چیز دیگری بنویسم؟
پلیسی دفتر جیبی ام را بررسی می کرد به یکباره روی یکی از صفحات متوقف شد. بعد همان صفحه را به دیگران هم نشان داد. زیر لب و در گوشی چیزهایی می گفتند. ناگهان رفتارشان تغییر کرد. همان ماموری که دفتر را بررسی می کرد آدرسی را نشانم داد و گفت:
«ببخشید جناب، نامی که این جاست با شما چه نسبتی دارد؟»
صدا و نوع رفتارش به یکباره عوض شده بود. گفتم:
«همکلاسی ام بوده. دیروز همدیگر را دیدیم. من را دعوت کرد با هم غذا بخوریم. بعد هم نشانی اش را داد در دفترم نوشتم.»
این کتاب طی روزهای گذشته با ۱۹۰ صفحه، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما