۲۸ تیر ۱۴۰۱، ۱۸:۲۱

در سومین نشست عصراندیش؛

کتاب «ما چگونه ما شدیم» بررسی شد/آیا ما ایرانیان عقب‌افتاده‌ایم؟

کتاب «ما چگونه ما شدیم» بررسی شد/آیا ما ایرانیان عقب‌افتاده‌ایم؟

مسعود یدایی گفت: سوال اساسی کتاب«ما چگونه ما شدیم» این است که آیا ایران عقب افتاده هست یانه؟ زیبا کلام معتقد است برای پاسخ باید اول این را بپذیریم اما برخی اصلا این را قبول ندارند.

به گزارش خبرگزاری مهر، سومین جلسه از سلسله جلسات عصراندیش روز شنبه ۲۵ تیرماه با حضور مسعود یدایی دکترای سیاستگذاری علم و فناوری در دفتر مرکزی دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت برگزار شد.

در این جلسه ابتدا مسعود یدایی به ارائه و شرح خلاصه‌ای از محتوای کتاب «ما چگونه ما شدیم» تألیف صادق زیباکلام پرداخت و گفت: صادق زیبا کلام دکترای علوم سیاسی از برادفورد انگلستان دارد و در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران تدریس می‌کند. وی علت تألیف این کتاب را چنین توصیف می‌کند که در سال ۶۳ در انگلستان دنبال نقطه شروعی برای تز دکترای خود بودم. اندیشمندان عموماً در بررسی تحولات منجر به انقلاب اسلامی می‌گفتند: «همه چیز ریشه در ۱۵ خرداد دارد» اما من مخالف بودم و تحولات سیاسی اجتماعی کشور در بیش از یک صد سال گذشته را مؤثر می‌دانستم. لذا به سوال اساسی‌تری پرداختم: «چرا ایران عقب مانده است؟» عقب افتادگی قاجار و نیاز مردم به تحول، یک انگیزه اساسی در تحولات سیاسی یک صد سال اخیر کشور است.

وی افزود: سوال اساسی کتاب «ما چگونه ما شدیم» این است که آیا ایران عقب افتاده هست یا نه؟ زیبا کلام معتقد است برای پاسخ دادن به یک چالش باید اول آن چالش را بپذیریم! برخی ایرانیان اصلاً قبول ندارند ما عقب مانده هستیم. وقتی اصل سوال پذیرفته شد عموماً چند نوع پاسخ وجود دارد. نخست، بی کفایتی شاهان خصوصاً شاهان قاجار، دوم، اسلام و حمله اعراب، سوم، خلقیات ایرانیان و چهارم که در ایران از همه محبوب‌تر است، استدلال مارکس است که هر کشوری توسعه می‌یابد ما به ازای آن یک کشور ضعیف می‌شود و عقب افتاده می‌ماند. یعنی استعمار و استثمار. اما زیبا کلام می‌افزاید سوال اساسی این است که با فرض صحیح بودن هریک از این پاسخ‌ها سوال اساسی‌تر اینجاست که چرا ایران بستر اینها می‌شود؟ چرا در ایران بی کفایتی شاهان و خلقیات مردم سبب عقب ماندگی می‌شود؟ یا در مورد استدلال مارکس چرا آن کشوری که به ازای پیشرفت یک کشور دیگر عقب می‌ماند ایران می‌شود؟ و سپس می‌افزاید تفاوت ایران با سایر کشورهای عقب مانده یا در حال توسعه داشتن دوره توسعه بسیار درخشان در گذشته است. پس باید گذشته ایران را کاوید که چگونه توسعه یافت، چگونه به افول رفت و چرا دوباره توسعه نیافت؟

این‌پژوهشگر در ادامه گفت: ایران در قرن ۸ الی ۱۱ میلادی بسیار توسعه یافته است و با حمله مغول به افول می‌رود. چه اتفاقی افتاد که چراغ علم در ایران خاموش شد؟ نکته این است که ایران در قالب یک تمدن اسلامی رشد کرده و به تمدن رسیده و بعد افول یافته است. پس باید اول اسلام را شناخت. در ۱۵۰ سال اول اسلام که عمده آن حکومت بنی امیه است حکومت در گیر توسعه طلبی بوده است. در زمان بنی امیه حکومت اسلام ابتدا ۶ برابر و سپس ۳۰ برابر می‌شود! پس توسعه طلبی و تثبیت را شاهدیم. در مقابل مساله مشروعیت و حکمرانی است در زمان پیامبر آدم‌ها هر حکمی را می‌خواهند بدانند؛ قول پیامبر بس است. هرچه از پیامبر دور می‌شویم از وجاهت سخن حاکمان کاسته می‌شود. لذا در دوران پیامبر نیاز به علت عقلی نبود. در عصر بنی امیه فتوحات رشد می‌کند اما سیستم سیاسی اصلاً رشد نمی‌کند. طوری که حاکمان به شدت منفور می‌شوند و بنی عباس جای آنان را می‌گیرند.

یدایی گفت: در این عصر در میان اندیشمندان اسلامی دو گروه به وجود می آیند. گروه اول معتقدند هر آنچه لازم داریم باید از نص صریح آیات و روایات بگیریم و باب استدلال عقلی را می‌بندند. به آنان اصحاب الحدیث می‌گویند. گروه دوم اصحاب الرای هستند که معتقدند ما باید بر مبنای آموزه‌های اسلام اجتهاد کنیم و تعقل برای ایشان مهم است. در اوایل بنی عباس اهل تعقل و اصحاب الرای شروع می‌کنند به ترجمه و استنباط از علوم ایران و هند و یونان و چین. نحله فکری تعقل گرایی شروع می‌شود و از دوره منصور تا دوره مامون ادامه دارد و به اوج می‌رسد. مزیت دومی که سبب شکل‌ گیری تمدن بزرگ اسلامی است زبان غالب عربی است یعنی در سراسر یک حوزه بزرگ جغرافیایی همه اندیشمندان به یک زبان صحبت می‌کنند و می‌نویسند. اما در همه این ادوار علمای اهل حدیث و مخالفان تعقل وجود دارند و فعالیت می‌کنند.

وی افزود: کتاب می‌گوید این توسعه علوم چند چالش دارد یک این علم به شدت عاریتی است لذا در تسلط ما نیست دو این علم لغزنده است چون به شدت وابسته به حکومت است سه نحله سنت گرا نه تنها این علم را قبول ندارد بلکه معتقد است باید این علم از بین برود. بعد از مأمون متوکل می‌آید و او به سنت گراها گرایش دارد. لذا سلسله مدارسی ایجاد می‌شود برای آموزش علوم اسلامی و کلیه علوم اجتهادی ممنوع می‌شود. لذا در بغداد افول شروع می‌شود ولی در ایران رشد و توسعه علوم ادامه دارد تا حمله مغول.

یدایی در پایان ارائه خود از کتاب گفت: بر این باورم که کتاب نسبت به نظریاتی که از دیگران برای عقب افتادگی آورده بسیار عمیق‌تر عمل کرده و تاریخ اسلام را بسیار تحلیلی و علمی بررسی کرده است. اما در هر صورت تم فکری لیبرالی دارد. در مجموع «ما چگونه ما شدیم» کتاب ارزشمندی است برای خواندن و به طور خلاصه می‌توان گفت زیبا کلام عامل رشد و توسعه را ثبات سیاسی و تمدنی می‌داند.

یدایی این سوال را مطرح کرد که زیبا کلام فقط دلایل افول ایران را گفته و از دلایل عدم شکل‌گیری دوباره فرآیند رشد و توسعه ایران پس از حمله مغول نام نبرده است و پاسخ داد: در همین کتاب نقل قولی آمده از فردی به نام دکتر سارتین که می‌گوید: در قرن ۱۲ میلادی که ایران دچار افول شد، اروپا نیز دچار افول است و تا ۲۰۰ الی ۳۰۰ سال بعد هم دچار افول می‌ماند. ولی بعداً رنسانس در اروپا پیش می‌آید ولی در ایران به دلیل قومی قبیله‌ای شدن اداره کشور پس از حمله مغول یعنی عدم ثبات سیاسی، رنسانس علوم پیش نمی‌آید!

در ادامه جلسه علیرضا نفیسی پژوهشگر دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت در نقد کتاب اظهار داشت: توضیح زیبا کلام قانع کننده نیست چون در تاریخ ایران ما تقابل عقل و نقل نداشتیم. مگر یک جنگ می‌تواند همه روحیه یک ملت را تغییر دهد؟ که حمله مغول بشود علت عدم توسعه در تاریخ ایران؟

مرتضی اصفهانی نیز در ادامه بحث عنوان کرد: مشکل ما دانشمندان علوم انسانی هستند که مدل تحلیل جامعه اروپایی را به ایران تعمیم می‌دهند. در حالی که تقابل عقل و نقل مشکل اروپا بوده نه ایران! اروپایی‌ها دانشمندان را آتش زدند ولی در تاریخ اسلام هیچ دانشمندی به جرم علم آموختن و نظریه پردازی آتش زده نشده و مجازات و محدود نشده و امثال جابربن حیان و ابن هیثم و زکریای رازی هیچ مشکلی با علمای دین نداشتند بله بعضاً خود از علمای دین بودند. پس ما نباید با خط کش و متر تحلیل علل ایجاد رنسانس در اروپا، علل عدم ایجاد رنسانس در ایران را تحلیل کنیم. چون جامعه ما با آن شابلون منطبق نمی‌شود.

سلمان ایزدی نیز در ادامه مباحث نقد کتاب اظهار داشت: نقد جدی به کتاب زیبا کلام این است که کتاب اصلاً پخته نیست و در دوران دانشجویی ایشان تألیف شده و به جای اینکه چرا ما پیشرفت علمی نکردیم را توضیح دهد؛ تاریخ رشد اندیشه اسلامی را روایت کرده است.

رضا ایمانی نیز عنوان کرد به نظر می‌آید: امثال زیبا کلام برای حفظ وجه علمی و بی طرفی نگاه مستشرقین را پذیرفته‌اند!

سید مجتبی قافله باشی در ادامه مباحث مطرح شده گفت: ما در توسعه علوم عقب مانده‌ایم لکن نباید فراموش کنیم که امروز سرعت رشد بالایی داریم برای مثال موفقیت‌های پژوهشکده رویان و پیشرفت‌های کشور در حوزه نانو بدون شک در برگیرنده دانش‌هایی است که در کمتر از پنج یا شش کشور در سطح جهان قابل مشاهده است.

در پایان صادق ابراهیمی مدیر جلسه ضمن تشکر از مسعود یدایی بابت ارائه کتاب «ما چگونه ما شدیم» گفت: چهارمین جلسه عصر اندیش با موضوع ارائه و نقد کتاب «ایران، جامعه کوتاه مدت» نوشته محمد علی همایون کاتوزیان، توسط آقای سلمان ایزدی در تاریخ شنبه مورخ ۱ مرداد ماه رأس ساعت ۱۷ در ساختمان مرکزی دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت برگزار خواهد شد.

کد خبر 5542203

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha