به گزارش خبرگزاری مهر، یکی از معیارهای سنجش افراد اعمال آنها است و در آموزه های دینی هم اهمیت زیادی به اعمال انسان داده شده است. اما عمل انسان در بروز و ظهور خلاصه نمي شود و دارای حقیقتی است و از این منظر، عمل عبارت است از يك حركت دروني از حالتي به حالت ديگر، حركتي كه همه مقدمات آن از قبيل مباني عقيدتي و فكري، اشتياق به هدف و مقصد و تصميم و اراده و نيز، همه موخرات آن از قبيل نتيجه و مقصد و نيل به آن،همانند خود حركت، يك سلسله امور دروني بوده و حركات ظاهري و صوري، وسيله و طريق تحقق بخشيدن به اين حركت دروني است.
به هر صورت که حقيقت و ماهيت عمل را تصوير بكنيم، بايد به اين واقعيت توجه داشته باشيم كه عمل انسان براي هميشه باقي بوده و با او در ارتباط است.
باقي بودن عمل يك مسئله كلي و مسلم است، زیرا هيچ موجودي از موجودات و هيچ واقعيتي از واقعيات هستي به هر نحوي باشد از بين نمي رود و معدوم نمي گردد. آنچه به وجود آمد و پا به عرصه وجود گذاشت،از صحيفه هستي هرگز محو نمي شود. البته تبدل و تحول و عوض كردن صورت، مسئله ديگري است.
هر موجودي و هر واقعيتي داراي نحوه وجود و طور وجودي خاصي بوده و براي خود بقا به خصوصي داشته و به جاي خود باقي است. عقيده و فكر، اشتياق به هدف، تصميم و اراده، حركت دروني، نيل دروني به هدف و خود هدف، همه خصوصيات روحي و دروني، براي خود يك سلسله واقعيت هاي عيني دروني هستند كه باقي مي باشند. همچنين حركات ظاهري و صوري نيزيك سلسله واقعيت هاي عيني ديگرند كه براي خود از موجوديت و از بقا به خصوصي برخوردارند،به طوري كه هر يك از واقعيات هستي براي خود موجوديت و بقا خاصي دارد.
در خصوص ارتباط اعمال انسان با خود انسان به هر صورتي تصوير بكنيم اعمال را در ارتباط با خود عامل خواهيم يافت. هر عملي معلول انسان و صادر از او و قائم به او است. ارتباط بين عمل و بين انسان، از باب ارتباط بين معلول و علت است. اگر در حقيقت و ماهيت عمل به تامل و دقت بپردازيم، هر عملي را با خود انسان و در عالم او و در درون او به خوبي خواهيم ديد و حركت هاي دروني و ظاهري را با او و مرتبط به او خواهيم يافت.
قائم بودن اعمال انسان با خود او و ارتباط آنها به انسان، يك مسئله مهم است. آيات قرآن و روايات نیز به اين حقيقت اشاره دارد. آيات 7و 8 سوره زلزال، آيه 13 سوره اسراء، آيه 38 سوره المدثر و آيات ديگر و نيز احاديث زیادی با كمال وضوح به قائم بودن اعمال انسان به خود او و به ارتباط آنها با انسان دلالت مي كند.
تمثل برزخي اعمال با مرگ و انقطاع صورت اصلي و دروني هر كدام از اعمال در حيات دنيا، صورت خاص موجود در درون ما است، به اين حقيقت بايد توجه داشته باشيم كه همين صورت هاي دروني اعمال در نظام برزخي به مقتضاي احكام مخصوص آن نظام، تمثل ها و تجسم ها داشته و صورت دروني هر عملي، تمثل و تجسم مخصوصي دارد.
اعمال ما با صورتهاي دروني خود در باطن ما موجود هستند و قائم به وجود ما مي باشند. همين كه روح ما كه حقيقت ما است از بدن مادي منقطع شد و به عالم برزخ وارد شد، با همه آنچه در خود و با خود دارد، وارد نظام جديدي مي گردد كه براي خود احكام و سنن و معيارهاي به خصوص و ناشناخته اي دارد و به مقتضاي احكام و معيارهاي خاص خود، روي ارواح وارد به آن نظام و روي خصوصيات ارواح و آنچه با خود دارند، حساب باز مي كند.
نظر شما