۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۸:۵۹

یادداشتی به قلم علیرضا بهرامی؛

معاونت مطبوعاتی به خبرنگاران ربطی دارد؟

معاونت مطبوعاتی به خبرنگاران ربطی دارد؟

آیا این گفته که معاون مطبوعاتی، شخصاً برای رسانه‌های خارجی بیش از داخلی اهمیت قایل است، صحت دارد؟ در صورت صحت، آیا این گرایش، به‌دلیل پیشینه کاری و استخدام ایشان در وزارت خارجه بوده؟

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ علیرضا بهرامی: این روزها رسانه‌های ایران، یکی از تلخ‌ترین دوران تاریخ خود را سپری می‌کنند. ورود تکنولوژی به عرصه رسانه‌ای به‌عنوان یک رقیب و نیز تنگناهای سیاسی – اجتماعی، رفته رفته گلوی رسانه‌ها را تا حد احتضار فشرده بود، که همه چیز در سال ۹۸ و ۹۹ سخت و سخت‌تر هم شد.

خاطرم می‌آید روزی را که در اجلاس روزنامه‌نگاران جهان در سئول، در نوروز ۱۳۹۸، سخنرانی کردم. همان روزی که سیل در دروازه قرآن شیراز، هموطنان‌مان را به شکل غم‌انگیزی قربانی سو مدیریت‌ها کرد، من هزاران کیلومتر آن طرف‌تر، تنم می‌لرزید؛ چراکه همان روز خانواده‌ام به شیراز سفر کرده بودند و در همان ساعت قرار بود در همان‌جا، یعنی دروازه قرآن باشند و هیچکدام هم تماس‌های تلفنی‌ام را جواب نمی‌داند. وقتی پشت تریبون اجلاس، در حضور همکاران روزنامه‌نگار از ده‌ها کشور جهان، گفتم که تحریم‌های خصمانه ترامپ، عرصه را برای رسانه‌های غیردولتی و مستقل ایران تنگ کرده است، چون در کمتر از یک سال، قیمت کاغذ افزایش قیمت ۵ برابری را تجربه کرده است، سردبیران و مدیران حاضر در اجلاس، از سراسر جهان، در بهت و حیرت بودند. در صحبت‌های حاشیه‌ای و تا چندی بعد هم از من سراغ می‌گرفتند و نمی‌توانستند باور کنند که رسانه‌ها در یک کشور با چنین شوکی به حیات خود بتوانند ادامه دهند.

این تنها بخشی از تنگنای مضاعف بر گلوی رسانه‌های ایران بود که یکی دو سال قبل از کرونا واقع شد. ویروسی که دنیا را زمین زده و پشت رویدادهای عظیم و اقتصادی چون المپیک و بزرگ‌ترین گردهمایی‌های و جشنواره‌های ورزشی، هنری، فرهنگی را به خاک کشیده، تیر خلاصی است برای خیلی از رسانه‌های ایران. در این وانفسا، چه کسی باید پشتیبان و یار، غمخوار و همراه رسانه‌ها باشد؟
طبعاً پاسخ نخست، نهاد صنفی است؛ اما از آنجا که این مهم با نگاه‌های خاصی، در کشور ما شکل نگرفته یا کمی پی از شکل‌گیری، پایان یافته، پس مسئولیت آن برعهده متولی دولتی در نظر گرفته شده است؛ یعنی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

این معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم تاکنون سه معاون منصوب را به خود دیده است؛ ابتدا حسین انتظامی، مدیر پیشین در رسانه که سال‌ها هم نمایندگی مدیران مسئول را در هیأت نظارت بر مطبوعات برعهده داشت، برای یک دوره چهار ساله معاون مطبوعاتی شد. پس از آن، تجربه صدارت محمد سلطانی‌فر، برای یک دوره حدوداً یک‌ساله، آزمونی بود بر حضور مدرسان علوم ارتباطات، در منصب تولی‌گری رسانه‌های کشور که به هر دلیل، تنها دو دستاورد به همراه داشت؛ یکی لغو کلیه طرح‌های به‌نسبت پرشماری که حسین انتظامی از آنها به‌عنوان مفاخر خود یاد می‌کرد، در معاونت مطبوعاتی و برای رسانه‌ها، و دیگر اینکه وعده‌هایی پشت تریبون داده شد در حد اعطای وام فلان میلیونی به خبرنگاران که همانند تبلیغات پروپاگاندایی بود؛ که البته برای خبرنگاران جز بدنامی به‌همراه نداشت.

