به گزارش خبرنگار مهر، فردوسي در شاهنامه حقایق فکری، فلسفی و روانی ملت را مطرح كرده و در حقيقت کاستی های تاریخ را با قلم شيوا و بيان رساي خويش جبران ساخته است.
حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۱۹ خورشیدی، ۳۲۹ هجری قمری در توس زاده شد و امروز او را به عنوان سخنسرای نامی ایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان مي شناسند.
اين حكيم سخن دهقان و دهقانزاده بود و دربارهٔ دوران کودکی و جوانی او نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بنمایههای کهن جز افسانه و خیالبافی چیزی به چشم میخورد.
ساختار زبانی و بافت تاریخی و فرهنگی شاهنامه
با دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی و فرهنگی شاهنامه، میتوان دریافت که او در دوران پرورش و بالندگی خویش از راه مطالعه و ژرفنگری در سرودهها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایهٔ کلانی اندوخته که بعدها دستمایهٔ او در سرایش شاهنامه شدهاست.
همچنین از شاهنامه این گونه برداشت کردهاند که فردوسی با زبان عربی و دیوانهای شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بودهاست.
کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شد و شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودند و در اين مسير آغاز سرودن شاهنامه را بر پایهٔ شاهنامه ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی میدانند اما با درنگریستن به توانایی فردوسی میتوان چنین برداشت کرد که وی در جوانی نیز به سرایندگی میپرداختهاست و چه بسا سرودن بخشهایی از شاهنامه را در همان زمان و بر پایهٔ داستانهای کهنی که در داستانهای گفتاری مردم جای داشتهاند، آغاز کردهاست.
فردوسی از نجیب زادگان توس
فردوسی از نجیب زادگان توس و از میان طبقه ای موسوم به دهقانان برخاسته بود. آن ها عموماً از راه درآمد املاک موروثی روزگار می گذراندند و خود را به دفاع از فرهنگ و ارزش های قومی و سرزمینی که در آن سکونت داشتند پایبند می دیدند. به غیر از نام خود و پدرش که در نخستین ترجمه های شاهنامه به زبان عربی آمده است، اطلاعات دقیق دیگری از خانواده و اقوامش در دست نیست؛ البته اصراری نیز بر آن نداریم که فردوسی یعنی استاد سخن و همین برایمان کافی است..
بر پايه اين گزارش، آغاز سرایش شاهنامه مربوط به سال هاي پیش از به سلطنت رسیدن سلطان محمود غزنوی است و فردوسي بهترین ایام زندگی خود را وقف شاهنامه کرد و تمام دارایی های خود را اندک اندک هزینه کرد تا در درس خرد و راستي را در اين كتاب عظيم به مخاطبان جهاني خود بدهد.
فردوسی درس خرد؛ درس راستی، فتوت و فضیلت می دهد و نبرد خوبی و بدی را روایت می کند؛ پهلوانان نمونه های متعالی انسانی هستند که عمر خویش را به تمامی در خدمت همنوعانشان می گذرانند و در مقابل شخصیت های دیگر همچون ضحاک و سلم و تور مأموران اهریمنند و قصد نابودی و فساد در امور جهان را دارند.
نقش موثر زنان در شاهنامه
شاهنامه، حدود شصت هزار بیت و دارای سه دوره اساطیری، پهلوانی، تاریخی است و از ویژ گی های مهم آاين كتاب يكپارچگي سياسي و يكپارچگي جغرافيايي است.
در سراسر شاهنامه هيچ دورهاي نيست كه ايران بدون فرمانروا باشد حتّي فرمانرواي بيگانهاي چون اسكندر را از تاريخ حذف نكرده، بلكه هويت ايراني بدو دادهاند.
زنان نيز در شاهنامه مورد توجه قرار گرفته اند و در حقيقت معشوق هایی نیستند که باید فقط زیبایی و چشم و زلفشان را ستود بلکه نقش هایی کاملاً معقول، زنده و مؤثر دارند.
اين زنان در بيشتر مواقع خوب، دور اندیش، دلسوز و شجاع اند و گاهی فریبکار، نادان و ساده مي شوند و همه اين موارد در كنارهم شاهنامه را به شاهكاري ادبي در جهان تبديل كرده است.
نظر شما