محمدرضا سنگری شاعر و نویسنده در این نشست گفت: با پدیده مرگ مولف که به تازگی زیاد مطرح میشود موافق نیستم. به خصوص وقتی که در زمان حیات شاعر زندگی میکنیم و نیت و مقصود او را میدانیم.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست کنکاشی در ادبیات انتظار در قالب سلسله نشستهای پژوهشی "در انتظار رویت خورشید" 21 شهریورماه با حضور محمدرضا سنگری و مصطفی محدثی خراسانی در سرای اهل قلم برگزار شد.
سنگری درباره موضوع ظهور گفت: در عالم پنج حادثه بزرگ داریم. اول خلقت که محصول محبت خداوند است. دوم بعثت مجموعه انبیا. حادثه سوم که هنوز رخ نداده است و در امتداد بعثت قرار میگیرد ظهور منجی عالم است. خداوند قبلاً بشارت ظهور را به پیامبرانش داده و هیچ پیغمبری نبوده است که انگشت اشارت به این موضوع نداشته باشد. حادثه چهارم رجعت است که کمتر به آن پرداخته شده است و حادثه پنجم برپایی قیامت است.
وی ظهور را نوعی بعثت دانست و گفت: اولین حادثه پیش روی ما، ظهور است که قرار است ما را مبعوث کند. این بعثت از همه لحاظ جامع خواهد بود. میتوان بعثت علمی را مثال زد که قبل از ظهور حضرت حجت علم 2 درجه پیشرفت کرده و بعد از ظهور 25 درجه پیشرفت خواهد داشت. این بعثت علمی به معنای برپایی کلاس نیست بلکه به کارگیری تمامی ظرفیتهای عملی را شامل میشود.
در شعر امروز به برخی فرجهای پس از ظهور پرداخته شده است
نویسنده کتاب "بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس گفت:فرج به معنای گشایش و رهایی از بن بست است و پس از ظهور امام زمان(عج) گشایش های مختلفی در جامعه بشری رخ خواهد داد. فرجهای علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مثالهایی از این دست هستند. در برخی از اشعار امروز مانند شعری از قیصر امینپور به موضوع فرج اقتصادی پس از ظهور اشاره شده است که البته این رویکرد به صورت گسترده میان شاعران مشاهده نمیشود.
سنگری افزود: در ادبیات منثورمان خیلی کم به مسئله ظهور پرداخته شده است. عمده آثار ادبی در حوزه ظهور را میتوان در قالب اشعار دید. در ادبیات و اشعار کلاسیک هم متاسفانه آن طور که توقع است به این موضوع پرداخته نشده است. میتوان ادعا کرد در هیچ دورهای مثل دوره فعلی به ادبیات ظهور اهمیت داده نشده است این مسئله هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی صادق است.
دچار حجاب معاصرت هستیم
نویسنده کتاب "کرشمههای قلم" گفت: همعصری با انسانهای بزرگ موجب مغفول ماندن خصوصیات و ویژگیهای آنها میشود. در حال حاضر دچار حجابی از معاصرت شدهایم و بزرگان همعصر خودمان را نمیبینیم. نکته دیگر تعدد آثار ادبی در این زمینه است. تکثر خلق چنین اشعاری فرصت عشقبازی با شعرها را نمیدهد و نمیشود بر روی آثار ارائه شده تمرکز کرد.
سنگری دوران آغاز پرداخت مسئله ظهور در ادبیات را قرنهای چهارم و پنجم دانست و گفت: این حرکت در سبک خراسانی شروع شد. نکته منفی اشعار مربوط با شخصیت حضرت مهدی(عج) این است که هنگام مدح متاسفانه تمجید از یک شخصیت مدح حضرت مهدی(عج) را تحتالشعاع قرار میدهد. مثلاً در زمان قاجار نیز وقتی میخواستند یک زن را در شعر تحسین کنند، سعی می کردند از صفات حضرت زهرا(س) استفاده کنند اما در نهایت و در پایان شعر مشاهده میشد که زن مذکور در جایی بالاتر از حضرت زهرا(س) قرار گرفته است. امروز هم با تشبیه حضرت مهدی(عج) به پیامبر یا دیگر امامان معصوم، شخصیت حضرت مهدی(عج) فراموش میشود و پیامبر و ائمه وصف میشوند.
این نویسنده درباره روند تاریخی ادبیات ظهور گفت: از گذشته تا کنون مسئله ظهور در اشعار شاعران بیشتر و جدیتر شده است. در منطقالطیر، حدیقهالحقیقه و غزلیات حافظ اشعاری درباره امام زمان (عج)یافت میشود و رویکرد فعلی شاعران نیز قابل قبول است. اما در میان شعرای گذشته هیچکس به زیبایی شیخ محمود شبستری در کتاب گلشن راز به وصف انتظار و ظهور نپرداخته است.
وی در ادامه گفت: در دوران فعلی شعر جزئیات بیشتری را از ظهور نمایان میکند و امروزه درباره شخصیت امام زمان (عج)مسائلی مطرح میشود که اصلاً در گذشته مطرح نمیشد.
در ادامه این جلسه مصطفی محدثی خراسانی و محمدرضا ناظر به خواندن اشعاری در مدح و ستایش شخصیت حضرت مهدی(عج) پرداختند.
نظر شما