به گزارش خبرگزاری مهر، لبنانی ها و اعراب در تاریخ 25 می (پنج خرداد) خاطره ای را گرامی می دارند که پس از دو دهه اشغال، عزت و کرامت را به آنها بازگرداند.
در مورد چگونگی اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی و فرار آن در سال 2000 باید گفت: رژیم اسرائیل که همواره از زمان تشکیل خود سعی داشت جهانیان را به این مسئله قانع کند که نسبت به لبنان چشم طمع ندارد؛ در سال 1978 بخشهایی از جنوب لبنان که به عملیات لیطانی معروف بود را به اشغال خود درآورد.
رژیم اسرائیل در توجیه اشغال جنوب لبنان، مقابله با گروههای مقاومت فلسطینی و واکنش به حملات آنان بر ضد اراضی اشغالی 1948 را بهانه هجوم به جنوب لبنان و اشغال این منطقه اعلام کرد.
اسرائیل مقابله با گروههای مقاومت فلسطین را بهانه اشغال جنوب لبنان قرار داده بود اما در پاسخ به این ادعا باید گفت نه تنها این مسئله تحقق نیافت بلکه این اشغال باعث ظهور و افزایش قوای حزب الله و مقاومت شد.
رژیم صهیونیستی پس از هجوم به این منطقه با همکاری شماری از مزدوران لبنانی به رهبری سعد حداد و سپس آنطوان حداد توانست در جنوب لبنان کمربند امنیتی ایجاد کند.
اما این کمربند امنیتی نیز نتوانست اهداف رژیم صهیونیستی را محقق کند و احداث یک منطقه امنیتی از سوی این رژیم، به دلیل حملات موشکی حزب الله به شمال فلسطین اشغالی و تبدیل این منطقه به شکارگاه مرگبار نظامیان صهیونیستی اهمیت خود را از دست داد.
پنج روز پس از حمله به جنوب لبنان، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه 425 را صادر کرد.
این قطعنامه بر ضرورت عقب نشینی اسرائیل از اراضی لبنان، تشکیل نیروی بین المللی که بر این عقب نشینی نظارت داشته باشد، صلح را احیا و به دولت لبنان در کنترل اراضی خود کمک کند؛ تاکید داشت.
در تابستان سال 1982 اسرائیل لبنان را اشغال و بیش از نیمی از این کشور از جمله بیروت را اشغال کرد. این رژیم پس از مدتی از بیروت عقب نشینی اما تا سال 2000 جنوب لبنان را تحت اشغال خود قرار داد.
هر چند اسرائیل به طور یکجانبه و بدون امضای توافقنامه با لبنان از جنوب این کشور عقب نشینی کرد اما علت اصلی فرار اسرائیل در حقیقت به دلیل مقاومت حزب الله لبنان صورت گرفت.
مقاومت مبارزان حزب الله تا جایی پیش رفت که ایهود باراک نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در یکی از نشست های کابینه خود در سال 2000 اعلام کرد: ما به طور یقین نمی توانیم در لبنان کاری انجام دهیم. حزب الله به فعالیت خود ادامه می دهد و ما باید یا فرزاندانمان را در لبنان دفن کنیم و یا کاری که کمترین ضرر را دارد؛ انتخاب کنیم. وی در این نشست از تصمیم این رژیم برای عقب نشینی از جنوب لبنان پیش از جولای سال 2000 خبر داد.
این اظهارات، اعتراف به این مسئله بود که عقب نشینی از جنوب لبنان در نتیجه عدم توانایی رژیم صهیونیستی در تداوم اشغال جنوب لبنان به هر بها و قیمتی بود.
نکته دیگر اینکه باراک پس از عقب نشینی از جنوب لبنان سعی داشت با تهدید حزب الله و لبنان مبنی بر اینکه هر گونه عملیات نظامی یا پرتاب موشکهای کاتیوشا به شهرکهای صهیونیستی، عملیات جنگی قلمداد می شود که مستوجب واکنشی متفاوت تر از گذشته خواهد بود؛ دل مخالفان کابینه که وی را به عقب نشینی خفت بار از جنوب لبنان متهم کرده بودند، به دست آورد.
