خبرگزاری مهر، گروه استانها- *سعید فغانی: تناقض در گفتار و رفتار برخی «مسئولان» در کشور باعث شده تا بذر بیاعتمادی به انقلاب و آینده در نزد مردم کاشته شود.
در همین فضا و شرایط شعارهای برخی افراد در ایام انتخابات سبب شد تا مردمِ خسته از بیعدالتی به مدعیان عدالت و فسادستیزی اعتماد کنند و به امید ساختن شهری سالم عدهای را روانه شورا کنند.
اما خیلی نگذشت که فهمیدیم گویا لذت قدرت زیر زبان انقلابیها هم شیرین آمده و کسانی که سنگ پابرهنهها را به سینه میزدند به محض رسیدن به قدرت با خودروی شهرداری دل به جادهها زدند!
تا اینجا حرف دلواپسان انقلاب را برایتان گفتم اما از اینجا به بعد میخواهم حمایت خودم را به عنوان یک جوان دهه هفتادی از رئیس شورای شهر خون دل خورده شهرم اعلام کنم و به ایشان بگویم:
رئیس محترم شورای شهر!
نوش جانتان. ما که نَدید بَدید نیستیم، ما دکلهای گم شده و اختلاس کنندههای مخلص بسیار دیدهایم. حالا شما هم چند روزی با خودروی هیوندا به شمال بروید و خستگی خدمت به خلقالله را از تن در کنید. به کسی چه ربطی دارد؟
جناب چپردار!
این حق شماست که بعد از این همه سال مجاهدت فرزندتان را با خودروی مردم به شمال بفرستید. اصلاً همین مردم کجا بودند که ببینند شما چه رنجهایی را برای حفظ این انقلاب تحمل کردهاید.
آقای رئیس شورا!
شک نکنید که این جماعت تنگ نظر و رسانههای زیادهخواه با دسیسهچینی میخواهند ترمز شما را در جاده خدمت به مردم بکشند وگرنه چه دلیلی دارد که به موسیقیِ غربی گوش دادن آقازاده شما آن هم در شب شهادت امام حسن عسکری (ع) گیر بدهند؟!
آقای چپردار!
حقیقتاً این دلواپسها معنی و مفهوم انقلاب گری را وارونه برای مردم جا انداختهاند و رعیت هم پایش را از گلیمش درازتر کرده که مسئولی از جنس خود میخواهد اصلاً چه معنی دارد که رئیس شورای شهر مانند سایر مردم زندگی کند؟
آقا جواد!
از من میپرسید میگویم تقصیر خودتان است که آنقدر به مردم رو دادهاید که نگران حفظ انقلاب از فساد و بیعدالتی میشوند، اصلاً مردم را به این حرفها چه؟ آنها باید هر چهار سالی یکبار بیایند پای صندوق و به پاس قدردانی از جانفشانی شما نام مبارکتان را درون صندوق بیندازند.
حاجی جان!
من شما را میشناسم که چقدر حافظ بیتالمال هستید و آقازادهتان را برای آب و هواخوری به طبرستان فرستاده بودید ولی مردم که نمیدانند لطفاً برای حفظ ظاهر هم که شده بیایید و استعفا دهید.
آقای رئیس!
برای من که متولد دهه هفتاد هستم و جنگ را از نزدیک ندیدهام شما یک الگوی به تمام معنا از بزرگمردان خاکریز و بیابانهای عشق هستید. حالا عدهای متوهم هم افسانهای گفتند و ما شنیدیم از باکری و همت و بابایی که چقدر نسبت به بیتالمال حساس بودهاند و حقیقتاً ما باور نکردیم. چون ما چیزهایی را باور میکنیم که میبینیم.
ما همت و چمران و شیرودی را ندیدیم، آقای چپردار، ما شما را دیدیم که با شعار عدالتخواهی به میدان آمدید. ما شما را دیدیم. ما فرزندتان را دیدیم. ما آن خودرو خارجی را دیدیم. ما جاده شمال را دیدیم.
نظر شما