پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۳۰ شهریور ۱۳۹۰، ۹:۳۰

الگوی مسکن اسلامی/

راهکارهای تقویت هویت اسلامی شهرها/ خانه بیانگر شخصیت صاحبخانه است

راهکارهای تقویت هویت اسلامی شهرها/ خانه بیانگر شخصیت صاحبخانه است

اساتید معماری و شهرسازی با اشاره به اینکه خانه، تجلی‌بخش شخصیت صاحبخانه است به ارائه راهبردهای تقویت هویت شهری(ایرانی- اسلامی) پرداخته و تأکید کردند: رعایت مجموعه عوامل فرهنگی و اجتماعی مردمان هر منطقه در شکل دهی به هویت شهر نقش دارد.

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: دکتر عبدالحمید نقره کار رئیس دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت و دکتر مهران علی الحاج از اساتید معماری و شهرسازی در یادداشت ارسالی خود به خبرگزاری مهر ضمن تشریح "الگوی مسکن اسلامی" به ارائه پیشنهادات خود به وزارت راه و شهرسازی در مورد ساخت شهرهای جدید پرداخته اند که به بخشهایی از آن شاره می شود:

در تامین کاربری‌های شهری در شهرهای جدید اصل تعادل باید رعایت گردیده و نیازهای ساکنین شهر پاسخ داده شود تا عدالت در توزیع خدمات برقرار گردد. به این مفهوم که کاربری‌های مسکونی متناسب با سبک و شیوه زندگی مردمان و ساکنین شهر تعیین و تامین شوند و مجموعه خدمات و امکانات مورد نیاز این مردم نیز به تناسب و با رعایت شرایط اجتماعی، فرهنگ و اقتصادی در اختیار آنان قرار گیرد.

کیفیت کالبدی شهر جدید در تمامی ابعاد آن باید حاصل گردد و این امر محقق نمی‌شود مگر آنکه شهر در تمامی ابعاد و قواره‌های شهری بروز، تجلی و عینیت پیدا نماید. شهر جدید با احداث مجتمع‌های مسکونی و آماده سازی شبکه ارتباطی تبدیل به شهر نمی‌شود و واجد هویت شهری (ایرانی- اسلامی) نمی‌گردد بلکه با احداث کانون‌ها و فضاهای مرکزی شهر و محله و امکانات و تاسیسات عمومی آن تمامیت شهر محقق شده و یا ترکیب مجموعه خانه‌ها و مجتمع‌‌های مسکونی شهری فعال پدید می‌آید.

مکان های مقدس در هر جامعه‌ای محل رجوع و گردهمایی مردم شهر هستند که با جمع شدن مردم و انجام امور مشترک همچون انجام فرایض و اجرای مراسم مذهبی حس تعلق شهروندان به گروه اجتماعی یا محدوده جغرافیایی خاصی تاکید می‌گردد. در عین حال فضاهای مذهبی و متبرک نظیر مساجد، حسینیه‌ها و آستان امامزادگان در سرزمین ما همواره عامل پیوند و تعلق خاطر مردم به یکدیگر و محیط سکونتی‌شان بوده و در زمره مهمترین عوامل هویت بخش به شمار آمده‌اند.

این نقش فرهنگی که بالندگی و ارتقای هویت مکانی شهر را نیز در بر دارد، باید در همه جا تقویت شود و این هویت محیطی باید فضاهای آموزشی، فرهنگی، ورزشی، و ... را نیز شامل گردد.

سیمای بناهای شهر باید کامل شده، منسجم، زیبا و هماهنگ باشد. بدیهی است مراد از هماهنگی یکسانی و همشکلی نیست، بلکه استفاده از الگوها و انگاره‌های مشترکی است که تمامی بناها خود را موظف به پیروی از آن دانسته و رعایت آنها الزامی تلقی گردد. استفاده از رنگ‌های تعریف شده در نمادها، محدودیت و قائله مندی در به کارگیری مصالح، قالب‌های هماهنگ حجمی، الگوهای مشترک در بازشوها و مواردی از این دست می‌تواند به درک مشترک و هماهنگی سیمای محیط کالبدی که از ارکان احراز هویت مکان است بیانجامد.

تنوع جمعیتی و حضور اقشار مختلف اجتماعی از مولفه های اصلی شهر و شهرنشینی به شمار می آید حال آنکه شهرهای جدید در ایران بیشتر در راستای پاسخگویی به نیاز مسکن گروه های درآمدی پایین تر جامعه جهت گیری شده اند. برنامه ریزی طراحی شهرهای جدید باید امکان حضور و سکونت گروه های مختلف اجتماعی در شهر را فراهم سازد و بدین ترتیب امکان تحقق تجربه شهروندی و فرهنگ شهرنشینی را برای شهروندانش به ارمغان آورد.

توجه به آرا و نظریات مردم و تاثیر دادن آن در روند برنامه ریزی و طراحی شهر جدید و اجزای آن و استفاده از نیروهای محلی و بومی در طراحی و اجرای پروژه های عمرانی در شهر جدید، پیوند طرح های شهری را با شیوه زندگی، نیازها، باورها و حساسیت های شهروندان برقرار ساخته و احساس مسئولیت مردم در قبال محیط و مکان زیستشان را تقویت می نماید و از ابزار بسترسازی و ارتقای هویت مکانی به شمار می رود.

در ادامه با توجه به عرصه های مختلف موضوع کار طراحی کالبدی که طراحی منظر، طراحی شهری و معمای را شامل می شود، توصیه هایی متناظر با مقیاس های دخالت و برخورد طراحان و برنامه ریزان، در جهت ایجاد زمینه ارتقای هویت در شهرهای جدید به شرح ذیل ارائه می شود.

توصیه هایی جهت بسترسازی و ارتقای هویت ایرانی- اسلامی در شهرهای جدید

-مقیاس کلان ( کل شهر):

ایجاد ساختار و استخوان بندی اصلی شهر شامل فضاهای باز پیاده دار که می تواند برای اجرای مراسم مذهبی و انجام فعالیتهای اجتماعی- فرهنگی شهروندان مورد استفاده قرار گیرد. این ساختار اصلی می تواند با محوریت اماکنی چون مسجد، مصلی، فضاهای باز چند منظوره و فضاهای سبز شکل گیرد.

استخوان بندی اصلی شهر می بایست فضاهای اصلی عمومی و مدنی شهر را به یکدیگر متصل کرده و محملی برای ایجاد پویایی و سرزندگی در فضای شهر ایجاد نماید تا از این طریق به ایجاد خاطرات جمعی کمک کند.

ساختار کلی شهر می باید با استخوان بندی اصلی محلات در ارتباط بوده و ساختاری یکپارچه را در شهر ایجاد نماید که معرف شهر و معانی شهری باشد.

ایجاد استخوان بندی سبز و طبیعی ( کریدور سبز) تاثیر زیادی بر سرزندگی و ایجاد معنا در شهر دارد. استخوان بندی اصلی شهر می بایست تا حد امکان بر ساختار اصلی سبز و طبیعی شهر منطبق بوده یا با آن تلاقی داشته باشد.

مکان یابی و جانمایی مراکز خدمات عمومی شهری می بایست تا حد امکان بر استخوان بندی اصلی شهر منطبق باشد.

فضاهای باز عمومی و مدنی شهری نقش موثری در ایجاد خاطرات جمعی به عنوان شکل دهنده هویت شهری بازی می کنند. ایجاد شبکه ای به هم پیوسته، با کیفیت و پیاده مدار از این فضاها می تواند نقش موثری در ایجاد خاطرات جمعی داشته باشد.

رعایت مقیاس انسانی و ملاحظات اقلیمی در کنار ایجاد قطب های جذب شهروندان برای حضور در فضاهای شهری به ویژه در استخوان بندی اصلی شهر، باید به عنوان کلیدهای حضور شهروندان در فضای باز مورد توجه قرار گیرد.

توصیه می‌شود از هندسه‌های سیال و مواج یا انحناهای مناسب در طراحی خیابان‌ها و مسیرهای عبوری بهره برداری شود تا هم منظر شهری از نماهای متنوع و دلپذیر برخوردار گردد و هم از سرعت ماشین در فضاهای شهری کاسته گردد. رعایت حداقل تقاطع پیاده و سواره از ضروریات بدیهی است.

- مقیاس میانی (محله):

ایجاد استخوان بندی اصلی محله در ارتباط با استخوان بندی اصلی شهر همراه با فضاهایی پیاده مدار برای شکل دادن به بستری جهت اجتماعات و مراسم مذهبی، فرهنگی و اجتماعی در سطح محلات در دستور کار قرار گیرد. این استخوان بندی باید فضاهای باز با محوریت مسجد و تکیه به عنوان فضاهایی چند منظور و شکل دهنده به خاطرات جمعی در سطح محله را شامل شود. 

خدمات اصلی محله نظیر خرده فروشی‌ها، مدرسه ابتدایی، ورزشگاه و پارک‌های محله باید به این استخوان بندی اصلی متصل بوده و به تقویت آن کمک کنند.

در مقیاس محله، ایجاد تنوع از اهمیت خاصی در شکل گیری هویت برخوردار است، تنوع در نوع مسکن (ویلایی، آپارتمانی و غیره) و اندازه مسکن، تنوع اقشار اجتماعی- اقتصادی و تنوع در الگوهای ساخت، شکل گیری محیطی یکنواخت می‌تواند تاثیر مخربی بر سرزندگی و پویایی به عنوان یکی از محرک‌های ایجاد هویت محله داشته باشد.

هر یک از محلات می‌بایست دارای هویت خاص خود بوده و بتوان سازمان فضایی آن را از دیگر محلات تشخیص داد.

