پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۱ آذر ۱۳۸۶، ۱۳:۰۵

جواد مجابی در گفتگو با مهر :

طنزنویسی کینه‌توزی نیست / طنز که نباشد لطیفه‌ و شایعه رواج می یابد

طنزنویسی کینه‌توزی نیست / طنز که نباشد لطیفه‌ و شایعه رواج می یابد

طنزنویسی، نوعی کینه توزی و دشمنی نیست و ما باید با سرخوشی هزل تعلیمی خود را درباره جریانهای رایج بنویسیم.

جواد مجابی در گفتگو با خبرنگارمهر با بیان این مطلب افزود: طنز، نقد اجتماعی شوخ چشمانه است به قصد فراتر رفتن از وضعیت موجود نه کینه توزی نسبت به آدمها و نهادها. این مرز در طنز مطبوعاتی مخدوش می شود.

وی با اشاره به تفاوت طنز ادبی با طنز مطبوعاتی ادامه داد: طنز مطبوعاتی از زمان مشروطه و با آمدن روزنامه ها ایجاد شد. دوره شکوفایی طنز ادبی بین قرن ششم و هشتم است یعنی دوره ای که سنایی به عنوان آغازگر طنز ادبی کارش را شروع کرد. طنز او نقد شوخ چشمانه وضعیت زمانه خودش است. این نقد آگاهانه توام با هزل و هجو به قصد بهبود وضعیت است. عطار با داستانهایی که در الهی نامه و اسرارنامه راجع به دیوانگان می نویسد وضعیت زمانه خود را با شیطنت خاصی مطرح می کند؛ شهرها را گورستان و مردم را دیوانه می بیند و نشان می دهد که این همه پریشانی به خاطر هجوم مغولهاست. بعد مولوی می آید و طنز اجتماعی اش را به طرزی وسیع و آگاهانه در مثنوی مطرح می کند.

مجابی تاکید کرد: متاسفانه در تاریخ ادبیات دانشگاهی از پرداختن به این طنزها - به این بهانه که رکیک هستند - پرهیز می شود؛ در صورتی که اینها واقعیات عصر خودش است اما ظاهری برهنه دارد و در پوشش اخلاقیات قلابی پنهان نشده است. اوج طنز ادبی ما به روزگار سعدی و حافظ و عبید می رسد. بعد از عبید ما دیگر طنز ادبی درخشان نداریم تا زمانی که می رسیم به دوره مشروطیت.

وی ادامه داد: در قرون گذشته کتاب به صورت نسخه خطی به دست آدمهای خاص می رسید و طبیعتا بر اثر حقیقت گویی تند طنزپردازان، واکنشهای وحشتناکی در جامعه ایجاد نمی شد و آنها می توانستند حرفهای خود را بدون هیچ گونه سانسوری منتشر کنند. حتی عطار و سنایی با اینکه عارفان حق پرستی بودند به خودشان اجازه می دادند که در کار باری تعالی هم چون و چرا کنند، اگرچه برخی به دنبال گرفتن حکم از خلیفه بغداد بودند تا سنایی را بکشند.

این پژوهشگر طنز ادامه داد: اما دهخدا که همان آگاهی اجتماعی سنایی را داشت وقتی می خواسته طنز بنویسد خود را در دایره محدودتری حس می کرده است، زیرا با افکار عمومی و سانسور حکومتی روبرو بوده است. البته در عصر ما صادق هدایت، طنز را با همان گستردگی زمان سنایی مطرح می کند فقط با این فرض که نمی خواسته کتاب هایش را چاپ کند. دیگران هیچ کدام به این گستردگی کار نکرده اند.

مجابی تاکید کرد: برخلاف آنچه شایع است و معتقد است طنز در فضای خفقان پدید می آید، نوشتن طنز و انتشار آن، نیاز به آزادی بی حدوحصر دارد وگرنه به صورت علنی مطرح نمی شود و راهش را به صورت شایعات و لطیفه ها کج می کند. اگر قرار باشد طنز به صورت فیلم یا رمان منتشر شود نیاز به مسامحه زیاد - آن هم نه فقط از سوی دولتها - بلکه افکار عمومی دارد.

کد خبر 591325

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha