۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۵۰

مراسم بزرگداشت محسن وزیری مقدم برگزار شد

تاریخ هنر بدون وزیری دچار نقصان می‌شد/ تلاش او برای ترویج نوگرایی

تاریخ هنر بدون وزیری دچار نقصان می‌شد/ تلاش او برای ترویج نوگرایی

آیدین آغداشلو، حمید شانس و هامون وزیری مقدم در مراسم بزرگداشت زنده یاد محسن وزیری مقدم که ۵ مهرماه در خانه هنرمندان برگزار شد، به مرور خاطراتی از این هنرمند فقید پرداختند.

به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم بزرگداشت محسن وزیری مقدم با حضور مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، عباس مجیدی رییس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ساز، نگار نادری پور عضو انجمن هنرمندان مجسمه ساز، آیدین آغداشلو نقاش، حمید شانس مجسمه ساز، جمعی از هنرمندان و خانواده این هنرمند فقید شامگاه پنجشنبه ۵ مهرماه در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در ابتدای این مراسم گفت: نیمی از سال گذشته است، اما تعداد زیادی از هنرمندان را از دست دادیم هنرمندانی که جای خالی آنها را نمی‌توان به آسانی پر کرد.

وی به مستندی که در این مراسم از زندگی محسن وزیری مقدم پخش شد، اشاره کرد و افزود: همان گونه که محسن وزیری مقدم در فیلم مستند «هراس پرواز» می‌گوید «اگر نقاشی نکنم می‌میرم» او هنرمند پرتلاش، جدی و موثری بود و با وجود این که در دو دهه پایانی عمرش بخشی از بینایی خود را از دست داد، اما تا آخرین روزهای زندگی‌اش نقاشی کرد.

در ادامه عباس مجیدی رییس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ساز بیان کرد: محسن وزیری مقدم از معدود هنرمندان تاثیرگذار ما در ۷۰ سال اخیر بود که هنرمندان نسل‌های مختلف از او تاثیر پذیرفته‌اند و اگر کسی حتی یک بار یکی از آثار او را دیده باشد این آثار از خاطرش نمی رود.

آیدین آغداشلو نقاش پیشکسوت نیز با بیان اینکه در سال های اخیر جامعه هنری بسیاری از بزرگانش را از دست داده است، گفت: در سال‌های اخیر جامعه هنری بسیاری از بزرگانش را از دست داده است و من به رسم دوستی و ادب درباره بسیاری از آنها سخن گفته‌ام، گویی من مرثیه‌خوان چهره‌های هنری کشور شده‌ام. من همواره تصورم این بود که آثار هنرمندان پس از مرگ هم به جا می‌ماند اما با دیدن فیلم «هراس پرواز» و اثری که محسن وزیری مقدم کنار ساحل با ماسه خلق کرد و موج دریا آن را با خود برد، نظرم تغییر کرد.

وی بیان کرد: شانس این را نداشتم که شاگرد محسن وزیری مقدم باشم، اما این افتخار را داشتم در دورانی که خانه‌اش در نزدیکی خانه‌ام در نیاوران بود به او سر بزنم. او همیشه پروای ماندگاری آثارش را داشت و از موسساتی که آثارش را خریدند و پس دادند همواره گله می‌کرد، چون متاسفانه بسیاری از این موسسات آثارش را در حالی که آسیب جدی دیده بودند، به او پس دادند. سرنوشت برخی از آثارش نیز هرگز مشخص نشد.

آغداشلو افزود: چشم وزیری مقدم همواره دنبال این بود که آثارش کجا می‌روند و برای آثاری که گم شده بودند غصه می‌خورد. به نظر من حتی اگر از تمام دوره‌های کاری وزیری مقدم یک اثر به جا ماند او کار خودش را کرده است. وزیری مقدم به عنوان انسان و هنرمند رسالتی داشت که به خوبی از عهده آنها برآمد، حالا دیگر مهم نیست که اثری از هنرمند در گزند روزگار به جا بماند یا نه.

وی، وزیری مقدم را دارای شخصیت خاصی دانست و گفت: اگر مروری کوتاه به زندگی او داشته باشیم به خوبی به این موضوع پی خواهیم برد که او از نسل هنرمندانی بود که برای آموختن و دیدن آثار هنرمندان بزرگ جهان سفرهای متعددی کرد و دستاورد آنچه که آموخته بود به ایران آورد و در کلاس‌هایش در اختیار شاگردانش قرار داد. وزیری مقدم در دوره‌ای به ایتالیا رفت که هنر معاصر ایتالیا آخرین بخش درخشش را داشت. او با دیدن هنر دوره خودش، دریافت کجا ایستاده و چه کار باید بکند تا خودش را در عرصه هنر ثبت کند.

آغداشلو خاطرنشان کرد: وزیری هنرمند تجربه گرا و پرکاری بود و برهمین اساس دوره‌های مختلف هنری را پشت سر گذاشت و هرگز در مسیر جستجوگری و تجربه توقف نکرد. مجسمه‌های مفصلی و نقاشی‌های شنی از موفق‌ترین آثار دوره کاری او به شمار می‌روند.

وی افزود: وزیری در دوره‌ای این تجربیات را انجام داد که هنوز بسیاری از هنرمندان درگیر ترکیب هنر سنتی با هنر مدرن بودند. او هرگز در این تله نیفتاد که براساس نیاز روز و یا تکرار معنایی گمشده اثری را خلق کند. او به درستی هنرمندی جهانی و یکی از قله‌های بلند هنر ایران بود، هر چند بسیار بی‌مهری دید حتی از سوی برخی از شاگردانش.

وزیری مقدم هنرمند چالشگری بود و با گفتار و رفتارش سعی داشت که جهان اطرافش را تصحیح کند. او  هنرمندی بود که در تمام دوران زندگیش جنگید و برای همین هم در دوره‌هایی از زندگی‌اش تنها ماندآغداشلو با بیان اینکه محسن وزیری مقدم عمر پرباری داشت، گفت: او به معنای واقعی هنرمند بود اما در دوره حیاتش آن گونه که باید درک نشد. او هنرمند چالشگری بود و با گفتار و رفتارش سعی داشت که جهان اطرافش را تصحیح کند. وزیری مقدم هنرمندی بود که در تمام دوران زندگیش جنگید و برای همین هم در دوره‌هایی از زندگی‌اش تنها ماند. با اینکه وزیری بخشی از بینایی‌اش را از دست داد و من با خودم گفتم حتما تقدیرش این بوده اما او به تقدیرش چیره شد البته همچنین انتظاری از آدم بزرگی چون او که در تمام زندگی‌اش جنگید، می‌رفت.

وی با اشاره به اینکه وزیری مقدم تفاوتی میان شاگردانش نمی‌گذاشت، گفت: بارها پیش آمد که شاگردانش خشم او را برانگیختند. به قولی وزیری مشتی نبود که روی عدل پنبه کوبیده شود، او مشتی بود که روی تشت مسی کوبیده می‌شد. در طول تاریخ بارها شاهد بوده‌ایم که با خادمان فرهنگ بدرفتاری شده است و خواستند فراموششان کنیم. کاری که با فردوسی، بهرام بیضایی، کیارستمی، ادیب المالک و وزیری مقدم کردند تا آنها را از حافظه تاریخی ما پاک کنند اما ما حافظه قوی داریم و این اقدام عبس و بیهوده است.

به گفته آغداشلو، اگر محسن وزیری مقدم نبود تاریخ هنر دچار نقصان و خدشه می‌شد زیرا او در دوره‌ای در هنرستان و دانشگاه هنرهای زیبا درس داد و از هنر معاصر سخن گفت که چنین کاری مرسوم نبود.

وی در پایان گفت: اگر امروز برخی از شاگردان وزیری مقدم او را فراموش کرده‌اند، این مشکل خودشان است چون وزیری مقدم به رسالتش به عنوان انسان و هنرمند معاصر جهانی عمل کرد. او معلم کاربلدی بود و اگر کسی جوهرش را داشت او تا جایی که می‌توانست کمکش می‌کرد و او را تنها نمی‌گذاشت. دریغ که وزیری مقدم ما را تنها گذاشت.

در ادامه این مراسم حمید شانس مجسمه ساز پیشکسوت گفت: محسن وزیری مقدم سهم هنر نوگرای ما در هنر جهانی و از تاثیرگذارترین هنرمندان معاصر ایران است. سال ها پیش دوست جوانی زمینه آشنایی نزدیک من با استاد را فراهم کرد و دیدارهای متعددی با او در خانه اش داشتم. حتی بارها برای خرید آثارش تلاش کردم که به نتیجه نرسید.

