یکی از مفاهیمی که در دهه های اخیر وارد عرصه های دانشگاهی شده است مفهوم «دانش پژوهی»[1] به ویژه دانش پژوهی آموزشی است. با گنجانده شدن این مفهوم در ماده یک آئین نامه ارتقاء رتبه علمی اعضای هیأت علمی به عنوان یکی از ملاک های پیشرفت و ارتقای آکادمیک، زمینه بسیار مناسبی برای آشنایی و پیاده شدن این مفهوم در جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است. هدف این نوشتار معرفی مفهوم دانش پژوهی و دلایل توجه به آن در نظام آموزش عالی است.
بر اساس مطالعات ارنست بویر[2] اولین دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی در ایالات متحده با هدف آموزش، ارتقای یادگیری و تربیت دانشجویان تأسیس شدند. در همان ایام دانشگاه های کشورهای اروپایی از جمله آلمان به طور گسترده ای به امر پژوهش می پرداختند و دانشمندان آمریکایی که در آلمان تحصیل کرده بودند به تدریج این دیدگاه را وارد آن کشور نمودند، اما در نیمه قرن بیستم و با بروز جنگ جهانی دوم نیاز جامعه به اختراعات و ابتکارات، محیط های دانشگاهی را بر آن داشت که به امر پژوهش روی آورند و این امر منجر به توسعه فزاینده پژوهش به عنوان الگویی از عملکرد اعضای هیأت علمی شد.
تأکید بیش از حد بر پژوهش دو پیامد عمده به دنبال داشت. نخست آنکه موجب شد ساختار تخصیص بودجه در آموزش عالی به سویی گرایش یابد که به پژوهش بیش از حد بها دهند. این امر به نوبه خود بر نظام ارزشگذاری دانشگاه ها تاثیر گذاشت و موجب شد که خط مشی دانشگاه های پژوهشی واقعی توسط دانشگاه هایی که قادر به تأمین امکانات پژوهشی مناسب نیستند، تقلید شود. پیامد دوم اینکه، تصمیم گیری در مورد ارتقای آکادمیک اعضای هیئت علمی براساس تعداد مقالات به چاپ رسیده که معیاری ملموس و به راحتی قابل اندازه گیری بود- باعث شد برخی از اعضای هیئت علمی به ویژه جوان ترها که در جستجوی پیشرفت و کسب اعتبار در محیط کاری خود بودند، توجه اصلی خود را بر انجام پژوهش متمرکز سازند و امر تدریس را کم ارزش بی اهمیت بشمارند. در نتیجه شماری از مقالات پژوهشی بی ارزش در نشریات چاپ شوند که فاقد دستاوردهای پژوهشی واقعی و معتبر هستند.
از آن زمان به بعد در بسیاری از دانشگاه های بزرگ، توجه به تحصیلات تکمیلی و پژوهش به شدت آموزش را تحت تأثیر قرار داده است؛ به گونه ای که آموزش و حتی به کار بردن دانش (به جای کشف آن) برای حل مسائل جامعه به ندرت مورد توجه محیط های آموزشگاهی قرار می گیرند.
در دو دهه اخیر و در واکنش به بحران رسالت سازمانی مؤسسات آموزشی، گروه های مختلفی از جمله نهادهای نظارتی و قانون گذاری و اعضای هیأت علمی علاقه مند به آموزش به این دیدگاه اعتراض نمودند و خواستار توجه بیشتر دانشگاه ها به امر آموزش شدند. این گروه ها بر نقش اعضای هیأت علمی به عنوان مدرس تأکید داشتند. یکی از مؤثرترین و راهبردی ترین اقدامات در جهت توجه به آموزش به عنوان یکی از مهمترین نقش های اعضای هیأت علمی، تعریف جدیدی بود که از مفهوم دانش پژوهی ارائه شد.

انتشار کتاب بویر با عنوان "بازنگری مفهوم دانش پژوهی: اولویتهای جامعه هیأت علمی" توسط مؤسسه کارنگی[3] دیدگاه موجود در زمینه آموزش را دچار تحول ساخت. بر این اساس پژوهش که شناخته شده ترین نوع فعالیت های دانش پژوهی است تنها یکی از انواع آن به شمار می رود و دانش پژوهی می تواند در هر یک از عرصه های کاربرد دانش[4]، ادغام [5] و آموزش[6]نیز صورت گیرد. "پژوهش" به معنای کشف دانش به راهکارهای جستجوگرانه از طریق انجام فعالیت های مربوط به هر رشته علمی برای گسترش مرزهای دانش در آن رشته گفته می شود. در حالی که "دانش پژوهی" مفهوم وسیع تری دارد و به فعالیت هایی اطلاق می شود که درصدد ترکیب و تلفیق جدیدترین یافته های علمی در یک زمینه و استنتاج و دستیابی به بینش های جدید است.
به این ترتیب دوگانگی میان پژوهش و تدریس را می توان با توجه به دیدگاه جدید دانش پژوهی که فعالیت های کشف، کاربرد و ندریس را در برمی گیرد، برطرف نمود. بر این مبنا میان تدریس و دانش پژوهی نه تنها تعارضی وجود ندارد، بلکه این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. تدریس فرایند افزایش آگاهی و دانش در فراگیران از راه دانش پژوهی است؛ از این رو یک مدرس فعال باید دانش پژوه باشد. از سوی دیگر نتایج فعالیت های دانش پژوهی باید به طور گسترده به اطلاع دیگران رسانده شود تا مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد و در حل مسائل موجود به کار گرفته شود.
بر مبنای مفهوم بسط یافته دانش پژوهی می توان چنین گفت که پژوهشگر بودن همه اعضای هیئت علمی ضرورتی ندارد، زیرا پژوهش نیازمند امکانات خاصی است که همه موسسات علمی نمی توانند این امکانات و وسایل تحقیقاتی را در اختیار پژوهشگران قرار دهند، اما ضروری است که همه مدرسان دانش پژوه باشند و به طور پیوسته از جدیدترین پیشرفت ها و یافته های علمی در زمینه کاری خود آگاهی یابند. نکته قابل توجه آنکه حتی در موسسات پژوهشی واقعی نیز تعداد اندکی از افراد قابلیت و توانایی ارتقای دانش را در رشته خود دارا هستند و می توانند به عنوان پژوهشگر تمام وقت فعالیت کنند. سایر افراد باید به عنوان مدرسانی فعال به دانش پژوهشی مرتبط با زمینه تدریس خود اهتمام ورزند تا از این راه بتوانند امر تدریس را تعالی و ارتقا بخشند.*
*:نویسنده: الهام یوسفی، دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی
منابع:
جلیلی م.، میرزازاده، ع. و جعفریان ع. مقاله مفهوم دانش پژوهی. قابل دسترسی در: http://rds.sem-ums.ac.ir/edc
میلر، دبلیو. آر. و میلر، ماری اف. 1391. راهنمای تدریس در دانشگاه ها. مترجم: ویدا میری. انتشارات سمت.


نظر شما