خبرگزاری مهر، گروه سیاست، محمدرضا ثمری: به دنبال به فرجام رسیدن انتخابات ریاست جمهوری امریکا و روی کار آمدن دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواه، اهمیت بررسی و نقد شخصیت و سیاست های احتمالی وی افزایش پیدا کرده است. روی کار آمدن ترامپ برای عده ای خوشایند و برای برخی دیگر نیز چندان رضایت بخش نبوده است، به طور مثال اروپایی ها از این اتفاق چندان خوشحال نشدند و در اولین گام به پیشنهاد فدریکا موگرینی وزرای خارجه اتحادیه اروپا گرد هم آمدند تا در خصوص تنظیم روابط خود با دولت جدید امریکا به مشورت بپردازند. البته نوع نگرش آنها به این مساله از اظهارات اخیر مقامات اروپایی مشخص است که به نوعی نتیجه بدست آمده را در راستای تامین منافع خود نمی دانند.
بنا به اهمیت موضوع، «محمد رضا ثمری» عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به بررسی این مهم پرداخته است.
متن کامل یادداشت به شرح زیر است:
پوپولیسم در ادبیات سیاسی دارای محتوای گسترده و عقبه تاریخی قابل اعتنایی است. پوپولیسم در یک معنا نوعی آموزه سیاسی است که در بستری از توجه به علایق و گرایشات توده مردم در مقابل نخبگان شکل می گیرد. فرد پوپولیست (عوام گرا) خواست مردم را عین حق و اخلاق می داند و تلاش می کند فضایل یا مطالبات مردم را در مقابل منش فاسد طبفه حاکم یا هر گروه یا طبقه ای که از موقعیت سیاسی یا منزلت اجتماعی برتر برخوردار است، قرار دهد.
عوام گرایی در عرصه سیاست و حاکمیت نهایتا موجب تخریب، شکاف و گسل اجتماعی و سیاسی و به خطر افتادن منافع توده های مردم خواهد شد.
اکنون ترامپ به عنوان یک پوپولیست قهار در سپهر سیاسی ایالات متحده آمریکا به بالاترین جایگاه و منزلت سیاسی رسیده است. اینکه چه عوامل جامعه شناختی موجب گرایش مردم آمریکا به او شده است و او در مبارزات و شعارهای انتخاباتی چگونه توانست میوه پوپولیسم را در قرن بیست یکمی جامعه آمریکا بچیند؟ بحث مفصلی دارد که قطعا نظریه پردازان و صاحبنظران سیاسی و علوم اجتماعی به ان خواهند پرداخت.
در یک صورت بندی کلی تمام پوپولیست های (عوام گرایان) جهان که به عرصه سیاست و همه انواع انتخابات وارد می شوند، ویژگی های کم و بیش مشترکی دارند :
۱- عوام گرایان به خوبی می دانند که با تکیه بر صلاحیت ها و توانایی هایی که در بستری از نخبه گرایی و جریان طبیعی نهاد های اجتماعی و سیاسی همراه با ارزش های نخبه گرایانه شکل گرفته است و معمولا مقبول طبقه متوسط نیز واقع می شود قادر به رشد و دستیابی به موقعیت های سیاسی و منزلت اجتماعی نیستند و در مصاف برابر با نخبگان قافیه را خواهند باخت لذا با تکیه بر استعداد ها و مهارت های عوام گرایانه به طرح شعارها و مطالباتی روی می آورند که از نظر روانی برای توده ناراضی مردم آرام بخش و رضایت بخش است.
عوام گرایان خود بخوبی می دانند که بسیاری از شعارهای مطروحه در جریان مبارزات انتخاباتی قابل اجرا نیستند، آنها ایجاد موج و هیجان را هدف اصلی خود قرار می دهند و بر آن سوار می شوند تا بعد از انتخابات که به تدریج از آن پیاده شوند.
۲- عوام گرایان معمولا بعد از پیروزی در انتخابات به همان دلیل فوق الذکر از بسیاری از شعارها و اهداف اعلام شده خود دست بر می دارند و چه بسا که به تدریج خواسته یا ناخواسته در مسیر مخالف همان شعارها قرار می گیرند.
۳- سیاست ورزان عوام گرا معمولا بعد از پیروزی در انتخابات و دستیابی به موقعیت برتر سیاسی و اجتماعی به دلایل متعدد، بسیاری از یاران و نزدیکان خود در جریان مبارزات انتخاباتی از دست می دهند و به تدریج دچار توهم شده آنان را از قطار همراهی خود پیاده می کنند یا آنان خود پیاده می شوند.
۴-هر چه هست تجربه تاریخی پوپولیسم بیانگر آن است که عوام گرایان پوپولیست عمر طولانی و بادوام و ثبات در عرصه سیاسی ندارند. دلیل آن هم بصورت مشخص آن است که پس از فرو نشستن هیجانات و شعارهای عوام گرایانه انتخاباتی به دلایلی که بخشی از آن در بالا ذکر شد، سیاست ورز عوام گرا قادر به عملیاتی ساختن شعارها و اهداف اعلام شده نیست و بواسطه عدم برخورداری از مهارت های مکتسبه مورد نیاز در سپهر سیاسی، عدم بهره گیری از نظرات نخبگان و دچار شدن به نوعی توهم و کبر و غرور مهلک، دست آنها برای عوام بیش از پیش باز خواهد شد و نوعی رویگردانی اجتماعی را دشت خواهند کرد.
در این مجال مختصر در خصوص انتخاب ترامپ می توان به نکات زیر اشاره کرد:
۱- ترامپ توانست بخش عمده ای از مردم خسته، ناکام و معترض به وضع موجود را به خود جذب کند. جمعیت خاموشی که در میان چهل درصدی که معمولا در انتخابات آمریکا شرکت نمی کنند، قرار دارند و دموکرات ها آنها را جدی نگرفتند.
۲- دموکرات ها روی شهروندان مسیحی، سفید و ناکام آمریکا چندان حسابی باز نکرده بودند اما ترامپ بر روی میلیون ها آمریکایی که از پیامد های اقتصاد جهانی ضربه خورده و بیکار بودند تمرکز کرد و نتیجه گرفت.
۳- به نظر می رسد رقابت سنتی دو حزب اصلی به دلایل متعدد جذابیت خود را برای مردم از دست داده است و ترامپی کهحتی از جانب حزب جمهوری خواه طرد شده است می تواند در کسب آراء الکترال از کاندیدای جا افتاده و معروف و باسابقه حزب دموکرات (هیلاری کلینتون) پیشی بگیرد.
از سوی دیگر جمعیت ناکام وخسته آمریکایی چندان حوصله شنیدن سخنان کارشناسانه، رسمی وحقوقی هیلاری را نداشت ولی سخنان نامتعارف، هیجانی و مخالف وضع موجود حتی با مضامین غیر اخلاقی برایش جذابیت داشت.
۴-چنانکه در بیان ویژگی های مشترک سیاست ورزان عوام گرا بیان شد، بدون تردید ترامپ نیز قادر به تغییرات ریشه ای در سیاست های کلان داخلی و خارجی آمریکا بدلیل وجود ساختار های مستحکم قانونی و سیاسی و نیز مقاومت طبقه متوسط، نخواهد بود. او میوه اقدامات پوپولیستی خود در انتخابات را چید، اکنون زمان تعدیل و دست بر داشتن از شعارها و اقدامات هیجانی است.
ترامپ در عرصه سیاست خارجی
۱- پیوندهای راهبردی آمریکا با اسرائیل در هیچ دوره ای دچار تغییرات اساسی نشده و نخواهد شد. گر چه ممکن است در دوره یا دوره هایی دچار تغییرات تاکتیکی و فراز و فرود شود چنانکه در دوره اوباما نوعی کاهش سطح مناسبات حادث شد اما کمک های اقتصادی و اصل کلی حفط امنیت رژیم صهیونیستی همواره در دستور کار دولت آمریکا بوده است.
۲- کشورهای حاشیه خلیج فارس و بصورت مشخص عربستان و قطر که اتفاقا در بروز جنگ های منطقه ای و حمایت از تروریست های تکفیری نقش داشته و دارند چندان از روی کار آمدن ترامپ بدلیل موضع گیری های انتخاباتی او خشنود نیستند.
در صورت عملی شدن دیدگاه های ترامپ در خصوص مبارزه با داعش و حفظ نظام اسد در سوریه، رویگردانی آمریکا از عربستان و برخی کشورهای عرب هم پیمان او در منطقه شکل جدی به خود خواهد گرفت. روندی که از دوره اوباما در قالب سیاست های کلی آمریکا تا حدی شروع شده بود.
۳- نزدیکی روسیه و آمریکا با توجه به حمایت های همه جانبه پوتین از ترامپ در جریان انتخابات و مشکلات اساسی که ساختار سیاسی روسیه با دولت اوباما بر سر شبه جزیره کریمه، اعمال تحریم های اقتصادی از سوی آمریکا و غرب و تقابل سیاست های منطقه ای خاورمیانه، چندان دور از انتظار نخواهد بود.
۴- با جمع بندی موارد فوق الذکر تا حدی مشخص است که حداقل در جهت گیری های منطقه ای و مبارزه با تروریسم، انتخاب ترامپ، می تواند فرصت بیشتری را برای اعمال سیاست های منطقه ای و مبارزه با تروریست های تکفیری در سوریه و عراق در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار دهد و به همان میزان هم با توجه به شرایط موجود و گرایشات و موضع گیری های ضد ایرانی ترامپ و تیم او ممکن است در مسیر اجرای برجام دست انداز های جدی (علیرغم توانایی اندک ترامپ در ایجاد همگرایی با دول غربی) ایجاد و به عنوان تهدید تلقی شود.
اصل اساسی اما این است که روند مناسبات خصمانه آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران بدون تغییر در سیاست های کلی دو طرف همچنان ادامه خواهد یافت سهل است که تا اینجای کار بر اساس شواهد و قرائن برخی از افراد حلقه اول ترامپ بشدت مواضع ضد ایرانی داشته اند، گاهی خواهان حمله نظامی بوده اند و در جلسات فرقه تروریستی رجوی شرکت کرده اند.
ترامپ در میان شوک جامعه جهانی اکنون رئیس جمهور آمریکا است و انتخاب اوبه عنوان یک پوپولیست (عوام گرا) قهار نشان داد که نخبگان و طبقه متوسط در عصر ارتباطات و فناوری در یکی از بزرگترین ساختارهای سیاسی قافیه را باخته اند.
نظر شما