خبرگزاری مهر، گروه بین الملل -پیمان یزدانی: همه گیری ویروس کرونا در هر گوشهای از دنیا در جریان و باعث ناامیدی بسیاری از کشورها در مقابله با این ویروس شده است. به همین سبب، مردم و دولتها در مواجهه با این ویروس به وحشت افتادهاند و اقتصادها از هم پاشیده است. انتظار میرود این بحران بدون تمایل و همکاری جدی جهانی، بیشتر و بیشتر شود.
با توجه به تأثیر بسیار زیاد این ویروس بر جهان از جنبههای مختلف، بسیاری معتقدند تغییر در نظم موجود جهانی و روابط بین الملل در دوره پساکرونا اجتناب ناپذیر خواهد بود.
در همین راستا، خبرنگار مهر در گفتگویی با پروفسور «ماروین زونیس» استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه شیکاگو به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میآید:
*ویروس کرونا چه تا ثیراتی بر نظم فعلی جهان خواهد گذاشت؟
ویروس کرونا نظم کنونی جهان را به طور فوقالعاده ای برهم خواهد زد. رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ با امتناع از حمایت آمریکا به سایر کشورهای آسیب دیده، تجاوز ظالمانه خود به نظم جهانی را ادامه میدهد. در عین حال، چین تمام تلاش خود را میکند تا رهبری جهان در این خصوص را در دست گیرد. با این حال همه چیز برای چین آسان نخواهد بود زیرا زنجیرههای تأمین جهانی در خارج از چین به کشورهای دیگر و در درجه اول در آسیای شرقی گسترش مییابد.
بسیاری از کشورهایی که وامهای هنگفتی را از پروژه «یک کمربند، یک جاده» چین دریافت کردهاند، ادامه پرداخت آن وامها را غیر ممکن خواهد یافت، بطوری که چین با دوراهی پرداخت نکردن وامها یا مالکیت پروژههای ناکام در آسیا، آفریقا و حتی اروپا روبرو خواهد شد. شاید بدتر از همه از بین رفتن احتمالی سرمایهگذاریهای چین در جنوب صحرای آفریقا، به دلیل ناآرامیهای سیاسی تهدیدآمیز ناشی از اقتصادهای شکست خورده خود و تعداد زیادی مرگ و میر بر اثر ویروس کرونا در آن کشورها رخ دهد. همچنین مجموعهای از این تحولات موجب خواهد شد شمار زیادی پناهجو از این کشورها راهی کشورهای توسعه یافته شوند.
*نظم فعلی جهان بیشتر مبتنی بر رویکردهای لیبرالیسم و تا حدودی رئالیسم است. نقایص رویکردهای گفته شده در مواجهه با ویروس کرونا چیست؟
زمانهایی وجود دارد که در آن بازارها ورشکست میشوند. مطمئناً ویروس کرونا یکی از آن زمانها را به وجود آورده است. تصور اینکه در دوره پسا ویروس، نظم لیبرالی جهان بدون تغییر باقی بماند بسیار دشوار است. مداخلات گسترده دولت در اقتصادهای کشورها از کشوری به کشور دیگر به طور ناپایداری زیاد است و این موضوع مطمئناً با گذشت زمان کاهش خواهد یافت. اما این احتمال نیز وجود دارد که مداخلات دولتها در اقتصادها به میزان قابل توجهی بیشتر از زمان پیش از ویروس شود.
*اگرچه شیوع ویروس، رویکردهای رئالیسم و اصل محوری این مکتب یعنی «خودیاری» را در کانون توجه قرار داده است، اما نواقص رویکرد رئالیسم را که مبتنی بر امنیت دولتی با موضوع امنیتی نظامی است را نشان داده است. شیوع ویروس همچنین نشان داد که اقتصادهای نظامی نیز قادر نیستند امنیت ملتها و دولتها را در دوره پسا کرونا حفظ کنند. نظر شما در مورد این چیست؟
مطمئناً هر کشوری که تنها به استفاده از تجهیزات نظامی برای حفظ امنیت کشور اعتقاد داشته باشد، دچار توهم شده است. اما من یک کشور هم سراغ ندارم که به این مسئله اعتقاد داشته باشد. اما مطمئناً شاهد تغییری در ایالات متحده خواهیم بود. از زمان حمله القاعده به ایالات متحده در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ایالات متحده بر تهدیدهای تروریستی متمرکز شده است. احتمالاً تغییرات زیادی هم با هدف مقابله با بیماریهای همه گیر جهانی ایجاد خواهند شد. مطمئناً بیماریهای همه گیر بیشتری در جهان رخ خواهد داد.
*اگر بپذیریم که نظم جهانی پساکرونا، نسبت به نظم فعلی متفاوت میباشد آیا این تغییرات، ساختاری و اساسی خواهند بود؟ کدام مفاهیم تغییرات اساسی را تجربه خواهند کرد؟
اگر رهبران جهان حماقت نکنند، که به نظر میرسد بسیاری از آنها اینطور رفتار میکنند، تغییرات اساسی رخ خواهد داد. اما بسیاری از کشورها رهبرانی دارند که در موضع انکار کامل به سر میبرند و برخی دارای بروکراسیهای عمومی بی کفایت هستند و یا برخی از کشورها درگیر فسادهایی شدهاند که بسیار بعید است که بتوانند با واقعیت جدید کنار بیایند.
نظر شما