به گزارش خبرنگار مهر، آئین رونمایی از شماره هفتم نشریه «تأملات رشد» مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) با محوریت مسئله کنکور و ارائه پیشنهادیه تغییر نظام سنجش و پذیرش دانشجو، با حضور مهندس علی زرافشان یکشنبه ۱۶ آذر و همزمان با روز دانشجو برگزار شد.
ایدهای برای تغییر نظام پذیرش و سنجش دانشجو
در ابتدای این نشست، محمدصادق ترابزاده سردبیر تخصصی این شماره نشریه «تأملات رشد» با اشاره به فرآیند پژوهش صورت گرفته طی یک سال گذشته جهت ارائه ایدهای برای تغییر در نظام پذیرش و سنجش دانشجو در قالب نشریه «تأملات رشد» گفت: «کوشش شد با بررسی کلیه مستندات موجود، گفتگو با برخی از کارشناسان و نخبگان و ذینفعان مسئله و بررسی انواع گزارشهای کارشناسی به مسئله کنکور که از ۱۳۴۸ در کشور ما تبدیل به یک مسئله اجتماعی پیچیده شده است، بستری را جهت ارائه پیشنهادیه خطمشی جایگزین کنکور جهت حرکت به سمت حل این مسئله فراهم آوریم».
وی با اشاره به فرازوفرودهای مختلف قوانین حوزه سنجش و پذیرش دانشجو در کشور طی سالهای گذشته از حضور دستگاههای متعدد سیاستگذار و تصمیمگیر در حوزه مسئله کنکور یاد کرد و افزود: «شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، وزارت علوم، وزارت آموزشوپرورش، مرکز پژوهشهای مجلس و در نهایت شورای سنجش و پذیرش دانشجو، طی سالهای اخیر هر کدام درگیر پرداخت به مسئله کنکور شده و به ارائه تجویزهایی جهت بهبود وضعیت نظام پذیرش دانشجو در آموزش عالی پرداختهاند؛ گرچه در ماهیت نسخههای پیشنهادی تفاوتهای زیادی وجود داشته و از اصلاح جزئی برخی فرآیندها تا تغییرات بنیادین در شیوه پذیرش دانشجو سخن گفتهشده است. این اختلافنظر در کنار ماهیت چندبُعدی مقوله سنجش و پذیرش دانشجو، به جهت پیامدهای متنوع کنکور در سالهای گذشته بر جامعه ما بوده است. کنکور در کانون توجه نهادهای اجتماعی «خانواده»، «مدرسه» و «حاکمیت» قرارگرفته و با دغدغه «عدالت آموزشی» و پیامدهایی خواسته و ناخواسته فراوانی در کشور ما داشته است. برتری مستمر مدارس پولی در بازی آموزش بازاری و مدارس خاص، استمرار نابرابری اجتماعی، فشار روانی بر دانشآموزان و خانوادهها، سرخوردگیهای ناشی از عدم قبولی در رشته مطلوب، جولان کمکآموزشیها، تخریب تعادل تربیتی، خنثی شدن برنامه درسی، بیکاری فارغالتحصیلان، تغییر رشته مکرر دانشجویان، حافظه محوری، آموزش غیرکاربردی و غیر عمیق، تضعیف علوم انسانی و علوم پایه و ضایع شدن دهها هزار میلیارد تومان بودجه بخش آموزش کشور بخشی از پیامدهایی است که «کنکور» بر جامعه ایران در نیمقرن گذشته تحمیل کرده است».
سرنخ تغییر را در مسئله کنکور گم کردهایم
دبیر هسته عدالتپژوهی مرکز رشد با اشاره به اهمیت تمایز میان «موقعیت مسئله» با «خود مسئله» در فضای سیاستگذاری به تشریح جزئیات مسئله کنکور در شرایط فعلی پرداخت و افزود: «حجم تقاضای بالا، نامتعادل و نامتقارن جهت ورود به دانشگاه و حیطه آموزش عالی، موقعیت کنونی مسئله کنکور را در جامعه ایران شکل داده است. مسائلی مانند بازار مؤسسات و کتابها کمکآموزشی و نقش مافیای کنکور در فرآیند آن باید در ذیل این موقعیت مسئله درک و تحلیل شود».
وی با اشاره به گزینههای در دسترس جهت تغییر در شرایط کنونی، گفت: «مهمترین مشکل کنکور آن بوده است که نمیدانیم ریشه مسئله در کجاست و سرِنخِ تغییر را از کجا بیابیم و آغاز کنیم. کنکور در دهههای گذشته تغییرات مختلفی را مشاهده کرده است اما هیچ نقدی و هیچ نیرویی تاکنون نتوانسته است آن را از میدان خارج کند. یکی از مهمترین دلایل بقای کنکور، فقدان نسخهای جایگزین اما کارآمد بوده است که بتواند ضمن تأمین منافعِ درستِ ذینفعان مختلف، انتقادات متکثر اهالی تعلیم و تربیت را نیز پاسخ دهد. بدینجهت اگر مسئله را درست تعریف نکنیم، راهحل درستی نیز تولید نخواهد شد».
تراب زاده با اشاره به گزینههای مطرحشده جهت تحول در نظام پذیرش دانشجو، به برخی تجربههای ناکارآمد در این زمینه اشاره کرد و افزود: «راهحلهایی مانند اینکه از طریق فرآیند هدایت تحصیلی در سال دوم متوسطه جهت جهتدهی انتخاب دانشآموزان و خانوادهها به رشتههای متناسب با استعدادها و علایق فرد، نشان داد در عمل حل مسئله کنکور با موعظه و توصیه برطرف نمیشود و با مقاومت خانوادهها، عملاً این تدابیر خنثی میشود».
سردبیر تخصصی شماره هفتم نشریه «تأملات رشد «با اشاره به جزئیات ایده پیشنهادی این پژوهش که درنهایت در بخش پایانی نشریه بهتفصیل منعکسشده است، گفت: «به نظر میرسد استراتژی تغییر باید به نحوی باشد که با نوعی سیگنالدهی هوشمند، بتواند بر رفتار همه بازیگران مؤثر در این حوزه اثر بگذارد و این نقطه شروع به نظر ما، از مسئولیتپذیر کردن نهاد دانشگاه و تنظیم فرآیند سنجش مبتنی بر اعلام نیاز دانشگاهها در رشتههای تخصصی خاص هر دانشگاه آغاز میگردد. اینکه در یک بازه زمانی مشخص فرآیند ارزشیابی مبتنی بر ارزیابی شایستگیهای داوطلبین صورت پذیرد که نه مبتنی بر ارزیابی مهارت تستزنی یا آموزش حافظهمحور بلکه بر اساس شایستگیهای مورد نیاز در هر رشته دانشگاهی خاص انجام پذیرد».
وی با دعوت از همه کارشناسان و نخبگان حوزه تعلیم و تربیت به مطالعه تفصیلی این پیشنهادیه جایگزین کنکور در قالب این شماره نشریه «تأملات رشد» در پایان ضمن معرفی ساختار کلی این نشریه افزود: «گروه «عدالت آموزشی» ذیل هسته عدالتپژوهی مرکز رشد مدتی است که به این مسئله متمرکزشده و در نهایت به یک ایده مشخص در قالب یک «پیشنهادیه خطمشی» رسیده است و نتایج اولیه و اسناد پشتیبان آن در این نشریه منتشرشده که مشتمل بر ۱۱ نگاشت تخصصی، سه مصاحبه با نخبگان این حوزه مسئله و هفت نگاره آماری و توصیفی است که کوشش دارد تصویری از شرایط کنونی مسئله ارائه دهد. درنهایت تصور میکنیم با بررسی تفصیلی این راهحل پیشنهادی و بسیج منابع و ظرفیتهای مورد نیاز اجرایی تحقق آن، طی یک بازه زمانی ۵ ساله شاهد روند تدریجی حل این مسئله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشیم».
کنکور در همه جهان، یک سنخ آثار تولید کرده است
در ادامه این نشست، علی زرافشان «مشاور وزیر آموزش و پرورش» ضمن تبریک روز دانشجو، با قدردانی از مرکز رشد دانشگاه امام صادقعلیهالسلام در انتخاب مسئله کنکور که دیرینه قابلتوجهی دارد و بر شکلگیری آینده کشور اثرگذار است گفت: «به نشریه «تأملات رشد» مرکز رشد تبریک میگویم که به یک مسئله مهم تاریخی کشور ما توجه کرده است و من این نشریه را به وزیر محترم آموزش و پرورش و کارگروهی که در حال بررسی ایدهها در این زمینه در وزارتخانه هستند نیز معرفی و ارسال کردم. مسئله کنکور در کشور ما سابقه ۵۰ ساله دارد و در برخی از کشورها مانند چین، تاریخ ۷۰ ساله برای آن ذکرشده است. آنچه در مورد پیامدهای اجتماعی این مسئله قابل بیان است، اینکه آثار این پدیده در میان همه کشورهای جهان تقریباً مشابه بوده است. مثلاً اینکه دانشآموز و خانوادهاش، مدرسه و معلم از دوره متوسطه تحتفشار اجتماعی برای عبور از سد کنکور هستند یا اگر میگوئیم کنکور تکالیف خاصی را بهنظام آموزشی کشور دیکته میکند که خلاف برنامه درسی طراحیشده نظام آموزشی است، عین این پیامدها در کشورهای دیگر جهان نیز رقم خورده است».
معاون اسبق متوسطه وزارت آموزشوپرورش با اشاره به سیر تاریخی توجه به مقوله کنکور در دهههای گذشته در ایران معاصر افزود: «احسان نراقی در دهه ۵۰ اولین تأملات را در مورد آثار اجتماعی کنکور در کشور ما مورد بررسی قرار داد. در دهه ۵۰، در گروهی مانند ریاضی، نسبت داوطلبین به پذیرششدگان ۱ به ۱۴ بود و این اهمیت رقابت علمی را تشدید میکرد. در سال ۱۳۵۲ حتی فیلمی با عنوان «علی کنکوری» در کشور ما ساخته شد که به تأثیرات روانی، اجتماعی و فرهنگی این پدیده در جامعه ما میپرداخت».
وی به زمینههای اجتماعی-فرهنگی تشدید مسئله کنکور در ایران معاصر پرداخت و گفت: «بهتدریج در ساختار اجتماعی و فرهنگی کشور، ورود به دانشگاه از مسیر کنکور بهعنوان مسیر دستیابی به طبقه ممتاز یا بهاصطلاح جامعهشناسانه «یقهسفید» شناخته شد. اینکه یگانه راه موفقیت، ورود به دانشگاه است و این ایده بهتدریج در بافت فرهنگی خانوادههای ایرانی نهادینه شد».
کنکور مسئلهای ساده نیست که راهحل ساده داشته باشد
زرافشان با اشاره به ضرورت مواجهه درست با پدیده کنکور در نظام سیاستگذاری و تصمیمگیری کشور گفت: «اگر کنکور، یک مسئله ساده تصور شود، راهحل ساده هم برای آن توصیه میگردد. متأسفانه بخشی از تجربه تاریخی ما در مواجهه با پدیده کنکور حاکی از این سنخ برخورد با مسئله بوده است. نمونه آن چند سال قبل در مجلس شورای اسلامی رقم خورد و قانون حذف کنکور نوشته و ۵ سال فرصت داده شد، تا بهتدریج کنکور از نظام آموزشی کشور حذف شود. پس از پنج سال، تغییری عملاً رخ نداد و دستگاه مجری قانون نتوانست مسیر تغییر را دنبال کند. مجلس پس از آن یک گام عقبنشینی کرد و قانون «سنجش و پذیرش دانشجو» را تصویب کرد. قانونی که ضمن پذیرش شیوهها و روشهایی برای سنجش، از حذف کامل این پدیده عدول کرد. در این قانون آزمون سراسری در کنار سوابق تحصیلی مسیرهای پذیرش دانشجو لحاظ شد. تصور بر آن بود که تأکید بر سوابق تحصیلی راه برای حل مسئله کنکور باز کرده است. در عمل رخ دادن یک تغییر جمعیتشناسانه در میزان داوطلبین ورود به دانشگاه حمل بر صحت این سازوکار شد؛ زیرا در یک بازه زمانی تعداد داوطلبین ورود به دانشگاه به جهت تغییرات نرخ رشد جمعیتی نزولی و مجدد صعودی شده بود و در دوران نزول این تعداد داوطلبین، مقوله سوابق تحصیلی مورد توجه قرار گرفته بود. بدین جهت بهتدریج دوباره فشار در پدیده کنکور با افزایش تعداد داوطلبین بیشتر شد؛ بهخصوص در ساختار توزیع داوطلبین این بار در دهه ۹۰، شاهد گرایش بیش از حد خانوادهها و دانشآموزان به گروه علوم تجربی بودیم. این گرایش منجر شد دانشگاه بهعنوان متولی توسعه دانش کشور در حیطههایی مانند علوم پایه که بخش زیادی از آنها نیز مبتنی بر دروس گروه ریاضی است، با کاهش داوطلبین بهشدت دچار آسیب شود. در این ساختار توزیع داوطلبین، دانشجوی مستعد گروه ریاضی نیز به جهت ملاحظات بازار کار، به گروه تجربی اقبال نشان داد و عملاً شرایط را برای حل مسئله کنکور دشوارتر کرد».
