به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «عدالت» نوشته مایکل سندل با ترجمه افشین خاکباز به تازگی توسط نشر نو به چاپ دوم رسیده است. این کتاب، یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه زندگی» است که توسط این ناشر چاپ می‌شود.
مایکل سندل فیلسوف سیاسی معاصر آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد است. بیشتر شهرت او به خاطر برگزاری دوره آموزشی «عدالت» در دانشگاه هاروارد است که طی ۳۰ سال گذشته بیش از ۱۵ هزار نفر دانشجو داشته است.
این کتاب، مطالب یک دوره درسی را شامل می‌شوند که توسط نویسنده اثر ارائه شده‌اند. سندل تجربه حدود ۳۰ سال تدریس فلسفه سیاسی را به دانشجویان دوره کارشناسی دارد و می‌گوید که در بسیاری از این سال‌ها، درسی به نام «عدالت» را تدریس کرده است. او می‌گوید: فلسفه سیاسی موضوعی استدلالی است و بخشی از لذت تدریس عدالت این است که دانشجویان را به بحث متقابل با فیلسوفان، با یکدیگر و با من وادار می کند.
سندل همچنین درباره نوشتن کتاب «عدالت» نوشته است: نگارش کتاب با تدریس یک دوره، با وجود موضوع مشترک، تفاوت بسیاری دارد. بنابراین برای نگارش این کتاب، بسیاری از مسائل را از صفر شروع کردم.
اجاره کردن رحم یا فروش کلیه کار درستی است؟ سقط جنین اخلاقی است یا خیر؟ آیا مالیات گرفتن عادلانه است؟ خدمت سربازی باید اجباری باید یا داوطلبانه و آیا خریدن آن عادلانه است؟ و ... سوالاتی هستند که سندل برای پاسخ به آن‌ها، نظرات و دیدگاه های فیلسوفان مختلف را از ارسطو تا کانت و رالز بررسی کرده و با نشان دادن نقاط قوت و ضعف آن‌ها به پاسخگویی پرداخته است.
این کتاب ۱۰ فصل دارد که به ترتیب عبارتند از: «چه کاری درست است؟»، «اصل بیشترین سعادت/فایده گرایی»، «آیا مالک خویشتنیم؟ /اختیارگرایی»، «خرید خدمت: بازار و اخلاق»، «آنچه اهمیت دارد، انگیزه است/ایمانوئل کانت»، «دفاع از برابری/جان رالز»، «در دفاع از تبعیض مثبت»، «چه کسی مستحق چه چیزی است؟ / ارسطو»، «چه چیزی به یکدیگر مدیونیم؟ معمای وفاداری» و «عدالت و خیر همگانی».
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
این که جامعه ما این چیزها را ارزشمند می‌شمارد ثمره کار ما نیست. فرض کنید ما، با استعدادهایی که داریم، به جای جامعه‌ای که از نظر فناوری پیشرفته است و به فرایندهای قضایی وابستگی زیادی دارد، در جامعه‌ای شکارچی یا جنگجو زندگی می‌کردیم، یا در جامعه ای بودیم که بالاترین پاداش و وجهه را به کسانی می‌داد که از قدرت جسمی یا پارسایی دینی برخوردار بودند. آن گاه استعدادهای ما به چه دردی می‌خورد؟ مسلما این استعدادها نمی‌توانست ما را به جایی برساند. بدون شک، برخی از ما استعدادهای دیگری را در خود پرورش می‌دادیم. ولی آیا در آن صورت، ارزش و فضیلت ما در مقایسه با شرایط کنونی کمتر می بود؟
پاسخ رالز به این پرسش منفی است. شاید به درستی درآمد کمتری می‌داشتیم. ولی اگرچه استحقاق درآمد کمتری را می‌داشتیم، ارزش و شایستگی ما در مقایسه با دیگران کمتر نمی شد. در جامعه ما نیز همین مسئله درباره افرادی که از جایگاه‌های پر وجهه بی‌نصیب اند و از استعدادهایی که جامعه کنونی به آن‌ها پاداش می‌دهد بهره چندانی نبرده‌اند صادق است.
این کتاب با ۳۸۴ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۳۴۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما