به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه در نشست اخير گروه ياد شده، رمان « در آفاق نفس» با حضور جمعي از اهالي قلم و نظر حوزه ادبيات داستاني نقد و بررسي شد. اين رمان به صورت نمادين به بررسي دو منظر و رويكرد متفاوت نيستانگارانه به فلسفه هستي و سرگرداني انسان معاصر در اين بين، پرداخته و با تأكيد بر ديدگاه نيستانگارانه مثبتانديش شوپنهاور، در مقابل ديدگاه پوچ انگارانه و منفيبافانه كافكايي، از هنر و درك زيبايي به عنوان راهي براي تحمل سياهي انديشه نيستانگاري هستي و هستي انسان و غلبه بر افقهاي معنايي حيات، ياد ميكند.
از ديگر درون مايههاي اصلي اثر، تطبيق انديشه و عمل بزرگاني چون ژان ژاك روسو، شوپنهاور و طرح تناقض موجود بين بينش و كنششان است و اين نتيجهگيري كه « هيچ فيلسوفي فلسفهاش را زندگي نميكند بلكه براي فلسفهاش زندگي ميكند». اين اثر تاثيرپذيري ويژهاي از اگزيستانسياليستها و آثار اگزيستانسياليسمي نويسندگاني چون ميگوئل اونومانو گرفته است.
داستان بلند « در آفاق نفس» به قلم محمد كيانوش، توسط انتشارات سروش در سال 82 بهچاپ رسيده است.
نظر شما