۴ اسفند ۱۳۸۲، ۱۰:۵۵

نگاهي به تركيب بند "محتشم كاشاني"

سرهاي قد سيان ، همه بر زانوي غم است

سرهاي قد سيان ، همه بر زانوي غم است

خبرگزاري مهر: قيام امام حسين (ع) عليه ظلم و بيداد دومين حاكم غاصب ستمگر خاندان اموي ، مبدا تحولي عظيم براي مبارزه و جهاد پديد آوردكه در تمام ابعاد تاريخ شيعه و زندگي شيعيان آثار مبار ك آن هويداست . ادبيات شيعه از جلو ه گاه هاي بارز نهضت حسيني است . البته بار عاطفي در بسياري ، تجلي آشكارتري دارد كه زمينه تنفر از قاتلان حسين(ع) راهمواره شعله ور نگه داشته است. تركيب بند معروف محتشم كاشاني نمونه درست و تابناك از اين نوع است.

محتشم كاشاني ازشاعران قرن دهم هجري است و سال فوت وي را 996 هجري قمري نوشته اند. نام وي مولانا كمال الدين كاشاني، متخلص به محتشم است. همزمان با شاه طهماسب اول صفوي مي زيست . وي سرودن شعر در قالب هاي متداول  را آزمود ودر غزل طبع طربناكي دارد . اما عمده شهرت و اشتهار شاعر به اشعار ديگر نيست بلكه محتشم احتشام خود را در نزد عامي و عالم مديون تركيب بندي است كه در رثاي شهيدا ن كربلا به  ويژه سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين (ع) سروده است . دوازده بند تركيب وي اززمان سرايش تا به اكنون و تا آينده اي كه به ابديت مي پيوندد ، زمزمه روز وشبان تمام دل سوختگان در عزاي حسين و ياران  و خاندانش خواهد بود . ظرافت طبع شاعر و رقت عاطفه سيال در شعر چنان دقيق و موثر است كه در زمان حيات سراينده ، الگو شد و شاعران و مرثيه سرايان بسياري تلاش كردند  به تتبع از آن بپردازند . اما حقيقت است كه متتابعان بسنده كرده اند كه بر  پله دوم به بعد جا خوش كنند . گرچه فاصله پلكان اول و دوم نيز كم نيست .

از جمله مقلدان اين تركيب بند بديع و سوزناك و موثرعبارتند از ؛ وحشي بافقي ، عاشق اصفهاني ، صباحي بيد گلي ، فتحعلي شاه قاجار ( خاقان ) ، وصال شيرازي ( مقلدي سرفراز باجلوه هاي  شعري بسيا ر نزديك به جلو ه هاي شعر محتشم )، سروش اصفهاني و اديب المما لك فراهاني ، علامه كمپاني ( آيت الله محمد حسين فقيه اصفهاني ) و اهلي شيرازي .     

برخي ويژگي هاي شعرمحتشم

 دوازده بند  اين تركيب سازنده سمفوني حماسي است كه انتظار و هيجان و اضطراب با اولين زخمه اي كه شاعر بر تارهاي احساس شنوند گان و خوانندگان مي زند به شدت مشهود است و اين ويژگي ها ، زخمه به زخمه مخاطب را رها نمي كند و اورا تا انتها در هزار توي انتظار ، هيجان ، اضطراب و دلتنگي و بيخويشتني مي كشد و محو مي كند . "باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است// باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است/ باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين // بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است... "
 به نكته مهمي در ادامه بحث  مختصه اول  بايد اشاره كرد ؛ شاعر پيشاپيش مخاطبان درگير است و به عبارت بهتر وي مخاطبي نمي بيند بلكه تمام آن شعله ها  از درونش فوران مي كند تادر اوج، سمفوني كلام به  گدازه هاي سوزنده اي تبديل مي شود تا آن حد كه سر انجام ، شاعر خوفناك  از شرر هاي پر لهيب آتشفشاني كه بر انگيخته است بر خويش نهيب مي زند كه " خاموش محتشم كه دل سنگ آب شد // بنياد صبر و خانه طاقت خراب شد / خاموش محتشم كه از اين حرف سوزناك // مرغ هوا و ماهي در يا كباب شد /  ... /  خاموش محتشم كه ز ذكر غم حسين // جبريل را ز روي پيمبر حجاب شد/"  
 شاعر براي تاثير گذاري و ايجاد جاذبه و كشش عاطفي و بر انگيختن احساس همراهي يكباره داده ها را رديف نمي كند ؛ بلكه ابتدا تشنه مي كند بعد  قطره قطره به كام تشنگان به جاي  آب ، مستي زا ترين معجون  جوشان را مي چكاند . در بند اول يك بار محرم و در انتهاي بند حسين را مي نشاند ، كه با آغاز تركيب بعدي پيوند مي يابد .
اين روش  از سركمال آگاهي و شعورشعري است . دقت دركلمات و ابيات و بند ها اين شعور و آگاهي را به وضوح نشان مي دهد . روشن است اين شعور و آگاهي شاعرانه در نزد مولانا و شاعران واقعي موج مي زند . و محتشم در اين اثر از اين نعمت برخودار است و واژه ها از دهانه آتشفشان ذهن و زبان شاعر فوران مي كنند . انتخابي در كار نيست . پس مصنوعي نيست . اگر بود چنين در جان ها نمي نشست و شعله بر نمي انگيخت . " چون خون زحلق او بر زمين رسيد // جوش زمين به ذروه عرش برين رسيد / نزديك شد كه خانه ايمان شود خراب / از بس شكست ها كه به اركان دين رسيد / ... / باد آن غبار چون به مزار نبي رساند // گرد از مدينه بر فلك هفتمين رسيد/ يكباره جامه در خم گردون به نيل زد // چون اين خبر به عيسي گردون نشين رسيد... ؟ 
شاعر به شيوه آشكارموضوع را  با مخاطب درميان نمي گذارد با توجه به اطلا ع رساني قطره اي ، با شگرد هنرمندانه اي  راه را مي نماياند  وبا  نشانه هاي خاص و برانگيزنده  كاروان مخاطب را بدنبال مي كشد ؛ به بند دو به ويژه رجوع شود. تكرار كربلا ، كوفيان، سلطان كربلا ، فرياد العطش ،
ويژگي ديگر شعر شگرف محتشم تصويرسازي بر زمينه هاي منطبق با ساختار موضوع است ، در بافت كلام هيچ واژ ه اي سرد و ساكن و آرامش بخش نيست و هيچ تركيبي امكان خروج از چهارچوب حماسي ،  عاطفي و سوز ناك و آشوب برانگيز در عمق احساسات و جان پر تلاطم شاعر و مخاطب را ندارد . شاعر بر گردونه اي نشسته  كه خود آن را به آتش كشيده و مسحور گرماي  سوزنده اش  شده است واز لهيب سركش آن به هيجان آمد ه است. دراين سوختن زندگاني مي جويد. نگاهي به كل تركيب بند اين ويژگي را نشان مي دهد." روزي كه شد به نيزه سر آن بزرگوار // خورشيد سربرهنه بر آمد زكوهسار/ موجي به جنبش آمد و برخاست كوه كوه / ابري ببارش آمد و بگريست زارزار... هرجا كه بود آهويي از دشت پا كشيد /هرجا كه بود طايري از آشيان فتاد"
ساخت كلام بسيار ساده و روشن است ، تركيب ها،  تشبيه ها و استعاره (تشخيص) ها همه قابل درك اند و نياز به تشريح و توضيح ندارند و تمام نيز در خدمت اصل موضوع قرار گرفته اند ، چنين نيست كه فقط براي آرايش كلام با شند بلكه براي تشحيذ خاطر مخاطب براي كشاندن وي به ژرفاي موج خيزاقيانوس  مصيبت، بسيار كارآمد در موقيعت تغيير ناپذير قرار گرفته اند.
 حاصل اين تركيب بند يك بعدي نيست ؛ از يك سو دوستي و محبت با مظلومان كربلا را برمي انگيزد واز ديگر سودشمنان حسين را به تير نفرت  ونفرين محبان حسين گرفتار مي كند.  
 شاعر تمام هستي را در گيرودار اين واقعه به خدمت گرفته است از نا سوتيان تا لا هوتيان ؛ و پديده اي و مخلوقي فارغ از اين واقعه  وبر كنار از آن نيست . همين گستردگي عرصه جولان سبب شده است تا شاعر به الهام،  گزينش هاي مناسب راانجام دهد و حد تاثير كلام را به نهايت برساند." بودند ديو ودد همه سيراب و مي مكيد // خاتم ز قحط آب سليمان كربلا /000  آن خيمه اي كه گيسوي حورش طناب بود / شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار... اين نخل  تر كز آتش جان سوز تشنگي / دود از زمين رسانده به گردون حسين تست 
شمايي از ويژگي هاي هنرمندانه  و متعهدانه و مومنانه اثر محتشم كاشاني كه تاثير را در همدردي با خاندان رسالت به حد نهايت رسانده و اوج خصومت با دشمنانشان را دامن زده ، نشان داده شده است . با اين حال برخي در اين شعر بلند  محتشم ايراد هايي هم مي بينند كه چندان قابل قبول نيست .

کد خبر 61182

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha