به گزارش خبرنگار مهر، رمان «آرتور و جورج» نوشته جولین بارنز بهتازگی با ترجمه فرزانه قوجلو توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب که نسخه اصلیاش سال ۲۰۰۵ توسط انتشارات جاناتان کیپ در لندن چاپ شده، یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است که اینناشر چاپ میکند.
اینرمان داستان تلاقی دو زندگی است؛ زندگی سر آرتور کانن دویل خالق شرلوک هولمز کارآگاه افسانهای و جورج اِدلاجی. اولی نویسندهای سرشناس و دومی وکیل و پسر کشیشی است که اصالتش به زرتشتیان هند برمیگردد.
سر آرتور کانن دویل نیاز به معرفی ندارد اما وکیلِ داستان، ماجرای پیچیدهای دارد که قرار است نشاندهنده ناکارآمدی نظام قضایی انگلستان باشد. بههرحال «آرتور و جورج» تلفیقی از واقعیت و خیال است. اینکتاب سال ۲۰۰۵ در جمع منتخبین جایزه بوکر قرار گرفت و نویسنده در آن، پرسشهایی درباره ایمان، بیایمانی، عدالت، بیعدالتی، عشق، صداقت، وفاداری، آزادی زنان، تعصب نژادی و ... مطرح کرده است. از جمله موضوعات مهم مطرحشده در اینکتاب، میتوان به اسرار مرگ و جهان پس از آن اشاره کرد.
اینرمان ۴ فصل اصلی با عناوین «آغازها»، «آغاز با یک پایان»، «پایان با یک آغاز» و «پایانها» دارد و در پایان کتاب نیز یادداشتی از جولیان بارنز درباره شخصیتهای داستان درج شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
سِر آرتور به رسمی بودن غیرمعمول جملات شروع مطلب فکر میکند، انگار تمرین شدهاند، حتی چندین بار تمرین شدهاند. نه، اینفکر زیاد از حد سختگیرانه است. وقتی کسی سه سال متوالی در زندان است چه کار میتواند بکند جز آنکه زندگیاش _ زندگی آشفته، بههمریخته و بهدرستی درکنشدهاش را_ به چیزی تبدیل کند که شبیه شهادتنامه باشد؟
«تصور میکنم پدرتان میگوید که شهیدان سرنوشتشان را خودشان انتخاب نمیکنند و شاید حتی درکی هم از مسئله ندارند.»
«شاید. اما آنچه من گفتم عملا همه حقیقت نیست. حبس من ایمانم را قوی نکرد. کاملا برعکس، فکر میکنم، نابودش کرد. رنج من کاملا بیمعنی بود، چه برای خودم و چه بهعنوان سرمشقی برای دیگران. با وجود این وقتی به پدرم گفتم که شما قبول کردهاید مرا ببینید، واکنشش این بود که تمام اینها بخشی از هدف آشکار خداوند در جهان است. بههمینعلت، سِر آرتور از شما پرسیدم که مسیحی هستید یا نه.»
«مسیحی بودن یا نبودن من بر استدلال پدر شما تاثیری نمیگذارد. خداوند یقینا از هر وسیلهای که در دسترسش دارد استفاده میکند، مسیحی یا مشرک.»
«درست است. اما احتیاجی نیست شما ملاحظه من را بکنید.»
«نه. و شما خواهید فهمید که من اهل زبانبازی نیستم، آقای ادالجی. اگر نظر مرا بخواهید نمیتوانم بفهمم سالهایی که در لوییس و پورتلند گذراندید و حرفه و جایگاهتان را در جامعه از دست دادید، چطور در خدمت هدف خداوند قرار میگیرد.»
اینکتاب با ۵۶۷ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما