سرويس سياسي - خبرگزاري مهر جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در تحليلي درباره راهكارهاي مشاركت حداكثري مردم در انتخابات اعلام كرد: با عموميت يافتن حق رأي در جوامع مختلف، مسئله انتخابات به عنوان يكي از مهمترين مباحث نظامهاي دموكراتيك درآمد. از ديدي عملياتي، دموكراسي به معناي مشاركت و رقابت سياسي كه يكي از راههاي بروز آن انتخابات است و در واقع مهمترين شكل مشاركت سياسي، انتخابات ميباشد. اكنون كه به بركت انقلاب اسلامي توانستهايم بيش از هشت انتخابات رياست جمهوري را پشت سر بگذاريم.
به گزارش مهر اين جمعيت مي افزايد : درآستانه نهمين دوره اين انتخابات قرار داريم كه تا برگزاري آن در بهار 1384 فرصت زيادي باقي نمانده است . رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي خامنهاي با اشاره به اين انتخابات فرمودند: «راهبرد اساسي كه بايد مورد توجه و عمل همه قرار گيرد تلاش براي حضور حداكثري مردم در اين انتخابات است تا به فضل الهي با برگزاري يكي از بهترين و پرشورترين انتخابات بار ديگر حماسهاي ملي آفريده شود و دشمن از دستاندازي به ايران اسلامي و ملت سرافراز ايران مأيوس گردد.» بنابراين بر ماست كه تلاش مضاعفي به حضور و مشاركت بالاي مردم در اين انتخابات داشته باشيم. علاوه بر اينكه ما بر اين اعتقاديم، مشاركت بالاي مردم، با كيفي بودن انتخابات مغايرتي ندارد. چه اينكه ميتوان با بالابردن ميزان خدمت رساني به مردم، افزايش اميد در جامعه و جلوگيري از دو قطبيهاي تشنجزا نيز با معرفي تيم و برنامه همراه با كانديدا بر مشاركت بالاي مردم بيفزاييم. جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي برخود لازم ميداند جهت تحقق منويات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، پيشنهادهاي خود را جهت بالا بردن هرچه بيشتر حضور مردم در انتخابات اعلام نمايد.
به گزارش خبرگزاري مهر در تحليل اين جمعيت همچنين آمده است :
الف ـ مشاركت سياسي (تعاريف و كليات):
دايره المعارف علوم سياسي مشاركت سياسي را معادل «شركت مردم و دخالت در سياست» دانسته و آن را «مساعي سازمان يافته شهروندان براي انتخاب رهبران خويش، شركت مؤثر در فعاليتها و امور اجتماعي و سياسي و تأثيرگذاشتن بر صورتبندي و هدايت سياست دولت» ميداند. برخي ديگر نيز مشاركت را «تأثيرگذاري شهروندان در فرايند تصميمگيري در جامعه، با برخورداري از آزادي و با قصد و اراده مشخص» مينامند.
مشاركت و رقابت گروههاي اجتماعي در زندگي سياسي
به عنوان هدف توسعه سياسي، خود مستلزم تحقق لوازم بلافصلي است كه در حقيقت، اجزاي تعريف توسعه سياسي را تشكيل ميدهند. از جمله مهمترين لوازم بلافصل توسعه سياسي بايد از ويژگيهاي زير نام برد:
1/ سازمانيابي گروهها و نيروهاي اجتماعي
2/ آزادي آنها در مشاركت و رقابت سياسي
3/ وجود مكانيسمهاي حل منازعه نهادمند در درون ساختار سياسي
4/ خشونتزدايي از زندگي سياسي
5/ مشروعيت چارچوبهاي نهادي و قانوني براي رقابت و سازي سياسي و غير آن مشاركت سياسي از جلوههاي بزرگ توسعه سياسي و نماد مردمي بودن يك نظام است. در كنار اين واژه «بسيج سياسي» كه داراي خصيصه متجلي نمودن اقتدار و شوكت نظام و عمدتاً كاركرد بيروني (براي خارج از كشور) دارد نيز مطرح است.
ب ـ جايگاه مشاركت سياسي در اسلام:
برابر آموزههاي ديني و سيره و سنن پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد (ص) و رفتار حكومتي علي (ع) «مشاركت مردم» يك مقوله بنيادي در اداره جامعه بوده است. از مطالعه موردي حكومت علوي ميتوان زمينههاي مشاركت مردم را در موارد زير مشاهده كرد:
1/ بيعت با رهبران و حاكمان: وقتي مجموعهاي از انسانها در محلي گرد آمده، زيستن اجتماعي را گردن مينهند بديهيترين و ضروريترين نياز آنها وجود رهبر و
رئيس جامعه است.
امام علي (ع) در فرازهاي متعددي كه در نهجالبلاغه مضبوط است درباره ويژگيهاي حاكم، نقش مردم در تعيين و بيعت با رهبري اشاراتي دارند.
2/ نظارت: از ديدگاه اسلام بهترين ناظر اعمال خداوند است. اما امام علي (ع) از مردم دعوت ميكند كه نظارت بر عملكرد رهبر داشته باشند و اين حق نظارت بر عملكرد رهبر داشته باشند و اين حق نظارت نيز به رسميت شناخته شده است. امام ميفرمايد: «بدانيد حق شماست بر من كه چيزي را از شما نپوشانم جز راز جنگ ـ كه از پوشاندن آن ناگريزم ـ و كاري را جز در حكم شرع، بيرأي زدن با شما انجام ندهم.»
3/ نصيحت و بيان حقايق: علي (ع) به مالك اشتر سفارش ميكند كه «با دانشمندان بسيار گفتگو كن و با حكيمان فراوان سخن در ميان نه، در آنچه كار شهرهايت را استوار دارد و نظمي را كه مردم پيش از تو بر آن بودهاند برقرار نما.» در فراز ديگري از لزوم نصيحت به رهبر و پرهيز از تمجيد رهبران و آثار مخربي كه به دنبال دارد سخن ميگويد. امام علي (ع) انتقاد، تذكر عيوب، نصيحت و راهنمايي رهبران و بيان سخن تلخ ولي حق در نزدآنان رااز جمله محورهاي مشاركت مردم بر ميشمارد.
4/ بازخواست، پرسش و استيضاح: مشاهده ميشود كه يكي از مباني مشاركت سياسي كه «پرسشگري» است در رفتار و آموزه علي (ع) وجود دارد. علي (ع) در زمان خود به مالك اشتر ميفرمايد: «و اگر رعيت بر تو گمان ستم برد عذر خود را آشكارا با آنان در ميان گذار و با اين كار از بدگمانيشان در آر، كه بدين رفتار خود را به عدالت خوي داده باشي و با رعيت مدارا كرده و با عذري كه ميآوري بدانچه خواهي رسيده و آنان را به حق در آور» علي (ع) تأكيد ميفرمايد كه: «پاسخ اعتراضات را بدهد.» بايد گفت، تشيع از نخستين روزهاي پيدايش خود، رهبري فكري و رهبري سياسي را تفكيك ناپذير و اين دو را همواره ملازم يكديگر دانسته است.
ج ـ مشاركت سياسي از نظر قانون اساسي:
قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز «مشاركت سياسي مردم» را به صورت نهادينه شده و قانونمند در دو سطح تعريف كرده است.
جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در تحليل خود مي افرايد : نوع اول مشاركت به صورت مستقيم است. مثل مواردي كه در اصل 59 قانون اساسي به صورت همهپرسي پيشبيني شده است. در اين نوع مردم مستقيماً وارد صحنه ميشوند. نوع دوم مشاركت غيرمستقيم است كه مردم در تعيين و تشكيل نهادهايي كه ميتوانند در سرنوشت آنان نقش مستقيم ايفا كنند مشاركت دارند. مثل انتخابات رياست جمهوري، انتخابات نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، انتخابات مجلس خبرگان و...
اصل ششم قانون اساسي اعلام ميدارد كه: «در جمهوري اسلامي ايران امور كشور بايد به اتكاء آراء عمومي اداره شود» و راه آن را از طريق «انتخابات» و «همهپرسي» تعيين مي كند .
به گزارش مهر همه پرسي قانون اساسي با 90 درصد، خبرگان رهبري دوره اول با 78 درصد، رياست جمهوري دوم خرداد 76 با 76 درصد و مجلس شوراي اسلامي دوره پنجم با 75 درصد بالاترين و مجلس شوراي اسلامي دوره اول با 50 درصد و شوراي اسلامي شهر وروستا در دوره دوم (اسفند81) زير 50 درصد پايينترين ميزان مشاركت مردم در انتخاباتهاي گذشته محسوب ميگردد.
د ـ تفاوت انتخابات نهم وهشتم رياست جمهوري با توجه به مشاركت مردم
1/ برخلاف انتخاب گذشته كه تقريباً مشخص بود كه آقاي خاتمي به عنوان انتخاب اول مردم مطرح ميباشد اما در انتخابات نهم ديگر اين موضوع وجود ندارد و هنوز معلوم نيست كه انتخاب اول چه كسي خواهد بود.
2/ برخلاف دو انتخابات هفتم و هشتم كه جناح دوم خرداد به يك كانديداي واحدي رسيده بود در اين انتخابات احتمالاً در اين اين جناح تكثر كانديدا را شاهد باشيم.
3/ در انتخابات گذشته مجلس ششم همگرا با كانديداي جبهه دوم خرداد بود اما اكنون مجلس هفتم شوراي اسلامي در اختيار اصولگرايان ميباشد و لذا تأثيرگذاري مجلس بر اين انتخابات حايز اهميت است.
4/ در انتخابات هشتم شاهد كاهش فضاي معنوي و ارزشي در سطح كشور و كمرنگ شدن شعارهاي ارزشي در برنامه كانديداي اول بوديم اما در انتخابات جاري احتمال طرح شعارهاي ارزشي و اصولگرايانه افزايش مييابد.
5/ در انتخابات نهم برخلاف چند انتخابات گذشته، كانديداها از يك سطح برابر برخوردارند و رقابت جديتر نيز وجود دارد.
6/ انتخابات گذشته تحت تأثير گفتمان دوم خرداد 76 قرار داشت كه جناح اصولگرا را در ذهن مردم بد جلوه داده بودند اما اكنون اين جناح دوم خرداد است كه نمادي از ناكارآمدي و بد عمل كردن در نزد مردم است.
7/ اعتماد به نفس در ميان نيروهاي متعهد، مذهبي و اصولگرا افزايش يافته است به گونهاي كه مطرح ميكنند بعد از گام اول {شوراهاي شهر وروستا}، گام دوم {مجلس هفتم شوراي اسلامي} مي خواهند گام سوم را براي موفقيت در انتخابات رياست جمهوري بردارند .
8/ در انتخابات گذشته رقابت براي دوم شدن بودن اما اكنون رقابت براي اول شدن است و لذا بسياري توانايي اول شدن را در خود نميبينند و لذا در انتخابات نهم، شاهد محدوديت در تعداد كانديداها نسبت به انتخابات گذشته خواهيم بود .
9/ در انتخابات هشتم كمتر كسي احتمال كاهش زياد آرا را ميداد اما در انتخابات آتي احتمال ريزش آرا محتمل است.
10/ معمولاً در انتخاباتي كه رئيس جمهور نيز يكي از رقبا است و نگاهها به 4 سال آينده است، بيشتر هدف نقد دولت موجود است اما در انتخاباتي كه چنين حالتي وجود ندارد بيشتر نگاه معطوف به آينده است و كانديداها براي تكميل نگاه ديگري نسبت به آينده به صحنه ميآيند.
11/ يكي از علل موفقيت جبهه دوم خرداد در انتخابات خرداد 80، رأي اوليها بود. هرم جمعيت كشور از 2 سال پيش به سمت بالا در حركت است، لذا اثرگذاري رأي اوليها در انتخابات نهم كاهش يافته است.
12/ انتخابات نهم براي دوم خرداد حكم مرگ و زندگي دارد. تنها سنگري كه هم اكنون در اختيار اين جريان است قوه مجريه مي باشد. لذا تمام تلاش خود را براي پيروزي در انتخابات رياست جمهوري نهم به عمل خواهند آورد.
13/ بيگانگان توجه خاصي به انتخابات نهم دوختهاند. آنان در تلاشاند با تحريم انتخابات و عدم حضور مردم در انتخابات بگويند كه مردم طرفدار نظام نيستند و بدينسان اهداف شيطاني خود را به جلو ببرند.
14/ كارآمدي مجلس شوراي اسلامي دوره هفتم و ساير نهادهاي در اختيار اصولگرايان ميتواند چون شوراها و شهرداري كه براي انتخابات گذشته تأثيرگذار بود در انتخابات رياست جمهوري نقش آفريني كند.
ه ـ راهكارهاي مشاركت جويي بيشتر مردم در انتخابات نهم رياست جمهوري
1/ بالابردن اميد به تأثيرگذاري آراء مردم: مردم همواره با اميد تأثيرگذاري آراء خود در روند اداره جامعه در انتخابات شركت گسترده داشتهاند. فراز و فرود احزاب و جناحهاي سياسي، اقبال و ادبار افكار عمومي نسبت با اشخاص و كانديداها نيز از همين منظر قابل تحليل و ارزيابي است. از لحاظ رواني انسانها نيازمند آنند كه روابطي صادقانه با خود و ديگران برقرار نمايند. به عبارتي راست بگوييد تا مورد اعتماد ديگران قرار گرفته و نيز راست بشونيد تا روابط صحيح و مثبتي بر اعتماد با ديگران برقرار نماييد. اگر مردم به شعارهاي كانديداها اعتماد كنند كه صادقانه است به قطع اميد به تأثيرگذاري آراءشان و به طبع آن حضورشان در انتخابات افزايش مييابد. شواهد حاكي از آن است كه در مواردي نه چندان كم مردم احساس ميكنند كه احزاب و گروه هاي سياسي و كانديداهاي آنها در تمامي انتخابات نه تنها براي حل معضلات گامي بر نميدارند بلكه حتي در مردم شائبه خدعه و فريب افكار عمومي نيز شكل گرفته است. البته اين موضوع با وجود شوراهاي دوم شهر و روستا و شهردار تهران قدري تعديل شده است، اما هنوز بايد گامهاي اساسي براي افزايش ميزان اميد در مردم برداشت.
2/رضايتمندي مردم : همواره ميان رضايت مردم و حضور آگاهانه آنها در عرصههاي مختلف، از جمله انتخابات رابطه معناداري وجود دارد. البته اين مكانيسم در كشورهايي چون ايران بيشتر مشاهده ميگردد و اين سخن به معناي آن نيست كه ميزان مشاركت مردم در انتخابات در كشورهاي پيشرفته كه گاهي به كمتر از 40 درصد ميرسد را، دليل بر نارضايتي مردم تلقي كنيم اما در افزايش رضايتمندي مردم و مشاركت بيشتر آنان در انتخابات نبايد ترديد كرد.
3/ انتخابات سالم و قانونمند: مراد از انتخابات سالم و قانونمند همانا انتخاباتي است كه واجد شرايط زير باشد:
1/3ـ حاكميت اخلاق : در يك نظام اسلامي هدف همه مسؤولان خدمت به مردم و اعتلاي دين است. بر اين اساس سبقت در امور خير در آموزههاي ديني ما مورد توجه قرار گرفته است و هرگونه دست و پازدن براي قدرت مورد نكوهش قرار گرفته است. اصول و فصولي كه متضمن حقوق ملت، حقوق حاكميت، آزاديهاي مطرح (چون آزادي احزاب، مطبوعات، بيان و...)، نهادهاي برخاسته از آراء مردم و... است نيز همه به امر مشاركت سياسي توجه بايستهاي معمول دانستهاند. اما بيترديد «انتخابات» برجستهترين جلوه مشاركت سياسي است كه شهروندان در يك اقدام دموكراتيك، آگاهانه و ارادي با رأي خود در هر انتخابات بخشي از اداره امور را به منتخبان خود واگذار ميكنند و اتفاقاٌ اهميت مشاركت سياسي از همين رفتار ارادي و آگاهانه كه محل بروز و نمود اثرهاي يك مجموعه متغير در نظام اجتماعي و سياسي است نمودار ميگردد و از آن ميتوان به ميزان مقبوليت نظام سياسي، نهادها، اعتماد سياسي، كارايي سياسي و... پي برد.
2/3ـ حاكميت قانون: قانون بايد فصل الخطاب همه گروهها و فعالان و كنشگران سياسي باشد. به ويژه توجه و صيانت از قانون بر عهده نهاد ناظر انتخابات (شوراي نگهبان) و مجري انتخابات (وزارت كشور) بيش از ديگران است.
3/3ـ شفاف سازي و پاسخگويي: همه نهادها و سازمانهاي دخيل در امر انتخابات و انتخابشوندگان بايد پاسخگوي اقدامات خود باشند. ايفاي وظيفه قانوني نهادهاي ناظر و مجري مستلزم پاسخگو و شفاف بودن مواضع آنها در حوزه عملكرد فردي باشد. وزارت كشور و شوراي نگهبان بايد دلايل و مستندات قانوني خود را در تأييد يا ردصلاحيت كانديداها در صورت درخواست كانديدا يا افكار عمومي ارائه كندو اين گونه نباشد كه براي حفظ حيثيت يك فرد، آبروي نظام را ببريم .
4/3ـ مشاركت فعال همه احزاب قانوني: از جمله ويژگيهاي يك انتخابات سالم و قانونمند مشاركت فعال همه احزاب و گروههاي رسمي و قانوني در انتخابات است. به گونهاي كه اولاً انتخابات از سوي هيچ حزب و جناحي تحريم نگردد ثانياً همه سليقهها و گرايش ها بتوانند كانديداهاي خود را معرفي و مردم نيز آزاد بتوانند آزادانه و بر مبناي شناخت، به انتخاب اصلح بپردازند .
4/ وجود تهديدات خارجي: مردم ايران همواره نشان دادهاند كه ملتي بيگانه ستيز و استقلال طلب هستند و با درك شرايط خطير انقلاب و احساس خطر نسبت به وجود دشمن خارجي و تهديداتي كه امنيت ملي و تماميت ارضي ايران را نشانه گرفته باشد همواره حماسه ساز بودهاند. برخي انتخابات كه در دهه اول انقلاب در شرايط بمباران و موشكباران شهرها از جمله تهران (مركز سياسي كشور) برگزار شد شاهدي بر اين مدعاست. اين در حالي بود كه برخي از دلسوزان نظام براي حفظ جان مردم از حضرت امام خميني (ره) درخواست كرده بودند كه انتخابات به تعويق افتد. اما اين درخواست با موافقت امام روبرو نشد و مردم نيز در عمل پايداري و ايستادگي خود را در برابر دشمنان دين، انقلاب، كشور و ملت نشان دادند .
5/ ترغيب و اطلاع رساني :رسانههاي ديداري و شنيداري، رسانههاي مكتوبات، مطبوعات، خبرگزاري ها و در رأس آنها صداوسيماي جمهوري اسلامي نقش مهمي درجلب مشاركت مردم در انتخابات دارند. به ويژه آنكه رسانههاي ملي بايد هرچه بيشتر به جلب اعتماد عمومي بپردازند و در سايه اخوان آنها مردم علاوه بر اطلاعات لازم با ترغيب و فراخوان در انتخابات حضوري چشمگير داشته باشند.
6/ مشاركت فعال و گروههاي مرجع: نقش روحانيت و دانشگاهيان به عنوان دو گروه مرجع، بسيار مهم و تأثيرگذار خواهد بود. چراكه اولاً افكار عمومي به گروههاي مرجع (باشدت و ضعف خود) اعتماد نسبي دارد، ثانياً حضور نخبگان در عرصه كانديداتوري موجب ارتقاء ميعارها و افزايش سطح كيفي انتخاب شوندگان ميگردد، ثالثاً دعوت و فراخوان گروههاي مرجع در افزايش مشاركت مردم نقش قابل ملاحظهاي دارد. قدرت نظريهپردازي، پاسخ به شبهات و برخورداري از دانش و آگاهي و تجربه، مؤلفههايي است كه به تأثيرگذاري گروههاي مرجع كمك ميكند.
7/ وفاق و همدلي:
1/7ـ در ميان مسؤولان: مردم از تنشهاي بيحاصل سياسي خسته و گريزان هستند. مردم خواهان وحدت، وفاق، همدلي، همگرايي و همكاري مسؤولان به ويژه روساي قواي سهگانه با هم هستند. چراكه وفاق موجب آرامش و اعتماد افكار عمومي ميگردد و مردم را به مشاركت در انتخابات ترغيب ميكند. اما اگر مردم مشاهده كنند كه فرجام آراي آنان، بر مسند قدرت نشستن مسؤولاني باشد كه دائماً با يكديگر مشاجره و اختلاف دارند، حتماً از حضور در پاي صندوق رأي اجتناب ميكنند.
2/7ـ در ميان احزاب: اگر از وفاق و همدلي در ميان نيروهاي انقلاب سخني بگوييم مراد يكي شدن دو تشكل و ادغام در يكديگر نيست چراكه اين امر نه ممكن و نه ضروري است. بلكه هدف آن است كه دامنه اشتراكات را گسترش و بر آنها تكيه كنيم. ما بايد به طور جدي نسبت به وضعيت كنوني بازنگري كنيم و به وفاق به عنوان بستري براي كارآمدي نظام، حل مشكلات و كاهش تهديدات بنگريم. اگر اين نگاه حاكميت يابد فضاي كشور به سمت عقلانيت، اعتدال و آرامش و قانون سوق داده خواهد شد و به دنبال آن افزايش مشاركت مردم در عرصههاي مختلف از جمله انتخابات را شاهد خواهيم بود.
8/ پرهيز از افراطيگري: مردم به شدت از افراطي گري بيزار و دلزده شدهاند. مدتهاست كه دوران انحصار طلبي، باندبازي، تماميتخواهي و قيممآبي به سرآمده است. كاهش آراء مردم در انتخابات سالهاي اخير در اين نكته نهفته است.
9/ كارآمدي و ارائه خدمات به مردم: اينكه احزاب، گروهها و اشخاص كه برنامه دارند، شعارهاي پرطمطراق مخصوص دوران انتخابات ندهند و به ارائه برنامههايشان بپردازند، در به صحنه آوردن مردم براي انتخابات نقش مهمي را ايفاء ميكند. تعهد، تخصص، مبارزه با فساد، تبعيض، ناعدالتي، دغدغه خدمت به مردم، دوري از سياستزدگي و جناحزدگي از شاخصههاي مهم كارآمد بودن آنان با توجه به شاخصهاي كارآمدي، به اثبات رسيده باشد چراكه معرفي افراد غيركارآمد نه تنها موجب جلب آراء عمومي به سوي كانديداي مورد نظر نميشود بلكه مشاركت مردم را نيز كاهش ميدهد. حال اگر انتخاب نيز شود، هزينههاي زيادي به نظام و ملت تحميل ميشود.
10/ نگاه رهبري: برابر آموزه حضرت امام خميني (ره) و نيز رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت آيتالله العظمي خامنهاي شركت در انتخابات علاوه بر بهرهگيري از حقوق شهروندي، فردي اداي تكليف ديني محسوب ميگردد. دعوت و فراخوان مقام معظم رهبري و فضايي كه براي انتخابات در پرتو آن ايجاد ميگردد نقش بسيار تعيين كننده و برجستهاي در مشاركت جويي مردم در انتخابات دارد.
11/ پرهيز از دوقطبي كاذب :رقيبان سياسي تلاش دارند كه فضاي انتخابات دوقطبي شود. با جنگ رواني، تخزيب نيروها با حمايت رسانهها و مطبوعات در اختيار، فضاي «ديوي» و «پري» ترسيم كنند.هرچه خوبي است را از آن خود و همه بديها را متعلق به رقيبان سياسي قلمداد كنند. اصولگرايان بايد ضمن مراقبت از اينكه به دام اين دو قطبي كاذب رقيبان نيفتند بايد هرگونه رقابت و يا حتي دوقطبي بودن فضا را به مسابقهاي براي خدمت و ارائه راههاي پيشرفت جامعه سوق دهند تا مردم به اميد خدمت هر چه بيشتر كانديداها و جريانهاي سياسي وارد صحنه شوند.