آمارها نشان می دهد که عملیات نظامی موفقیت آمیز حزب الله در طول دو دهه اشغال جنوب لبنان، سالانه بین 22 و 23 کشته و شمار زیادی زخمی و اسیر در میان ارتش رژیم صهیونیستی بر جا می گذاشت.
متوسط عملیات نظامی حزب الله در فاصله سالهای 1989 تا 1991 بالغ بر 292، سالهای 1992 تا 1994، 465 و در فاصله سالهای 1995 تا 1997، 936 عملیات بوده است.
تنها در سال 1988 به دلیل مقاومت مبارزان حزب الله 36 نظامی اسرائیلی کشته و 64 نفر زخمی و دو نفر دیگر به اسارت گرفته شدند.
به طور کلی آمار تلفات اسرائیل در طول 18 سال اشغال جنوب لبنان بالغ بر هزار و 200 کشته بود.
صرف نظر از موافقت ایهود باراک با عقب نشینی از جنوب لبنان، در پی مقاومت اسلامی و ضربات وارد آمده بر رژیم صهیونیستی، موجی در رژیم اسرائیل به وجود آمد که خواستار عقب نشینی این رژیم از باتلاق لبنان بود. نظرسنجی روزنامه یدیعوت آحارونت در تاریخ 27/5/2000 در مورد عقب نشینی اسرائیل از جنوب لبنان بیانگر این بود که 72 درصد شرکت کنندگان در نظرسنجی، این عقب نشینی را تایید و آن را اقدامی صحیح دانستند و در مقابل تنها 20 درصد با این امر مخالف بودند.
مقاومت اسلامی حزب الله در عملیاتهای نظامی خود از شیوه های رایج جنگهای چریکی یعنی گروههای کوچک برای شبیخون به گشتی ها و استحکامات دشمن و کار گذاشتن بمب، مین و نصب کمین بر سر راه خطوط مواصلاتی و محل های رفت و آمد این نیروها استفاده می کرد.
مقاومت اسلامی در جریان نبردها و عملیاتهای خود، تنها به شیوه هایی همچون کمین در جاده ها و مناطق کوهپایه ای با گلوله باران پایگاههای دشمن صهیونیست اکتفا نکرد بلکه به عملیاتهای گسترده علیه یک یا چند پایگاه در آن واحد دست زد و حتی موفق شد در بسیاری از موارد این پایگاهها را تا ساعتها به تصرف درآورده یا افراد آن را به اسارت بگیرد.
عملیات انصاریه در سال 1997 مشهورترین عملیات حزب الله در طول دو دهه اشغال جنوب لبنان بود. نیروهای مقاومت با نصب کمین بر سر راه یک گروه 15 نفره از کماندوهای ویژه ارتش اشغالگر در روستای انصاریه آنها را تار و مار کردند. مقاومت پس از مدتی در تاریخ 25/6/1998 اجساد تکه تکه شده این نظامیان را با پیکرهای 40 شهید لبنانی که 30 نفر از آنها شهدای مقاومت اسلامی بودند، مبادله کرد. این اولین بار در طول تاریخ رژیم صهیونیستی بود که چنین شکستی به تل آویو وارد می شد.
علاوه بر مقاومت اسلامی که باعث عقب نشینی خفت بار نظامیان اسرائیلی شد؛ نباید از نقش دولت لبنان در حمایت از مقاومت به ویژه در دوره لحود- الحص (فرماندهی ارتش لبنان از سوی امیل لحود و نخست وزیری سلیم الحص) غافل شد.
پیروزی چشمگیر حزب الله در جنوب لبنان که پس از 22سال اشغال حاصل شد؛ بار دیگر اعتماد به نفس را در به تمامی ملتهای عربی و اسلامی بازگرداند.
این پیروزی نشان داد که عقیده تسلیم و سازش راه حلی برای پایان بخشیدن به مناقشه اعراب و اسرائیل نیست و مقاومت تنها راه احیای عزت این ملتها به شمار می رود و خلاصه اینکه مناقشه در مورد خلع سلاح حزب الله در داخل لبنان تنها به نفع اسرائیل است و اهداف این رژیم را در مورد لبنان محقق خواهد کرد.
نظر شما