زندگی با فرمولها آغاز نمیشود اما ما انتظار داریم فلسفه چنین کاری را با زندگی صورت دهد. هایدگر میدانست که او در حال تغییر چشم انداز رایج در تمدن غرب در ارتباط میان ماهیت و وجود است و این هنگامی بود که او ابراز میکرد: ماهیت انسان بر وجود او متکی است و این وجود بر ماهیت مقدم است. یعنی در انسان برخلاف همه موجودات این وجود است که برماهیت مقدم است. همه موجودات قبل از پیدایششان قابل پیش بینی هستند یعنی معلوم است که ماهیتشان چیست و تنها در انسان است که ماهیت وی بعد از پیدایش و وجودش مشخص میشود.
به نظر می رسد سارتر هم انعکاس دهنده واژگان معلم خود است هنگامیکه می گوید: وجود بر ماهیت پیشی می گیرد. برای بیشتر فیلسوفان این ماهیت است که در صف اول قرار دارد. فیلسوفان افرادی اند که به ایدههایی که از روابط موجود انتزاع میشوند علاقهمند هستند به طوری که بسیاری از آنها هم اکنون مایلند، فلسفه را به بررسی واژه ها و ایده ها با ارجاع اندکی یا بدون ارجاع به واقعیت فرو کاهند. هم اکنون هم در فلسفه آنها که از وجود به ما هو وجود بحث می کنند و خواهان آن هستند که روابط کلی عالم و آدم را از جهت عقلی مشخص کنند مورد توجه بسیار هستند.
همه آن چیزی که ما می توانیم در مورد وجود خودمان به عنوان موجودات انسانی بگوییم این است که ما همه وجود داریم و مانند هر تجربه دیگری این تجربه را داریم که روزی وجودمان متوقف می شود. ما بعد الطبیعه دان خودش را متقاعد کرده است که تنها پرسش فلسفی مهم پرسش از وجود کلی است و در این راستا وی وجود شخصی خود را نادیده می گیرد و آنقدر به دنبال قوانین عام است که نمیتواند به دغدغه های وجود خودش در باب معنای زندگی و علل اضطرابها و دردهایش بپردازد.
افرادی چون: یاسپرس و هایدگر میخواستند توجهات را به معنای دیگری از وجود معطوف سازند. یعنی می خواستند معنای کلی و عام وجود را به کناری نهند و معنای فردی و شخصی وجود را پررنگ نمایند. این معنایی است که آموزه های هایدگر و سارتر را توجیه می کند. برای آنها پرسش از وجود نه تنها وجود داشتن یا وجود نداشتن است بلکه فردی وجود دارد یا ندارد نیز به حساب می آید.
البته یک معنای آشکار وجود نیز هست که در آن انسان نمی تواند جز ماهیتش چیزی باشد و این همان چیزی است که هویت انسان آن را ضمانت می کند. اما این نکته آشکار است که ایده ها و حتی شخصیت های ما در ضمن رشد تغییر می کنند و ما روش های گوناگون متفاوتی هم برای رفتار کردن واجد هستیم. از این رو این معنای جمله معروف فیلسوفان اگزیستانس که وجود بر ماهیت مقدم است مشخص می شود.
نظر شما