گل خورشيد ، همزاد تو باشد
به هر دشتي كه سرخ از خون مردي است
طنين سبز فرياد تو باشد
چه شيريني الا اي خسرو عشق !
كه عالم پر زفرهاد تو باشد
جهان را رغبت شور جنون نيست
مگر حسن خداداد تو باشد
دلم را اي امير عشق ، درياب !
كه اين ويرانه ، آباد تو باشد ...
قلم ، شمشير و جوهر ، خون ، خدا را
كه غير از عشق ، استاد تو باشد ؟
به دل آزردگان وادي شب
مبارك ، صبح ميلاد تو باشد ...
نظر شما