12/ تلاش هرچه بيشتر مجلس: مجلس هفتم در شرايطي شكل گرفته است كه زحمات و تلاشهاي طلاقتفرسايي براي ايجاد آن صورت گرفته، اميدهاي فراواني به وجود آمده و نقش تأثيرگذار آن بر موفقيت اصولگرايان در انتخابات نهم رياست جمهوري هم در كيفيت و هم در كميت جاي انكار نيست. اما پرسش اين است كه چرا با گذشته چند ماه از شكلگيري مجلس هفتم شوراي اسلامي مصوبه و طرحي در مجلس مطرح نشده است كه در زندگي مردم ملموس باشد. درست است كه طرحهاي بسياري در جهت احقاق حقوق مردم از جمله اصلاح برنامه چهارم و... مورد تصويب مجلس قرار گرفته است اما اگر ميخواهيم در ميزان مشاركت مردم در انتخابات آتي مؤثر باشيم و همچنين به موازات آن آراء را نيز جهتدهي نماييم، بايستي طرحهايي را مصوب نماييم كه در يكي دو ماه باقيمانده تا پايان سال تأثير محسوس در زندگي مردم داشته باشد.
به گزارش مهر جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در تحليل خود مي افزايد : البته مصوباتي نيز كه تاكنون مجلس داشته است به درستي اطلاع رساني نشده است. اگر در عصر ارتباطات و تنوع ابزارها و تكنيكهاي تأثيرگذاري بر افكار عمومي و بهره گيري از تجارب گذشته بازهم بخواهيم از ضعف اطلاعرساني در نهادهاي مهم حكومتي سخن بگوييم نگرانيها مضاعف گردد.
13/ برنامه محوري به جاي شخص محوري: از جمله راهكارهاي حضور حداكثري مردم همانا عبور از اشخاص و جايگزين كردن برنامه به جاي آنهاست. اشخاص هر قدر معروفتر و مشهورتر باشند برنامه همان ميزان تحت الشعاع نام آنان قرار ميگيرد و بر سر كشور همان ميرود كه تاكنون رفته است. انتخابات نهم بايد عرصه صفآرايي و تقابل برنامهها باشد تا اشخاص، برنامههايي كه نسخه شفابخش براي حل مشكلات كشور، تورم، گراني و بيكاري داشته باشند. برنامه محوري شعارگرايي را نيز به حاشيه ميراند و امكان پيشرفت كشور را فراهم ميسازد.
14/وجود كانديداهاي مصمم و برخوردار از تيم: برخي كانديداها به صورت تشريفاتي حضور مييابند، برخي نيز برابر آنچه كه خود اظهار ميدارند براي اداي تكليف، اما وجود كانديداي مصمم و جدي، جوان و داراي برنامه و حرف جديد نقش مهمي در مشاركت ميتواند ايفاء كند به ويژه آنكه كانديداي مورد نظر با معرفي حلقه ياران و گروه مشاوران و كابينه خود علاوه بر آنكه امكان قضاوت و داوري را در نزد افكار عمومي بالا ميبرد اين شرايط را مهيا ميسازد كه مردم به جاي يك نفر به گروه و تيم در واقع رأي بدهند.
15/ شوك انتخاباتي: هرچه به رقابتهاي انتخاباتي و زمان رأي گيري نزديك ميشويم، دستهبندي و آرايش نيروهاي سياسي به گونهاي شكل ميگيرد، وضعيت خاصي بر فضاي سياسي كشور حاكم ميشود و در اين فضا مردم تمايل دارند كانديدايي در صحنه مطرح باشد كه مطالبات آنها را مدنظر داشته باشد. در اين خصوص نقش رسانههاي بيگانه نيز بيتأثير نيست، نحوه حركت احزاب و رسانههاي داخلي نيز قابل توجه است. همچنين اگر فضا به گونهاي شود كه دو قطبي كاذبي به وجود آيد و احساس شود كانديداي خاصي از طرف مجموعه حاكميت معرفي ميشود، مقاومتي از سوي مردم صورت خواهد گرفت و لذا صفبندي و مقاومتي از سوي مردم صورت خواهد گرفت لذا بايستي بررسي كرد كه چه عواملي بر به صحنه آمدن لايههاي خاموش كه معمولاً در انتخابات شركت كمتري دارند مؤثر واقع ميشود چه اينكه جناحهاي سياسي ظرفيت محدودي براي به صحنه آوردن مردم دارند.


نظر شما