ارائه پیشنهادات خاص در مورد هر یک از محلات و ضوابط طراحی شهری برای آنها برای ایجاد مشخصه‌ای خاص در سیمای محله می‌تواند به عنوان عاملی در ایجاد تمایز در محلات مورد نظر قرار گیرد. این ضوابط خاص می‌تواند در مورد عناصر مختلف بناها و فضاهای محله‌ای داده شود.

فضاهای عمومی محله‌ها به عنوان بازاری جهت ایجاد هویت و تمایز محله قابل استفاده هستند. بهتر است این فضاهای باز محله‌ای بتواند محیط مناسبی را برای حضور افراد از سنین و طبقات مختلف حاضر در محله فراهم آورد.

هندسه فضاهای عبوری در مقیاس محله نیز باید سیال و متنوع بوده و از طراحی هندسه‌های خطی و مستقیم پرهیز شود تا ضمن دلپذیر بودن و تنوع فضاهای باز از نظر شکل و مقیاس نیز دارای تشخیص و هویت خاص باشند.

- مقیاس خود (فضای شهری):

 آنچه در مورد دو مقیاس پیش آمد، تاثر خود را بر شکل گیری بستر مناسب تقویت هویت شهر و مکان می‌گذارد، اما در مقیاس خرد و فضاهای شهری، به جای اقدامات کالبدی باید به ایجاد بسترهای اجتماعی فرهنگی برای مشارکت مردم در ساخت مکان (مکان سازی) توجه کرد. این مشارکت به خودی خود باعث تقویت هویت مان می‌شود و از آنجا که انسان ها سعی می کنند فضاها را براساس اعتقادات و باورهایشان شکل دهند بستری برای شکل گیری هویت ایرانی- اسلامی در فضای شهری ایجاد می شود.

استفاده از مصادیق هنرهای عمومی در فضا باز شهری می‌تواند تاثیر زیادی بر شکل دادن به هویت شهری داشته باشد. این نمادها می‌بایست با مشارکت مردم ایجاد شوند؛ به عنوان مثال از طریق برگزاری مسابقات هنری و انتخابات اثر برتر توسط مردم.

شکل دادن به فعالیت‌های اجتماعی- فرهنگی در فضاهای باز شهری تاثیر زیادی بر ایجاد خاطرات جمعی و هویت دادن به مکان بازی می‌کند.

- مقیاس تک بنا:

خانه ها، تجلی شخصیت صاحبخانه ها هستند. بنابراین باید از هر نوع خود نمایی، تفاخر و تکبر به دور بوده و متین و موقر و در مجموع هم آهنگ و هم نوا با سایر ساختمان های مسکونی باشند.

خانه ها باید از ایجاد هر نوع مزاحمت همجواری نسبت به یکدیگر نظیر: اشراف دیداری، صوتی، پویایی و جلوگیری از نور آفتاب و باد نامطلوب، منظر نامناسب و... به دور باشد.

ورودی خانه ها باید نسبت به کل ساختمان، شاخص و نمایان بوده و پیش ورودی مناسبی نسبت به مسیرهای ورودی داشته و از فضای مناسبی برای انتظار برخوردار باشد.

امنیت و آرامش و استقلال خانواده ها در ساختمان های مشاع از مهمترین عامل تاثیر گذار در طراحی آنها است.

فضاهای مشاع و عبوری باید در معرض نظارت عمومی بوده و فاقد نقاط تاریک و دور از نظر باشد.

ورودی هر واحد باید حتی المقدور مستقل و از پیش ورودی جدا کننده از سایر واحدها برخوردار باشد. درهای وردی نباید مقابل یکدیگر و یا چسبیده به هم باشد.

از مقابل در خانه ها نباید به فضاهای اجتماعی و خصوصی خانواده، دید داشته باشد. ایجاد یک مفصل خدماتی بین فضاهای اجتماعی و خصوصی خانه ها ضروری است.

استقلال و آزادی افراد خانواده و داشتن یک فضای خصوصی نسبت به جمع خانوادگی از اهمیت خاصی برخوردار است.

جدا بودن و مستقل بودن فضای مهمان از فضای خصوصی و خدماتی از مهمترین عوامل در مهمان پذیر بودن خانواده هاست.

داشتن حداقل یک سرویس بهداشتی و یک حمام به صورت جداگانه برای هر واحد ضروری است.

داشتن فضای باز و سبز مستقل و محوطه لازم برای بازی بچه ها و تردد سایرین ضروری است.

عدم استفاده از هر نوع عنصر بی فایده و غیر ضروری، در داخل و خارج بنا، سنتی اسلامی است.

حداکثر بهره برداری از شرایط اقلیمی، در طراحی خانه ها و صرفه جویی در مصرف انرژی ضروری است.

بهره برداری از رنگ های روشن و شاد در فضاهای داخلی و رنگ های موقر و هم آهنگ در نماهای خارجی مناسب است.

بهره برداری از هندسه های محور دار و مرکزدار و قائم در طراحی خانه ها و فضاهای داخلی (برخلاف محورهای شهری و عبوری) مناسب می باشد.

کد خبر 1410874

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha