یکی از اولین آثار در روابط بین الملل که بر شکل گیری تحولات بنیادین در نظام بین الملل به واسطه تغییر در کنشگران و اهمیت نسبی آنها و فرآیندهای روابط بین الملل تاکید داشت ، نخستین کتاب مشترک "رابرت کوهن" و "جوزف نای" تحت عنوان «روابط فراملی و سیاست جهانی» بود .
دراین کتاب آنها بر اهمیت کنشگران غیر دولتی مانند شرکتهای چند ملیتی و روابط میان آنها در سطح فراملی، نقش گروههای انقلابی ، اهمیت روابط اقتصادی در تعاملات جهانی و تحول جهان تاکید دارند. این برداشت چالشی علیه یکی از مفروضه های اصلی رشته روابط بین الملل یعنی کنشگری انحصاری دولتها و کنترل آنها بر سیاست جهانی بود.
کوهن و نای برآنند که نقش کنشگران غیر دولتی در آثار نظری و معطوف به سیاستگذاری در مطالعات سیاست جهانی نادیده گرفته شده است. در مقابل توجه آنها به «روابط فراملی» است یعنی «تماسها، ائتلافها و مبادلات در ورای مرزهای دولتها که ارکان سیاستگذاری خارجی اصلی حکومتها کنترلی بر آنها ندارند» این به معنای طیف وسیعی از پدیده ای فراملی است. در برخی از موارد سازمانهای کاملا" داخلی می توانند فعالیتهای فراملی داشته باشند. یعنی در بخشی از مبادلات جهانی که شامل ارتباطات، تحرک افراد، اشیاء و سرمایه است، فعالیت کنند.
مساله مهم برای کوهن و نای این است که مبادلات یا سازمانهای فراملی چگونه سیاست بین دولتی را تحت تاثیر قرار می دهند. به نظر آنها در سطحی عام، این روابط فراملی حساسیت جوامع را به یکدیگر افزایش می دهند و از این طریق در روابط میان حکومت ها تغییر ایجاد می کنند. این مبادلات و سازمانها می توانند پنج تاثیر اصلی داشته باشند که پیامدهای مستقیم یا غیر مستقیمی بر حساسیت متقابل و از طریق آن بر سیاست میان دولتها خواهند داشت. این آثار عبارتند از :
1- تغییرات نگرشی: تعاملات میان اشخاص از کشورهای مختلف می تواند باعث تغییر در افکار و برداشت های نخبگان و غیر نخبگان شود. سازمانهای فراملی نیز با شکل دادن به «اسطوره ها، نمادها و هنجارهای جدید»ممکن است باعث ترویج نگرش های جدیدی شوند.
2- پیشبرد کثرگرایی بین المللی: منظور از آن پیوندهای میان گروههای ذینفع ملی در ساختارهای فراملی است که معمولا همراه با شکل دادن به سازمانهای فراملی می باشد که برای ایجاد هماهنگی تشکیل می شوند.
3- ایجاد وابستگی و وابستگی متقابل: این امر معمولا در پیوند با حمل و نقل و مالیه بین المللی است. وابستگی هنگامی به سیاست ترجمه می شود که حکومت ها به دلیل بالا رفتن هزینه برخی از سیاستهای خاص ناگزیرند که سیاستهای دیگری اتخاذ کنند. به عنوان نمونه با پیوستن به نظام بین المللی برای یک دولت دشوار خواهد بود که بتواند یک سیاست کاملا" مستقل پولی درپیش گیرد.
4- ایجاد ابزارهای جدید تاثیرگذاری: با توجه به روابط فراملی دولتها می توانند از ابزارها برای نیل به اهداف سیاسی خود استفاده کنند.
5- ظهور کنشگران جدید خود مختار یا شبه خودمختار در سیاست جهانی : سازمانهای فرامی می توانند به عنوان کنشگران جدید در کنار دولتها عمل کنند.
لیبرالها معمولا دیدگاه خوش بینانه ای نسبت به نقش نهادهای بین المللی در ایجاد و گسترش همکاریهای بین المللی دارند. از این دیدگاه از نهادهای بین المللی می توان برای افزایش یا تثبیت مزایای صلح، مانند وابستگی متقابل اقتصادی و افزایش هزینه های جنگ از طریق تنبیه جمعی استفاده کرد. نهادگرایی لیبرال و نئولیبرال در چارچوب این دیدگاه شکل و قوام گرفته اند.
نهادها عملا محیط نظام را تغییر می دهند و از این طریق در راهبرد دولتها دگرگونی بوجود می آورند و امکان تداوم حفظ منافع از طریق همکاری را فراهم می کنند. نهادگرایی و نئولیبرال بر باز شدن دستور کار بین المللی تاکید دارند.
نظر شما