حال که در دوره اخیر و احتمالاً آخرین دوره مسئولیت در این معاونت در دولت فعلی به‌سر می‌بریم، به‌نظر می‌رسد تجربه جدیدی را از سر می‌گذرانیم؛ تجربه مدیریت یک مدیر رسانه پیشین، که کیفیت این دوره را در این پرسش‌ها از معاون محترم مطبوعاتی می‌جوییم:

۱- آیا شخص معاون مطبوعاتی، در زمان تصدی مسئولیت این معاونت، سخنانی را که به‌عنوان نگاه کارشناسی و حرفه‌ای، به‌ویژه در دوره پس از مسؤولیت مدیریت عاملی در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) تا انتصاب به‌عنوان معاونت مطبوعاتی، در نشست‌های تخصصی یا مصاحبه‌ها ابراز می‌کرد، همچنان قبول دارد؟

۲- آیا شخص معاون مطبوعاتی و در نتیجه، معاونت مطبوعاتی، در این دوره، بیشتر نمایندگی رسانه‌ها را در نزد دولت برعهده دارد یا نمایندگی دولت را در برابر رسانه‌ها؟

۳- آیا مدیران کل زیرمجموعه ایشان، بویژه در حوزه مطبوعات داخلی و خارجی، عملکرد با کیفیت مطلوب یا دست‌کم مؤثر را در این دوره به نمایش گذاشته‌اند؟

۴- آیا این گفته که معاون مطبوعاتی، شخصاً برای رسانه‌های خارجی بیش از داخلی اهمیت قائل است، صحت دارد؟ در صورت صحت، آیا این گرایش، به‌دلیل پیشینه کاری و استخدام ایشان در وزارت خارجه بوده است یا بی‌اعتقادی به رسانه‌های وطنی؟

۵- طرح‌هایی که در دولت یازدهم در معاونت مطبوعاتی طراحی و اجرایی و درنهایت در ابتدای دولت دوازدهم متوقف شد، آیا هیچکدام قابلیت تداوم نداشته و فایده‌مند برای رسانه‌های کشور نبوده‌اند؟ طرح‌هایی چون طرح خرید اشتراکی مطبوعات یا پرداخت یارانه رسانه‌ها به‌شرط بیمه خبرنگاران و دیگر کارکنان.

۶- در چند ماه گذشته، به استناد طرح شفافیت پرداخت یارانه‌ها در معاونت و برخی مدعاهای دیگر، اتهام‌های بعضاً سنگینی به مناسبات پرداختی معاونت مطبوعاتی به برخی از رسانه‌ها مطرح شده است. سکوت ممتد معاونت مطبوعاتی در قبال این اتهام‌ها به کدام معناست؟ آیا به‌معنای قبول داشتن و تأیید صحت اتهام‌های وارده است؟ در این صورت، آیا تضمینی وجود دارد که در این دوره معاونت نیز چنین روندهایی جاری نباشد؟

۷- آیا اینکه در این دوره، کمترین مطالب انتقادی نسبت به عملکرد معاونت مطبوعاتی، بدون هیچ‌گونه اجرای طرح و ایده جدیدی، نسبت به دو دوره پیشین در رسانه‌ها، بویژه رسانه‌های جناح مخالف دولت منتشر می‌شود، دقیقاً به چه علت بوده است؟

۸- آیا اولویت معاونت مطبوعاتی در این دوره، همکاری و هماهنگی با مدیران رسانه‌ها بوده است یا پیگیری حقوق حرفه‌ای خبرنگاران؟

۹- آیا با توجه به توقف طرح‌هایی چون الزام پرداخت یارانه به مدیریت رسانه‌ها به‌شرط بیمه شدن خبرنگاران، طرح‌های جایگزینی برای حمایت از حقوق خبرنگاران در قبال همکاران، ازجمله مدیریت رسانه‌ها، بویژه در شرایط سخت دوران کرونایی و بیکاری گسترده خبرنگاران و روزنامه‌نگاران مختلف، در معاونت مطبوعاتی، در حال یا در شرف اجرا است؟

کد خبر 5071559

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha