به گزارش خبرنگار مهر، پس از عبور از میان غرفههای اصلی، خبرگزاریها و پاتوق مطبوعات میتوان کمکم جزیره جداافتاده مطبوعات شهرستانی را در بخشهای آخر نمایشگاه مطبوعات دید. میتوان در هجدهمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها استقبال کم از مطبوعات شهرستانی و استانی را به خوبی مشاهده کرد. دلیلش یا به خود این غرفهها باز میگردد که به اندازه کافی برای جذب مخاطب توانایی ندارند و یا امکانات و مکان مناسب به آنها داده نشده است و یا هر دو!
متاسفانه یکی از شروط دیدهشدن در نمایشگاههایی که در کشور برگزار میشود، قرار داشتن غرفه در مکان مناسب و به تعبیر عامیانه، «جلو» است. یعنی غرفه باید به مدخل ورودی نزدیک باشد و به اصطلاح جلو باشد تا دیده شود. در نمایشگاه هجدهم میتوان تا حدودی به انتقادهای دوستان شهرستانی درباره تمرکز امکانات در پایتخت حق داد. چون این موضوع در نمایشگاه مطبوعات هم نمود دارد.
اکثر غرفههایی که نزدیک به مدخل ورودی هستند، استانی نیستند. سرای روزنامهنگاران با دکور نسبتا متفاوتش کاملا در معرض دید قرار مخاطبان قرار دارد. به علاوه شیشهای بودنش باعث میشود، مراجعهکنندگان مهمانان دعوت شده به نشستهایش را ببینند و به سمت آن جذب بشوند. این موضوع هم از عادات ما ایرانیهاست که اواخر نمایشگاه خسته میشویم. بنابراین طراحان و دستاندرکاران باید برای نحوه آرایش و چینش غرفهها فکری اساسی بکنند.
البته در میان غرفههای مطبوعات شهرستانی، غرفههای زیادی دیده میشوند که دکور جذاب و خوبی ندارند و میتوان گفت با بیسلیقگی تزئین شدهاند. خب یکی از شروط مهم در جذب مخاطب داشتن ویترین جذاب است. در نمایشگاه امسال داشتن ویترین برای غرفه برخی از سایتها اهمیت زیادی داشته است. کما اینکه یکی از سایتها اقدام به تمسخر مقامات کشورهای خارجی در قالب یک کلیپ صوتی تصویری کرده بود که با این ترفند چند نفری را مقابل غرفهاش جمع میکرد.
بنابراین این موضوع را میتوان به بیآلایش و پاک بودن دوستان شهرستانی تعبیر کرد که از این روشها برای جذب مخاطب استفاده نمیکنند. البته نباید از موضوع دکور و ارائه محتوای جذاب که دوستان بخش استانی نمایشگاه از آن غافل بودهاند، چشمپوشی کرد.
یک دلیل دیگر عدم استقبال خوب از غرفههای مطبوعات استانی، وضعیت فعلی شناخت مردم کشور از این رسانههاست. بسیاری از مراجعهکنندگان چه از تهران و چه از شهرهای دیگر کشور، هنوز خبرگزاریهای معروف و فعال کشور را به خوبی نمیشناسند و هنگام مراجعه پرسشهای بنیادین درباره این رسانهها میپرسند. طبیعی است که در چنین وضعی، مطبوعات استانی و شهرستانی، جای خود دارند.
در بخش خبرگزاریهای این نمایشگاه 19 غرفه و در بخش روزنامهها، 53 غرفه وجود دارد. ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها هم 32 غرفه دارند که تعدادی از آنها میان بخش مطبوعات استانی قرار دارند. یک نکته را هم از نظر دور نداریم و آن اینکه این نمایشگاه در حال گذراندن هشتمین دوره خود و کسب تجربه است. نمایشگاه را باید با سطح مخاطبانش محک زد. وقتی سطح آگاهی مردم از رسانهها کم باشد، با وجود سابقه کنجکاوی مردم ایران، استقبال از چنین نمایشگاهی بیشتر خواهد بود. کما اینکه عده زیادی از اقشار مختلف به بازدید از این نمایشگاه میآیند، اما هنوز در مرحله الفبای آشنایی با مطبوعات و خبرگزاریها قرار دارند.
به عنوان مثال غرفههایی که متعلق به مجلات آشپری یا خانوادگی یا موضوعاتی مانند سینما هستند، بازدیدکنندگان زیادی دارند. شاید عدهای این مجلات را زرد یا عامیانه تلقی کنند، اما چیزی که در واقعیت عیان است، استقبال زیاد از این غرفههاست و از غرفههای تخصصی مانند مطالعات هنر، فصلنامه مطالعات بینالمللی، موتورسیکلت یا دفتر پژوهشهای فرهنگی که در بخش غرفههای متفرقه قرار دارند، بازید کمتری میشود.
و یکی از نکات دیگر تماشای جمعیت زیادی است که در محوطه میدانگاه مانند پاتوق مطبوعات جمع شدهاند. با شکافتن جمعیت و پیشروی در میانشان متوجه میشویم که در آن میان بازار کاپوچینو و کافی میکس لیوانی گرم است. این موضوع یا به تلقی اشتباه مسئولان برای جذب جمعیت در نمایشگاههای کشور برمیگردد یا به خود مردم. متاسفانه در نمایشگاه کتاب تهران هم، بخشهایی که مربوط به عرضه و فروش اقلام خوراکی و غذا هستند، اقبال بینظیری دارند. به نظر در میان لزوم یک محاسبه نفس توسط مردم و مسئولان فرهنگی، به شدت احساس میشود. تا متوجه شویم این موضوع به کجا بند است که هرجا محصول خوراکی عرضه میشود، جمعیت زیادی تجمع میکنند. یا این موضوع از هر موضوع دیگر برای مردم جذاب است، یا مسئولان از آن برای جذب مردم استفاده میکنند و یا هر دو!
باید به برگزارکنندگان و دستاندرکاران نمایشگاه مطبوعات دستمریزاد و خستهنباشید گفت، اما همیشه پلههای بالاتری وجود دارند که باید رویشان قدم گذاشت. فراموش نکنیم که همیشه در حال یادگرفتن و تجربه کردن باشیم. مراحل آشنایی و معرفی رسانهها به مردم از آن پلههایی است که هرچه زودتر باید از آن عبور کنیم و وارد فازهای دیگر بهرهگیری از رسانه شویم.
نظر شما