وی افزود: البته آشنایی من با وزیری مقدم به سال ۱۳۴۹ برمی گردد، دورانی که نوجوانی علاقمند به نقاشی بودم و از طریق محمدابراهیم جعفری که شاگرد وزیری مقدم بود در جریان آموزه های هنری او قرار می‌گرفتم. تاثیر آموزش وزیری مقدم تنها محدود به شاگردان مستقیم او نمی شود و نسل های مختلف با واسطه از او آموخته و تاثیر پذیرفته اند.

به گفته شانس، شیوه آموزش وزیری مقدم متکی به تکنیک یا چگونگی به کارگیری رنگ و ابزار نبود، بلکه او چگونه نگریستن را به شاگردانش یاد می داد.

این مجسمه ساز افزود: تحولاتی که محسن وزیری مقدم در عرصه هنر رقم زد بسیار تاثیرگذارتر از تدریسش بود. او با منش و سلوک و آثارش یکی از فعالان اجتماعی ایران به شمار می رفت.

وی خاطرنشان کرد: محسن وزیری مقدم اخلاقی داشت که هیچکس نمی توانست او را نادیده بگیرد. او محکم، استوار، با ثبات و سازش ناپذیر بود. او به اصول اخلاقی اش پایبند بود و هیچ وقت برای رسیدن به هدفش دلسرد نمی شد و میدان را خالی نمی کرد.

محسن وزیری مقدم محکم، استوار، با ثبات و سازش ناپذیر بود. او به اصول اخلاقی اش پایبند بود و هیچ وقت برای رسیدن به هدفش دلسرد نمی شد و میدان را خالی نمی کردشانس بیان کرد: وزیری مقدم از خاندان با اصالت و ثروتمندی بود که از بد روزگار در نوجوانی در تنهایی و فقر رها شد اما او تلاش کرد و روی پای خودش ایستاد و هرگز دست از مبارزه نکشید. او انسان و هنرمند خستگی ناپذیری بود و تلاش بسیار و خستگی ناپذیری برای ترویج نگاه نو و نوگرایی هنر کرد.

وی افزود: او با شیوه آموزش نو تلاش کرد تا امکان و فضایی برای ساختن آینده هنر ایران ایجاد شود. او با خلق نقاشی‌های شنی مرز میان مجسمه و نقاشی را از بین برد. در مجموعه نقاشی های شنی او، شن به بازیگر و وزیری مقدم به بازیگردان تبدیل می شود. در این مجموعه او شاهد صمیمانه ترین رفتار دراماتیک با متریال هستیم.

شانس با اشاره به بسیاری از هنرمندان که همواره در حال تکرار آثار خود هستند، گفت: این هنرمندان تاثیرشان پیش از فقدان فیزیکی شان به پایان می رسد، اما وزیری مقدم از جنس هنرمندانی است که در تاریکی شب مثل ستاره می درخشند. به نظرم جایگاه وزیری مقدم با گذر زمان و عبور از پستی و بلندی ها رفیع تر خواهد شد. وزیری مقدم روی ذهن بسیاری از ما تاثیر گذاشته است و پس از مرگ مادی اش، حیاتش همچنان ادامه خواهد داشت.

در بخش پایانی این مراسم هامون وزیری مقدم، فرزند زنده یاد محسن وزیری مقدم گفت: من در این فرصت می خواهم درباره زندگی با پدرم در سه سال و نیم آخر عمرش بگویم. داستان ما از روزی شروع شد که پس از سال ها از پاریس به رم بازگشتم و به پدرم به شوخی گفتم محسن تو چند اثر داری و او گفت «نمی دانم». از او اجازه خواستم دنبال آثارش بروم و ببینم او چند اثر خلق کرده و سرنوشت این آثار چه شده است.

وی افزود: تا پیش از آن پدرم همیشه سعی می کرد ما از کارش دور باشیم و کم پیش آمده بود درباره آثارش با ما حرف بزند. از آن روز به بعد پدرم هر روز عکس ها، اسناد و مدارکی درباره آثارش می آورد و ساعت ها با هم وقت می گذاشتیم و درباره آثارش صحبت می کردیم.

وزیری مقدم بیان کرد: در ماه مارس ۲۰۱۵ قرار بود با پدرم برای پی گرفتن بخشی از کار به تهران بیایم و همان زمان برای معاینه او را به بیمارستان بردم. پس از معاینه به من گفتند که پدرم سرطان روده دارد. با شنیدن این خبر از بیمارستان بیرون آمدم و گریه کردم اما به پدرم تا یک سال چیزی نگفتم هر چند فکر می کنم او متوجه این موضوع شده بود.

وی ادامه داد: پس از یک سال تصمیم گرفتم برای پدرم کاری بکنم که دلش شاد شود برای همین در رم برای او یک کارگاه گرفتم و بعد از آن هر روز ۱۴ ساعت وقتمان در این کارگاه می گذشت. هر روز ۷ صبح کارگاه می رفتیم و با هم کار می کردیم و آن دوران واقعا تجربه بسیار عجیب و خوبی بود.

فرزند زنده یاد وزیری مقدم گفت: یکی از کارهایی که توانستیم با هم انجام دهیم ثبت بنیاد محسن وزیری مقدم در مارس ۲۰۱۶ در رم بود. در اکتبر ۲۰۱۶ وزیری مقدم نزدیک به ۶ ساعت بدون لحظه ای توقف کار کرد و مجموعه ای از نقاشی های شنی اش را خلق کرد که ویدیوی کوتاهی از این رویداد که نخستین پروژه بنیاد وزیری مقدم بود، در گالری اعتماد نیز نمایش داده شد.

وی در ادامه توضیح داد: سه هفته بعد پدرم بیمار شد و ۲ ماه آخر عمرش روی تخت بود. یکی از بزرگترین آرزوهای پدرم چاپ کتاب زندگینامه و ثبت بنیادش بود و خوشحالم که او به آرزوهایش رسید. زمانی که کتابش چاپ شد من تهران بودم و کتاب را توسط دوستی که به رم می رفت به دستش رساندم. پس از بازگشتم به رم یک ساعت با هم وقت گذاشتیم و تک تک صفحات کتابش را با هم دیدیم. او واقعا از دیدن کتابش خوشحال بود و مثل یک کودک شادمانی می کرد.

پس از بازگشتم به رم یک ساعت با هم وقت گذاشتیم و تک تک صفحات کتابش را با هم دیدیم او واقعا از دیدن کتابش خوشحال بود و مثل یک کودک شادمانی می کردوزیری مقدم درباره آخرین دیدار با پدرش گفت: آخرین باری که به دیدارش رفتم قرار بود نیم ساعته به خانه برگردم اما این دیدار چهار ساعت طول کشتید و در تمام این مدت دست هایش را در دست هایم گرفته بودم. ساعت ۱۰ شب وقتی کادر بیمارستان مجبورم کردند که به خانه بروم با حس بسیار عجیبی به خانه رفتم؛ دیگر نه اشکی از چشمم فرو ریخت و نه اندوهی از این که ما را ترک می کند.

وی افزود: پدرم در زمان حیاتش هرگز دوست نداشت با ما از مرگ حرف بزند. او در ۱۰ ماه آخر عمرش تلاش کرد تا بتوانم غم از دست دادنش را تحمل کنم. صبح فردای آخرین دیدارمان با تماسی که از بیمارستان گرفتند متوجه رفتنش شدم، خیلی زود پیش پدرم رفتم. به گفته پزشکش او هنگام مرگ اصلا زجر نکشید و طبق خواستش پیکرش را در قطعه هنرمندان رم به خاک سپردیم.

وزیری مقدم در پایان گفت: متاسفانه خیلی وقت ها به جای صحبت کردن درباره هنر پدرم درباره اخلاق او حرف می زنند. قبول دارم که او آدم بسیار جدی ای بود و گاه بداخلاق می شد اما قلب بزرگ و مهربانی در سینه او می تپید.

در این مراسم بخش هایی از فیلم مستند «هراس پرواز» به تهیه کنندگی امیرپژمان حببیان و کارگردانی سحر سلحشور درباره محسن وزیری مقدم پخش شد. همچنین قرار است این فیلم مستند ساعت ۲۴ شنبه ۷ مهرماه از شبکه مستند سیما پخش شود.

در بخش دیگر مراسم نیز فیلمی از خلق مجموعه نقاشی های شنی محسن وزیری مقدم که نخستین پروژه بنیاد وزیری مقدم است، پخش شد.

کد خبر 4414617

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha