اين پديده جهاني و همگاني با معنا و مفهوم امروزي آن به صورت يك فرايند مستمر از پايان جنگ جهاني دوم پديدار شده و تاكنون نيز ادامه دارد.
فكر مهاجرت و زندگي در يك محيط بيگانه ، اعم از يك كشور همسايه مانند تركيه و پاكستان، تا سرزمينهاي دور دستي چون استراليا، كانادا و آمريكا چرا تا اين اندازه رواج يافته و چرا هنوز ، سيل مهاجرت از كشور نه تنها متوقف نشده، بلكه افزايش يافته است.
ساده انديشي است در شرايط كنوني ، انگيزه و علل عده اي از هموطنان كه بار سفر بسته و قصد مهاجرت دارند را صرفا در تامين نيازهاي مادي و نداشتن تعصب نسبت به كشور خويش و شيفتگي جاذبه هاي غرب دانست.
به گفته صاحب نظران ، طي سالهاي اخير عده اي از متخصصان كه احترام و منزلت اجتماعي خويش را مورد هجوم مي ديدند و از سويي امكانات درآمدي آنان نيز محدود شده بودند، ترك وطن كرده اند.
اين صاحب نظران همچنين معتقدند، بيش از 80 درصد از مهاجرتها خود خواسته نيست، چرا كه هر انساني به موطن خويش علاقه مند بوده ولي اگر ارتباط ريشه اي خويش را با "سازمان محيطي" خود قطع شده ببيند، لاجرم مهاجرت مي كند.
پديده مهاجرت نخبگان و متخصصان به خارج از مرزها، براي نخستين بار در دهه 1960 به صورت مهاجرت انديشمندان، متخصصان و صاحب نظران كشورهاي در حال توسعه به ايالات متحده آمريكا، كانادا و اروپاي غربي و اقامت آنها در اين مناطق، ظهور و بروز يافت.
برهمين اساس سرمايه اصلي كشورهاي در حال توسعه كه نيروي انساني متخصص مي باشد به بهاي ارزان در اختيار كشورهاي توسعه يافته قرار مي گيرد و اين كشورها هرساله ميلياردها دلار از طريق مهاجرت مغزها از دست مي دهند.
كارشناسان مي گويند كه جذب هر فرد تحصيلكرده با مدرك فوق ليسانس يا دكتري از كشورهاي جهان سوم يك ميليون دلار سود عايد كشورهاي مهاجر پذير مي كند كه بدين ترتيب كشورهاي جهان سوم باوجود دارا بودن 80 درصد جمعيت جهان تنها 20 درصد درآمد جهان و 1 درصد توان علمي جهان را در اختيار دارند.
براساس اطلاعات منتشره صندوق بين المللي پول، از كشورهاي هندوستان، چين و ايران به ترتيب 228 ، 165 و 105 هزار نفر با تحصيلات عاليه به آمريكا مهاجرت كرده اند. تعداد ذكر شده در مورد مهاجران ايراني جدا از 300 هزار مهاجر با تحصيلات ابتدايي و 41 هزار مهاجر با تحصيلات متوسطه است كه به آمريكا مهاجرت كرده اند.
نتايج اين مطالعه كه در مورد 61 كشور كمتر توسعه يافته انجام شده نشان مي دهد كه بيشترين نرخ مهاجرت مربوط به افراد با تحصيلات عاليه بوده است.
پديده مهاجرت به عنوان يك آسيب اجتماعي از دهه چهل در ايران ظهور گسترده يافت. با پيروزي انقلاب اسلامي با درونمايه هاي عميق فرهنگي اين روند تا پس از پايان جنگ كاهش محسوسي پيدا كرد، اما در سالهاي اخير مجددا شاهد شكل جديد و در عين حال وسيعي از پديده مهاجرت نخبگان هستيم.
دوره جديد مهاجرت كه از سال 67 آغاز و از سال 77 شتاب بيشتري گرفته و اين روند در دو سال گذشته به حد نگران كننده اي رسيده است. آمارها نشان مي دهد كه بيش از 180 هزار پرونده از متقاضيان مهاجرت به كانادا در سفارت اين كشور تشكيل شده است كه بخش مهمي از آنان مربوط به افرادي است كه سابقه مديريت در سطوح مياني دارند.
در حال حاضر بيش از 150 هزار نفر مهندس و پزشك ايراني در آمريكا زندگي مي كنند. براساس اطلاعات كسب شده، تمامي وروديهاي با رتبه دو رقمي 1 الي 99 در سال دوم تحصيلي ، براي ادامه تحصيل پس از دوره ليسانس ، نامه اي از بهترين دانشگاههاي دنيا با بهترين امكانات دريافت مي كنند.
حدود 90 نفر از 125 دانش آموزي كه طي سه سال گذشته در المپيادهاي مختلف علمي صاحب مقام شده اند در يكي از بهترين دانشگاههاي آمريكا تحصيل مي كنند كه اميد به بازگشت آنان به كشور تنها سه درصد است.
پديده مهاجرت نخبگان به خارج از كشور در دوره جديد با مقطع پس از پيروزي انقلاب تفاوت ماهوي دارد زيرا بخش عمده اي از مهاجران يا متقاضيان مهاجرت در اين دوره افرادي متدين از نسل انقلاب هستند كه صرفا براي حفظ شان و منزلت خود و در جستجوي دستيابي به محيطي مناسب و امن براي فعاليتهاي علمي به مهاجرت روي آورده اند. هم اكنون حدود 1800 استاد كامل ايراني در دانشگاههاي آمريكا در حال تدريس هستند، اين در حالي است كه در بسياري از رشته هاي دانشگاهي در ايران، از داشتن "استاد تمام" محروم هستيم.
همچنين براساس برخي آمار، ايران در ميان 61 كشور در حال توسعه، مقام اول را از نظر فرار مغزها دارد، و به تعبيري از اين لحاظ مقام اول را در دنيا دارا است. اين آمارها حاكيست ، اقليت مهاجر ايراني در آمريكا، جزو تحصيل كرده ترينهاي آمريكا هستند.
فضاي متلاطم و ناآرامي هاي سياسي، اجتماعي همانگونه كه در حوزه اقتصاد مانع سرمايه گذاري بلند مدت براي توليد مي شود جامعه را از حضور افرادي كه نمي خواهند سرمايه هاي ذهني شان در محيط هاي متلاطم هدر برود ، محروم و براساس گفته كارشناسان، حدود 50 ميليارد دلار در سال هزينه به خاطر فرار مغزها به جامعه تحميل خواهد كرد.
پيشگيري و مقابله با اين مساله اجتماعي مستلزم عزم ملي، درك بحران توسط شبكه مديريت كشور، ايجاد ساز و كار مديريتي لازم براي پيگيري مساله ، تدوين راهبردها و سياستهاي مشخص و هماهنگ و انجام اقدامات مستمر و حساب شده است.
زمينه ها و علل مهاجرت
كارشناسان مي گويند كه زمينه مساله فرار مغزها از نظر علوم ا جتماعي "ضعف روابط اجتماعي و اصول حاكم بر آن"، از نظر علوم اقتصادي "كمبود نيروي انساني"، از نظر سياسي "ضعف نظام و تشكيلات سياسي" و از نظر فرهنگي "نقصان بار فرهنگي آموزش" است.
در يك نگاه كلي، روند مهاجرت ايرانيان در قالب سه جريان پديدار گشته است كه اين مدارها بيانگر بدنه اصلي ايرانيان خارج از كشور قلمداد مي شوند.
1- مجموعه مهاجراني كه بنابر شرايط و دلايل سياسي برآمده از انقلاب اسلامي مجبور به ترك ايران شده اند و علت مهاجرت خود را از ايران در جهت پيگيري مخالفتهاي نسبي و يا تضادهاي راديكل و حل نشدني با حاكميت و نظام ايران مطرح مي كنند.
2- دومين جريان مهاجرت به خارج از كشور، ماهيت اجتماعي و فرهنگي دارد، به طوري كه بخشهاي وسيع و متنوعي از ايرانيان بنابر شرايط و دلايل فرهنگي ، هنجاري و رفتاري و ناسازگاري آن با تعاليم و ارزشهاي حاكم بر سياست هاي جمهوري اسلامي، جلاي وطن كرده اند، از اين رو طيف گسترده اي از ايرانيان در كشور آمريكا و قاره اروپا، كانون توجه خود را معطوف به فعاليتهايي چون برپايي رسانه هاي تصويري، گفتاري، توليد انواع برنامه هاي موسيقي، شعر و ادبيات، برپايي مراكز تحقيقاتي، ايران شناسي و آموزشي و تربيتي كرده اند.
3- سومين عامل مهاجرت ايرانيان به خارج از كشور ماهيت و رويكرد علمي و تخصصي دارد و در چارچوب تحصيلات دانشگاهي بازشناسي مي شود.
پديده فرار مغزها، بعد از اشتغال مهمترين مشكل در سطح كشور است. كارشناسان و صاحب نظران دلايل و عوامل متعددي را براي آن ذكر مي كنند كه جملگي داراي عوامل سياسي ، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي مي باشند.
رييس انجمن رياضي كشور مي گويد كه اخيرا آماري منتشر شده مبني براينكه بيش از 80 درصد از برگزيدگان المپيادهاي علمي سالهاي اخير در دانشگاههاي خارجي جذب شده اند.
"مهدي بهزاد" معتقد است، امكاناتي كه دانشگاههاي خارج در اختيار نخبگان علمي ايران قرار مي دهند اصلا قابل قياس با امكانات كشور نيست و با اين وضعيت فرار مغزها ادامه خواهد داشت.
رييس باشگاه دانش پژوهان جوان نيز كه امور شناسايي دانشجويان برجسته ايراني در المپيادها را برعهده دارد، گفت: 112 نفر از دانشجويان نخبه ايراني كه در المپيادهاي جهاني مدالهاي طلا، نقره و برنز كسب كرده اند، اكنون در كالج هاي بزرگ اروپا و آمريكا تحصيل مي كنند.
وي ادامه داد: 38 نفر از دانشجويان حاضر درالمپيادهاي جهاني كه از طرف ايران اعزام شده اند و مدالي كسب نكردند نيز ايران را ترك كرده اند.
نظر شما