۲۰ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۲۹

عربشاهی در گفتگو با مهر مطرح کرد؛

ردپای دو جنگ در رنج‌های سه نسل از زنان ایران در «شهریور داغ»

ردپای دو جنگ در رنج‌های سه نسل از زنان ایران در «شهریور داغ»

رمان «شهریور داغ» نوشته «هدا عربشاهی» به بازار کتاب راه یافت. این رمان از حمله روس‌ها به پل آهنی می‌گوید و ردپای جنگ جهانی دوم و جنگ ایران و عراق را در رنج‌های سه نسل از زنان ایران می‌کاود.

هدا عربشاهی، نویسنده رمان «شهریور داغ» که از سوی انتشارات آفتابکاران منتشر شده است؛ درباره این کتاب به خبرنگار مهر گفت: این رمان با وقایع شهریور ۱۳۲۰ و حمله نیروهای شوروی از مرز جلفا-نخجوان آغاز می‌شود و در رفت‌ و برگشت‌های تاریخی، زندگی سه نسل از زنان خانواده‌ای را که جنگ جهانی دوم و جنگ ایران‌ و عراق را پشت سر گذاشته‌اند، مرور می‌کند.

عربشاهی که پیشتر چند اثر داستانی و همچنین علمی از زبان ایتالیایی ترجمه کرده است، در خصوص اینکه چرا موضوع جنگ را دستمایه رمانش قرار داده است، توضیح داد: جنگ و تبعات آن در تمام جهان موضوع جذابی برای خلق هنر و ادبیات است. ایران در قرن حاضر شاهد دو جنگ بزرگ و مهم بوده است. در طول سال‌های جنگ ایران و عراق، ادبیات و سینمای دفاع مقدس شکل گرفت و تا امروز هم ادامه دارد. اما به‌نظر می‌رسد در سال‌های اخیر دچار تکرار شده است. بنابراین، به‌عنوان کسی که دوران کودکی‌اش را در سال‌های جنگ سپری کرده و خاطرات واضحی از بمباران‌ها و حملات موشکی مناطق مسکونی و شهرها در ذهن دارد، تصمیم گرفتم رمانی بنویسم که از نگاه هم‌نسلانم باشد.

وی ادامه داد: شخصیت نسل سوم این رمان زنی ۳۸ ساله است که در شهریور ۱۳۵۹ و درست روز آغاز جنگ به دنیا آمده است و بی‌آنکه بخواهد، در جنگی ذهنی با ترس‌ها و تردیدهایی گرفتار شده و هنوز از آن بیرون نیامده است؛ مشکلی که معتقدم بسیاری از کسانی که کودکی‌شان در سال‌های جنگ گذشت، به آن مبتلا هستند و برای نسل‌های بعدی قابل درک نیست.

این داستان نویس و مترجم افزود: وقتی برای کسانی که بعد از جنگ به‌دنیا آمده‌اند، از حملات موشکی زمستان ۶۶ حرف می‌زنم، با چهره حیرت‌زده آنها روبه‌رو می‌شوم. این نشان می‌دهد هنر و ادبیاتی که به دست نسل اول انقلاب تولید می‌شود، به‌شدت اسیر کلیشه‌ها شده و آثاری هم که به‌دست دهه شصتی‌ها به‌عنوان آخرین نسلی که جنگ را آن‌ هم از نگاه کودکانه به چشم دیده خلق می‌شود، در بیان آنچه در آن‌زمان تجربه کرده، ناتوان است. به‌نظرم نسل ما درون نوستالژی‌هایی، اسیر شده و تصور می‌کند یا سعی می‌کند وانمود کند این نوستالژی‌ها خاطرات خوبی هستند؛ درصورتی‌که اگر واقع‌بینانه به آنها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که به نسبت امکاناتی که امروز وجود دارد، آنچه به نوستالژی‌ تعبیر می‌شود، فقط رنج و محرومیت بوده است.

عربشاهی در خصوص علت انتخاب جنگ جهانی دوم به عنوان دومین حلقه پیوندی موضوع رمان اخیر خود گفت: در سفری که شهریور چندسال پیش به جلفا داشتم، برای بازدید از مقبره یادبود سه مرزبان ایرانی که پیش‌از حمله نیروهای ارتش سرخ به ایران، قهرمانانه ایستادگی کردند، به پل آهنی رفتم و در آنجا سوژه اولیه این رمان به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم زنجیره تاریخی از شهریور ۲۰ تا شهریور ۵۹ را دنبال کنم. باوجوداین، نمی‌توانم این کتاب را رمان تاریخی بدانم و در آن فقط زندگی انسان‌های عادی را در این بازه زمانی به تصویر کشیده‌ام.

این نویسنده و مترجم درباره آثار دیگرش گفت: درحال‌حاضر مشغول ترجمه رمانی از ایتالیایی به فارسی هستم. این کتاب به‌دلیل شیوه‌ای که در روایت استفاده کرده در نوع خودش کلاس درسی برای نویسندگی است. کنار این ترجمه، اتودهای اولیه رمان جدیدم را زده‌ام که آن‌هم نگاهی به زندگی امروز نسل متولدین بین سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۴ دارد.

هدا عربشاهی که علاوه‌بر «شهریور داغ»، ترجمه کتاب‌های «مریخی‌ها خود ما هستیم» نوشته جووانی بینیامی و «دو نمایشنامه کمدی از ایتالو کُنتی» به‌همراه رمان‌های تالیفی «آن‌روز خواهد آمد» و «زمان منفی» را در کارنامه خود دارد، درباره کم‌کاری‌اش می‌گوید: متاسفانه، سال‌ها است که کتاب چه تالیف چه ترجمه، حوزه مناسبی برای امرار معاش نیست و در اکثر موارد، صرفاً علاقه شخصی نویسندگان و مترجمان، تولیدات این بازار را تامین می‌کند. بنابراین، من‌هم مثل هریک از افرادی که در این بخش فعالیت‌ می‌کنند، مجبورم شغلی دیگری داشته باشم و چون حرفه اصلی من روزنامه‌نگاری است، تقریبا تمام روز به نوشتن مشغول‌ام و همین‌مسئله سبب می‌شود که سرعت دنبال‌کردن علایقم به‌عنوان مترجم و نویسنده بسیار آهسته باشد و فقط هرچند سال یک‌بار بتوانم اثری به این بازار عرضه کنم.

کد خبر 4317062

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha