سالهای گذشته بحثی عنوان شد (گلدگوییست، گلدماین، سون دایموند و ...) که در پی رواج برخی روش های درآمدزایی بود. گروه هایی در جامعه شکل گرفتند که به اطرافیان خود زندگی بی دغدغه را نوید می دادند. روابط عاطفی و دوستی ها را محور جذب اطرافیان خود برای حضور در گروه های کاری شان قرار داده و می خواستند آینده شان را تضمین کنند. آنها جهت نشان دادن موجه بودن عملکردشان اظهار به حضور فرزندان برخی شخصیت ها و یا حمایت غیر آشکار برخی مسئولین نیز می کردند. جوانان بیش از هر قشر دیگری در میان آنها حضور داشته و فعالیت هایشان را در کوچکترین شهرها نیز گسترش داده بودند. فعالیت هایشان به قدری وسیع شد بود که با وجود منع قانونی و مذمت های مکرر از سوی مقامات قضایی کشور هر کدام از این گروهها اقدام به راه اندازی وبلاگ هایی برای خود کرده بودند.
سنگینی موج به جایی رسید که دانشگاهها را نیز فرا گرفت. دانشجویان دانشگاههای مختلف به عنوان گروهی که غالب جمعیت دانشگاه را تشکیل می دهند نیز تحت تاثیر این موج قرار گرفتند. بزرگترین دانشگاههای کشور مانند تهران و صنعتی امیرکبیر مهم ترین گروه های دانشجویی این موج بودند به طوری که بر طبق ادبیات فعالان این گروهها "دست فنی تهران" و "دست پلی تکنیک" فعالترین و معروفترین این گروههای دانشجویی بود و از این گذشته، گفته می شود اولین فردی که این روش درآمدزایی را به سبد فعالیت های برخی جوانان کشور که البته کم جمعیت هم نیستند، وارد کرده است یک دانشجوی یکی از همین دانشگاه ها بوده است.
گرایش دانشجویان نسبت به اینگونه فعالیت ها که نوعی فعالیت بازاریابی مبتنی بر ساختارهای هرمی است در سال 83 آن قدر فراگیر شده بود که دانشجویان دانشگاههایی مانند صنعتی امیرکبیر تابستان را در خوابگاههای خود ماندگار شدند تا بتوانند به توسعه تشکیلاتشان فکر کنند. برخی نیز خانه هایی اجاره کردند یا دفاتری را برای خود گزیدند تا بتوانند به دور از محیط خانواده به ترویج زندگی بی دغدغه ای بپردازند که نویدش را می دادند، زندگی بی دغدغه ای که سرابی بیش نبود. فعالیت ها به قدری شور بود و فضای فکری و ذهنی دانشجویان را در هر جایی حتی در راهروی دانشکده، کلاس درس و خوابگاه نیز به تسخیر خود درآورده بود. اینجا بود که معاون دانشجویی و فرهنگی وقت دانشگاه تهران از برخورد با فعالان شبکه های بازاریابی هرمی مانند گلدکوئیست خبر داد.
نه تنها دستگاه قضایی، مسئولین دانشگاهها و والدین جوانان دانشجو به اظهارات مذمت گونه نسبت به چنین مقوله ای پرداختند بلکه فعالان صنفی دانشگاهها نیز به جمع معترضین پیوستند و خواستار خاتمه موجی شدند که نه تولیدی داشت و نه خدماتی ارائه می داد! نمایندگان دانشجویان خواستار شدند تا آنها به کارکرد دانشگاه رجعت کنند و به رسالت اخیر دانشگاهها که همانا کارآفرینی است به صورت ویژه توجه کنند. البته آنها دوستان خود را مقصر ندانستند و پذیرش این نوع فعالیت ها را توسط دانشگاه نشانه ای بر غبار آلوده بودن فضای ذهنی دانشجویان و جوانان نسبت به آینده دانستند و خواستار شدند تا دولت و مسئولین کشور برنامه های جدیدی جهت افزایش نقش دانشجو و جوان در پیشبرد امور کشور داشته باشند تا احساس کنند که نقش آفرین هستند و نقش آفرینی خود در عرصه هایی نبینند که نه بر خودشان بلکه بر هیچ کس خیری ندارد!
هیجان "کوئیست" از دانشگاهها فروکش کرد اما جریانی مشابه با نام آموزش عالی و با عنایت به تب آموزش عالی در کشور می خواهد جای آن را بگیرد. "آتنا یونیورستی" عنوان یک موسسه آموزش عالی مجازی است که در ایران شعبه زده است. وزارت علوم این موسسه را غیر قانونی دانسته است. "آتنا یونیورستی" برای خود یک شبکه بازاریابی راه اندازی کرده است که نوعی بازاریابی هرمی است. این بار دانش آموزان و دانشجویان به عنوان نقاط هدف در نظر گرفته شده اند. دانش آمزان به این جهت که می خواهند دانشگاهی شوند و دانشجویان نیز به این خاطر که می خواهند آینده خود را تضمین کنند. اما چه تضمینی؟!
اکنون خوابگاههای دانشجویی در برخی دانشگاهها به خصوص برخی خوابگاههای دانشگاه تهران دوباره مورد آماج افرادی است که می خواهند "آتنا یونیورستی" را به عنوان داستانی جدید بر جامعه و دانشگاه غالب کنند. از دوستی ها سوء استفاده کنند. عده معدودی را به واسطه حضور عده ای کثیر، سرمایه دار کرده و آن کثیر را مغبون کنند.
"آتنا یونیورستی" در تهران دارای 2 دفتر است. برخی از اعضای آن مدعی می شوند که عضو هیئت علمی یکی از دانشکده های دانشگاه تهران آن را به کشور آورده است. برخی از آنها مدعی شوند که آنقدر پشت گرم هستند که هیچ کس - هیچ مرجعی -جرات حضور در دفاترشان را ندارد و البته می گویند که یک بار گروهی آمدند اما از جایی با آنها تماس گرفته شد تا سریع محل را ترک کنند.
به گفته اعضای این مجموعه، بازاریابی برای این موسسه آموزشی توانسته است بالغ بر 2 هزار نوجوان و جوان را وارد سیستم کند. امید است که مسئولین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاهیان ضمن آنکه سعی در هر چه جذاب تر شدن محیط های دانشگاهی می کنند، باید معضل کنکور را رفع کنند، دانشگاه را جهت قرار گرفتن در مسیر درک صحیح کارآفرینی نزدیکتر کنند، امید به آینده را با تدوین سیاست هایی مشخص در دانشجویان ایجاد کنند و ...، برخوردی قاطع با افرادی که عامل این موسسات در کشور هستند داشته باشند.
نظر شما