جهان در یازده سپتامبر سال 2001 شاهد یک حادثه تروریستی نسبتاً بزرگ بود که طی آن 19 تروریست کنترل 4 هواپیمای شرکت های آمریکا را در اختیار گرفته و به برج های دوقلو مرکز تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون کوبیدند.
این رویداد به یک نقطه عطف در سیاست خارجی و داخلی آمریکا بدل شده و در واقع تقریباً تمامی رویکردهای واشنگتن را دستکم برای یک دهه در حوزه سیاست داخلی و خارجی واشنگتن تحت الشعاع خود قرار داده است.
تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان و برکناری طالبان، حمله به عراق و خلع صدام حسین از قدرت، به بهانه محو تسلیحات هسته ای این کشور از جمله تاثیرات مستقیم و بدون واسطه این رویداد تروریستی بود.

پس از روی کار آمدن دولت جرج بوش[پسر] در آمریکا رویکرد واشنگتن در قبال همپیمانان خود در خاورمیانه تدوین شد. بر اساس توصیه ای که از سوی اندیشکده های روابط بین الملل این کشور به تیم حاکم؛ متشکل از نومحافظه کاران داده شد حمایت از دموکراسی ها در خاورمیانه و فشار بر حاکمان سنتی همپیمان آمریکا بود. اما دو عامل مهم این روند را تغییر داد.
پیروزی حماس در یک انتخابات دموکراتیک در نوار غزه و حملات یازده سپتامبر سبب تغییر در رویکرد آمریکا نسبت به تحولات منطقه شد. در واقع ادامه کار آمریکا با همپیمانان سنتی نتیجه و معلول حادثه یازده سپتامبر بود و این کشور به این نتیجه رسید تا در حوزه سیاست خارجی باید وضع موجود را تا جایی که ممکن است، حفظ کرد.
جرج بوش با صدور فرمان حمله به افغانستان و سپس عراق رویکردی جدید را در پیش گرفت. به نظر می رسید بوش بر آن است تا با این اقدام تهدید و ترسی که آمریکایی ها پس از گذشت چندین دهه از جنگ جهانی دوم و حمله ژاپن به "پرل هاربر" احساس می کردند از افکار عمومی آمریکا بزداید اما این تنها اقدام دولت بوش نبود. دولت نومحافظه کار به رهبری جنگ سالاران اقدامات دیگری نیز در زمینه های داخلی صورت داد.
در واقع تغییرات در ساختار سیاست داخلی آمریکا از پیامدهای دیگر یازده سپتامبر در این کشور بود. کاخ سفید بلافاصله پس از این رویداد فرمان تاسیس وزارت امنیت داخلی را که تا آن زمان به دلیل حساسیت های زیاد نسبت به حقوق مدنی، وجود نداشت صادر کرد.

تاسیس چنین وزارت خانه ای تبعات دیگری نیز داشت. کنترل مکالمات تلفنی شهروندان به بهانه مظنون بودن به اقدامات تروریستی یا ارتباط با ترویست ها از دیگر تبعات این پروسه بود. هنوز با گذشته 10 سال از این ماجرا شهروندان آمریکایی همچنان تاوان بی اعتمادی هایی را می پردازند که دولت آنها در خود پرورش داده است.
نتایج و پیامدهای دیگر یازده سپتامبر وارد شدن ضربه به وجهه سیاسی آمریکا در جهان بود. تا آن روز گرچه این کشور می توانست مدعی شود که پرچمدار حمایت از حقوق بشر و رفتارهای انسانی است اما وجود زندان های مخوف و بازداشتگاههای پنهانی در سراسر جهان نشان داد که افکار عمومی در جهان به آنچه که انجام می شود بیشتر دقت نظردارند تا به آنچه که ادعا می شود.
امروز با گذشته ده سال همچنان ابهاماتی درباره عاملان اصلی این رویداد وجود دارد و به نظر می رسد این مسئله نیز به سرنوشت ترور جان اف. کندی رئیس جمهوری سابق آمریکا دچار خواهد شد و چشم اندازی برای روشن شدن عاملان اصلی آن وجود نخواهد داشت. رویدادی که آمریکا به خاطر آن سیاست های داخلی و رویکرد خارجی خود را بکلی تغییر داد امروز همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد و شاید یازده سپتامبر به معمای حل نشده دیگری در تاریخ این کشور تبدیل شود و حاکمان این کشور بر آن هستند تا از این رویداد فرقه ای ساخته و با "تقدیس" آن هرگونه حرکت ضد آمریکایی را در قالب اقدام علیه صلح و امنیت بین المللی سرکوب کنند.
----------------
حسین امیری


نظر شما