خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ- مجتبی شاه ولی*: به شخصه شاهد بودم که در گذشتهای نه چندان دور، دانشجویان مرفه دانشگاههای برتر آمریکا تمام تعطیلات بهاری خود را در سواحل گرمتر جنوب آمریکا به عیش و نوش میپرداختند. اما همان جوانان در سالههای اخیر ترجیح میدهند بهجای ریلکس کردن در هتلهای ساحلی میامی فلوریدا یا کانکون مکزیک، با خانواده یا دوستان خود به کشور کاستاریکا در آمریکای مرکزی بروند و هفتهای را در طبیعت بکر آنجا غرق شوند؛ در طول روز از انجام مدیتیشن و یوگا لذت ببرند، غذای سالم و گیاهی میل کنند و بعضاً شبها را تنهایی خوش بگذرانند. هتلهای راحت، پروازهای لاکچری، جاذبههای تاریخی و غذا و نوشیدنیهای متنوع و مجلل دیگر ملاک اصلی انتخاب مقاصد گردشگری محسوب نمیشود و نخواهد شد. این موضوع را هنوز برخی جوامع و بیزینسها باور ندارند، یا برای آن کاری نمیکنند.
موضوع رساله دکتری من در آمریکا، و البته رسالت و نگاه دپارتمان مدیریت اوقات فراغت و گردشگری که در آن تحصیل و کار کردم، بررسی تأثیر گذران اوقات فراغت خالص بر حال خوب افراد و خانوادهها بود شامل اوقات بیکاری در منزل و اوقات دور از منزل در سفر. چنین نگاهی به سفر و گردشگری در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا با نگاه درآمد و اشتغالزایی در اکثر دانشگاهها و دولتها متفاوت بود.
امروزه شهروندان کشورهای مختلف بیش از پیش متوجه سبک زندگی ناسالم خود شدهاند: نشستن زیاد و تحرک کم، مصرفگرایی شدید، غذای و نوشیدنیهای ناسالم، اخبار منفی، و شبکههای مجازی کم خاصیت. در این میان جوامع آگاهتر شروع به تغییر این سبک زندگی ناسالم کردهاند. این تغییرات هم شامل تغییر در سبک زندگی روزمره و اوقات فراغت در منزل میشود و هم تغییر در سبک سفر. بعضاً پول زیادتری خرج میکنند تا به جای سواحل آنتالیا به تبت بروند، به یک سفر زیارتی بروند و یا به کشور فقیری در قاره آفریقا سفر کنند و چند صباحی در بین مردمان آنجا کار و زندگی کنند. در نهایت با نگاه و معنایی جدید به کار و زندگی روزمره خود باز میگردند. برخی تحقیقات علمی نشان میدهند که افراد پس از چنین تجربههایی غالباً قدر داشتههای خود را بیشتر میدانند. ممکن است نگرانیهای جهان اولی خود مثل سرعت پایین اینترنت، صف طولانی خرید اتومبیل یا کیفیت پایین پخت پیتزا را دیگر جدی نگیرند. برخی از گردشگران در بازگشت به منزل، در کیفیت روابط خانوادگی خود بازاندیشی میکنند. این دغدغهها متفاوتند از مسائلی که انبوه مصرف کنندگان دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی به دنبال آن بودند. در کنار همه این موارد، کرونا هم فرصت خوبی بهدست داد تا جوامع در اهداف و ارزشهای خود تجدیدنظر کنند؛ البته برای آنان که اهل تفکرند.
علاوه بر شهروندان، برخی دولتهای محلی و سیاستگذاران نیز به پتانسیل گردشگری در تغییر و بهبود حال شهروندان پی برده و در این زمینه هم خود تلاش میکنند و هم کسب و کارها و مصرف کنندگان را به حرکت در این مسیر بهروزی تشویق و حمایت میکنند. برای مثال انگلستان در ده سال اخیر بخشی از بودجه سازمانهای بهداشت عمومی و گردشگری را به آن دسته از کسب و کارهای گردشگری هدایت کرده که در جهت حفظ و ارتقای سلامت و بهروزی شهروندان فعالیت میکنند. در این کشور مقاصد گردشگری در تلاشند تا با برگزاری فستیوالها و رویدادهای سلامت محور، برند جدیدی برای خود خلق کنند. دولت انگلستان اذعان دارد که اگر کسب و کارهای گردشگری بتوانند با ارائه خدمات خود، سلامت جسم و روان شهروندان را حفظ و ارتقا بخشند، بهرهوری شهروندان در محل کار افزایش و هزینههای درمانی کشور کاهش مییابند.
با بحران ویروس کرونا، جای خالی سفر و پتانسیل آن در بهبود حال انسان بیش از پیش احساس میشود. همه عمیقاً حس میکنیم که روزمرگی و نداشتن تنوع چقدر میتواند کسل کننده و آزاردهنده باشد. تا قبل از این خود را با کار و فناوری مشغول و بیحس کرده بودیم. با حذف شدن کار از معادله زندگی و نداشتن اوقات فراغت خالص و هیجانانگیز، غالباً دچار پوچی بزرگی شدهایم. پیشبینی میشود و امید است که بعد از کرونا، کسب و کارهای گردشگری، جوامع محلی و دولتها یک بازنگری کلی در نوع خدمات گردشگری و تبلیغات خود داشته باشند. مقاصد و جوامعی که به بهروزی و حال خوب گردشگران توجه بیشتری کنند، محبوبتر و سرنوشتسازتر خواهند بود.
باید بگویم که فعالیت گردشگری با این نگاه جدید آسان نیست. برای مثال، خرده فرهنگهای مختلف حال خوب و بهروزی را متفاوت معنا و جستجو میکنند. ممکن است برای برخی انجام کارهای ماجراجویانه و خارج از منطقه امن روانشناختی خود، مثلاً پرش از یک ارتفاع بلند، معنای جدیدی به زندگی ببخشد. برای برخی دیگر، قدم زدن در طبیعت بکر شمال کشور یا دراز کشیدن در ساحل شنی گرم جنوب حال آنها را خوب کند یا فرصتی به دست دهد تا با عزیزانشان ارتباطی اصیل برقرار کنند. در نتیجه مطالعات دقیقی لازم است که ابتدا معنی بهروزی و سلامت برای افراد مختلف را مطالعه کند. سپس سوالی که مطرح میشود این است که بیزینس ها چگونه میتوانند خدمات خود را بگونهای تعریف و ارائه دهند که در بهروزی مشتریان خود نقش مثبتی داشته باشند؟ به عبارت دیگر، علاوه بر لذتهای آنی و زودگذر (هیدانیک)، به منافع بلندمدت سفر در حال خوب گردشگران دست یابند. در نهایت، در این مسیر، دولتها چه آموزشها و حمایتهایی را میتوانند به کسب و کارهای گردشگری و به گردشگران بالقوه ارائه دهند؟
*دکتر مجتبی شاهولی دانش آموخته سال ۲۰۱۸ در رشته مدیریت اوقات فراغت و گردشگری از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا آمریکا و هم اکنون در شهر شیراز ساکن است. تخصص وی اوقات فراغت و حال خوب است.
قبل از اینکه جهان درگیر کرونا شود، ماهیت سفر و گردشگری رو به تغییر بود. کرونا به آن سرعت بخشید.
کد خبر 5014819
نظر شما