توسعه ظرفیتهای آموزش عالی: بر مبنای نیازهای کشور یا تقاضای اجتماعی؟
مشاور وزیر آموزشوپرورش حل مسئله پیچیده کنکور را در گرو توجه به اصول مشخصی دانست و بیان نمود: اولین گام این است که تعیین تکلیف کنیم آیا در شرایطی که با افزایش تقاضای بیش از ظرفیت در برخی از رشتههای دانشگاهی روبرو هستیم، باید افزایش ظرفیت بدهیم یا نه؟ بهعبارتدیگر در توسعه ظرفیتهای آموزش عالی، نیازهای کشور مبنای برنامهریزی است یا تقاضای اجتماعی؟ در حال حاضر پاسخ ما ظاهراً تقاضای اجتماعی بهاندازه پتانسیل آموزش عالی است. اما به نظر میرسد اصل اول آن است که در شرایط عدم توازن بین ظرفیت و تقاضای ورود به دانشگاه، «اصل غربالگری» را بپذیریم. در این غربالگری البته روشها و محتوای آزمون هر دو دارای اهمیت است. مثلاً در منابع ارزشیابی گفته میشود محتوای آزمون باید یک سیر از آسان به مشکل داشته باشد یا بخش عمده سوالات توسط عمده ارزیابیشوندگان پاسخ داده شود؛ اما در کنکور این روند دقیقاً برعکس است؛ اولین پرسش آزمون دشوار است زیرا کنکور علاوه بر غربالگری علمی، میخواهد غربالگری روانی هم انجام دهد؛ اینکه چه کسی تسلط و اعتمادبهنفس بیشتری دارد».
وی در این زمینه با اشاره به تجربهای دیگر در مورد تدوین محتوای کتب آموزشی پایه دهم افزود: «زمانی در آموزشوپرورش ما مطرح کردیم پایه دهم، بهنوعی چهارم راهنمایی است و باید دروس آموزش عمومی ناظر بر مهارتهای زندگی در آن ارائه شود. لذا متون آموزشی را طراحی کردیم که این کتب مبتنی بر نیازهای زندگی باشد. اما بعد از مدتی از آموزش عالی به ما گفته شد این متون قابلیت طراحی سوال تستی را ندارد و باید تغییر کند. ملاحظه میکنید که در مورد جزئیات این غربالگری دشواریهای فراوانی پیش روی فعالان این حوزه قرار دارد که رسیدن به یک انتخاب بهینه را دشوار میکند.
باید بهتدریج مسیرهای موفقیت بیرون دانشگاه را در جامعه پُر رنگ کرد
زرافشان با اشاره به تجربه برخی کشورها مانند چین در این زمینه گفت: کوششها برای طراحی آزمونهای عملکردی و حرکت از حافظهمحوری به سمت آموزش مبتنی بر یادگیری هدفمند، در سرتاسر جهان وجود دارد اما حتی در کشورهایی که سالها در این زمینه فعالیت داشتهاند نیز در نهایت جز متنوع کردن منابع، یا جزئیات برگزاری آزمون یا قالبهای انتخابی-اجباری داوطلبین پیش نرفته است. با این حال در کشور ما علائم مثبتی از تغییر ذهنیت خانوادهها نسبت به میزان احتمال موفقیت فرد در ورود به دانشگاه در حال شکلگیری است که معلول شرایط فعلی بازار کار ایران است. اکثریت شاغلین کشور دیپلم و پایینتر از دیپلم هستند و بخش عمده از بیکاران کشور، تحصیلات دانشگاهی دارند. ناخودآگاه پیام این شرایط بازار کار ایران آن است که ورود به دانشگاه الزاماً به معنای موفقیت و ورود به طبقه ممتاز نیست.
وی در نهایت با اشاره به اینکه مصاحبه برخی مسئولان در مورد حذف کنکور بهصورت متوالی، راهحل مسئله پذیرش دانشجو در کشور نیست افزود: «باید بهتدریج مسیرهای موفقیت بیرون دانشگاه را در جامعه پُر رنگ کرد و برای افرادی که دانشگاه را انتخاب نمیکنند و وارد حوزه بازار کار و کارآفرینی میشوند، ارزشی اجتماعی با تأمین درآمد مناسب فراهم آورد تا بهتدریج کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورهای جهان شود که عملاً چون صف طولانی داوطلبین ورود به دانشگاه وجود ندارد، کنکور هم حذفشده است».
لازم به ذکر است شماره هفتم نشریه «تأملات رشد «به همت مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) در ۱۴۸ صفحه و در سه بخش اصلی نگاشتها و گفتگوهای تخصصی، آمارههای توصیفی و در نهایت پیشنهادیه «خطمشی جایگزین کنکور» منتشرشده است.
علاقهمندان میتوانند جهت تهیه نسخه چاپی این اثر به نشانی https://rushda.ir/?p=۸۱۲۴ و جهت مطالعه نسخه الکترونیک نشریه به «طاقچه» به نشانی https://taaghche.com/book/۸۳۸۸۵ مراجعه کنند.
نظر شما