۲۹ بهمن ۱۴۰۰، ۱۰:۱۹

یادداشت مهمان؛

جمع بین عقلانیت، ارزش‌های دفاع مقدس و احساسات/از یحیی تا رحیم

جمع بین عقلانیت، ارزش‌های دفاع مقدس و احساسات/از یحیی تا رحیم

کتاب «یحیی» تلاشی است برای جمع بین عقلانیت و سایر ارزش های دفاع مقدس و یا حتی سایر احساسات انسانی، به این علت که این کتاب از زبان یک فرمانده روایت شده است.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: کتاب «یحیی» نوشته محمدعلی آقامیرزایی، در ۴۰۰ صفحه توسط انتشارات مرز و بوم وابسته به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است. فاطمه افتخاری پژوهشگر در معرفی و بررسی این‌کتاب یادداشتی نوشته که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است.

در ادامه مشروح این‌یادداشت را می‌خوانیم؛

بیایید در همین ابتدای بحث کتاب هایی را که در حوزه دفاع مقدس به ویژه تاریخ شفاهی خوانده ایم در ذهن مرور کنیم. معمولا کتاب هایی که ما به عنوان مخاطبین عام به سراغ آن می رویم یا کتبی در زمینه ی خاطرات و روایات همسران شهدا بوده است یا از زبان کسانی که اسیر شده اند و در اردو دشمن روزهای بسیار سختی را گذرانده اند و یا از زبان دوستان و همرزمان شهید. اما چند درصد از این کتاب ها از زبان یک فرمانده نوشته شده است؟

صرف خواندن روایات کسانی که خارج از خط مقدم جبهه قرار داشته اند از حاضرین و رزمندگان در جبهه های جنگ سبب شده است حضور عنصر عقلانیت در جنگ در کنار مفاهیم ارزشی دیگر مانند شهادت، ایثار و توکل کمتر دیده شود. نقل قولی از رحیم پور ازغدی را به یاد می آورم که می گفتند عده‌ای گمان می‌کنند رزمندگان ما بدون هیچ عقلانیت و برنامه ای فریاد می کشیدند و به دشمن حمله می کردند. گویی به عقلانیت در کنار ارزش های ایدئولوژی دیگر کمتر پرداخته شده است. دلیل این امر را هم می‌توان در نکته ای دانست که در پاراگراف ابتدایی به آن پرداختم.

و اما کتاب «یحیی» تلاشی است برای جمع بین عقلانیت و سایر ارزش های دفاع مقدس و یا حتی سایر احساسات انسانی، به این علت که این کتاب از زبان یک فرمانده روایت شده است. فرماندهی که خود طراح بسیاری از عملیات های دفاع مقدس از جمله عملیات آزاد سازی حصر آبادان و خرمشهر بوده است. این کتاب روایت بخشی از زندگی سرلشکر یحیی صفوی است، روایتی که با انقلاب و جنگ پیوند خورده است.

این کتاب از کودکی یحیی آغاز می شود، از روزهایی که به همراه خانواده پرجعمیت اش در روستایی در اصفهان زندگی می کردند تا روزگاری که با مهاجرت به اصفهان زندگی خانوادگی آنان تغییر می کند. در این بخش از کتاب یحیی صفوی از اتفاقاتی در کودکی خود می‌گوید که تاثیر آن بر زندگی‌اش در سرتاسر کتاب دیده می شود. ردپای این خاطرات در روزهای سختِ زندگی شخصی و یا روزهای جنگ خود را نشان می دهد.

پس از سپری شدن روزهای کودکی و نوجوانی، یحیای جوان برای تحصیل در دانشگاه به تبریز می‌رود و در همان جا است که به فعالیت‌های مذهبی علیه رژیم شاه رو می آورد. از همین‌جاست که نام مستعار رحیم را برای جلوگیری از شناسایی‌شدن برای خود انتخاب می‌کند. این مبارزات که خود بخش جذابی از زندگی این مرد است سبب می شود دایره ای از دوستان شکل بگیرد که بعد ها در جنگ کردستان و خوزستان نیز دوشادوش همدیگر این بار با دشمن خارجی می جنگند.

در بخش انتهایی نیز به روزهای جنگ می‌رسیم؛ ابتدا جنگ با منافقین در کردستان و سپس جنگ با عراق در خوزستان تا آزادسازی خرمشهر. روزهایی که یحیای جوان را تبدیل به یک فرمانده می کند. فرمانده‌ای که در کنار سایر فرماندهان و طراحان جنگی عملیات های پیروزمندانه زیادی را پایه ریزی می‌کند. در همین فصل و در اتاق های فکر برای شکل گیری این عملیات‌ها است که ما نام بزرگان دیگری در حوزه جنگ از جمله شهید محمد بروجردی، حسین خرازی، احمد متوسلیان و دیگران را می‌خوانیم. درست در همین بخش و در گفتگوها و تلاش‌ها و شناسایی‌ها برای طرح ریزی عملیات ها است که عقلانیت به بهترین شکل در کنار ارزش هایی مانند توکل خود را نشان می دهد شاید نقطه اوج این ماجرا را بتوان در این بخش از کتاب که در ادامه می‌آید دید:

آقامحسن مجبور شد در یک هواپیمای شکاری به‌جای خلبان دوم بنشیند و از دزفول به تهران و خدمت امام برود. به امام گفته: «ما متحیر هستیم؛ برای ما استخاره کنید.» امام با لبخند به درخواست استخاره‌ او جوابی نداده بودند و فرمودند: «جنگ همه‌اش خیر است. بروید با تدبیر و فکر عمل کنید.» وقتی آقا محسن به دزفول برگشت؛ خوش روحیه بود، گفت: «امام فرموده‌اند این جنگ همه‌اش خیر است. با تدبیر عمل کنید.»

اما اگر فکر کرده‌اید که این کتاب تنها یک کتاب خشک در حوزه جنگ و مبارزه است، باید بگویم این تصور اشتباه است. زندگی شخصی رحیم صفوی با همسر خود مهرشاد از جذابیت‌های این‌کتاب است. ما بر طبق آنچه که پیشتر در کتب تاریخ شفاهی دفاع مقدس روایت شده، عادت داریم زندگی عاطفی و شخصی رزمندگان و فرماندهان جنگ را از زبان زنان (همسرانشان) بخوانیم و این روایت متفاوت از دیدگاه یک مرد می‌تواند بر جذابیت‌های این‌کتاب بیافزاید.

سبک نگارشی که محمدعلی آقامیرزایی در این کتاب استفاده کرده، به‌ویژه در نیمه ابتدایی سبب می‌شود در هر فصل مخاطب در ابتدا با یک گره داستانی مواجه شود، با اتفاقی که نمی‌داند چه‌طور و چگونه رخ داده است و سپس در جریان روایت فصل است که کم کم این گره و نحوه رخ داد آن رویداد بر مخاطب عرضه می‌شود.

کد خبر 5426692

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha