پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۰ بهمن ۱۳۸۳، ۱۴:۲۷

موج هاي دريا مي گويند : حالا ديگر نوبت قلم هاست ...

گزارشي از چهارمين جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج در بندرعباس / موج ها مي گويند : نوبت قلم هاست ...

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : از ششم تا نهم بهمن ماه ، شهر بندرعباس ، شاهد برپايي چهارمين جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج بود ، آنچه مي خوانيد ره آورد خبرنگار گروه فرهنگ و ادب مهر از اين همايش ادبي است .

6/11/83 - بندرعباس

شب گذشته ميهمانان جشنواره ، از نقاط دور و نزديك كشور ، يكي پس ازديگري با هواپيما ، قطار و ... وارد بندرعباس شده اند تا شاهد برگزاري چهارمين جشنواره ي سراسري ادبيات داستاني بسيج  باشند ، هنوز چيزي از دقايق آغازين " طلوع " نگذشته است كه لبخند صميمانه ي خورشيد ، در قطعه اي از زمين كه بوي بهشت مي دهد ، ميزبان مدعوين مي گردد .
ميهمانان اهل قلم ، با شاخه اي گل به مزار شهداي گمنام دفاع مقدس آمده اند ، در اولين ساعات صبحي زلال و معطر ، چشم ميهمانان شهري ساحلي به روي دريادلان جنگ روشن مي شود و اين زيباترين آغاز براي يك حركت جمعي است : 


... روح در شط نور ، تن مي شست
سر هركوچه ، حجله اي مي رست

سوره ها سوره ي گشايش بود
آسمان ، ركعتي نيايش بود

ما هواخواه باغبان بوديم
زير چتر فرشتگان بوديم

ياد آن روزهاي خوب بخير
ياد دلتنگي جنوب ، بخير

دل من نيز ، يك بسيجي بود
مثل دريا دلان ، خليجي  بود ... ( 1 ) 


محسن مومني شريف ، محمد رضا محمدي پاشاك ، منيژه آرمين ، راضيه تجار ، شهرام شفيعي ، سميرا اصلان پور ، اميرحسين فردي ، اميرحسين انبارداران ، رضا اميرخاني ، عبدالمجيد نجفي و ...  از ميهمانان اهل قلم جشنواره هستند كه شماري از اين تعداد ، به داوري آثار رسيده نيز پرداخته اند . پيشتر - حسن نژاد - دبير ستاد جشنواره از ارسال بيش از 900 اثر ادبي در حوزه ي داستان به اين جشنواره خبر داده بود ، گذشته از اين كه نوشتن درباره ي بسيج ، دفاع مقدس و ... كار آساني نيست ، حضور ذوقي و تمركز فكري نسل هاي جديد هم كه اصولا جنگ هشت ساله ي ما را نديده اند ، در حيطه ي پايداري ، تعجب آور و در عين حال تحسين برانگيز است و اتفاقاتي از اين قبيل ، مويد  ضرورت برپايي جشنواره هايي اين گونه است .

همزمان با اداي احترام جمعي به شهداي گمنام هشت سال دفاع مقدس و قرائت فاتحه ، گروه موزيك مستقر در محوطه ، با سرودي ياد و خاطره ي سالهاي جنگ را زنده مي كند و تلويحا اين نكته را ياد آوري مي سازد كه حالا ديگر نوبت قلم هاست  ... ، موج هاي دريا هم اين را مي گويند ، قلم هايي كه بايد بنويسند و اجازه ندهند تاريخ فداكاري و مظلوميت اين سرزمين كهن به دست فراموشي سپرده شود .

" قناديان " از مسئولين جشنواره ، مدعوين را به حضور در كنار مزارهاي معطر فرامي خواند ، آرامشي متين و دلچسب - آرامشي كه پر از فرياد هاي توفنده است - در فضا حاكم شده است . چند مزار غريب ، خانه ي ابدي چند شهيد غريب ! شگفتا ! مزارها هم غريبند و دور و بر آن ، زميني باير ، نگارش اين چند سطر، شايد به مجموعه ي زحمات مسئولين شهري بندرعباس بيافزايد ، اما نمي توان از گفتن آن چشم پوشيد ... اين كه : " كاش  دراين زمين باير و محوطه ي خشك كه تعدادي ازشهيدان گمنام  اين خطه از جنوب كشور را چونان نگيني در بر گرفته اند ،  درختي ، گلي ، چمني يا ... " ، هرچند بهاري آغشته به ياد ، سراسر اين محوطه را سرشار كرده است ، اما ...


به سالن اجتماعات مي رويم . خيرمقدم فرمانده ي نيروي مقاومت بسيج سپاه و بعد هم سخنراني كوتاه امير حسين فردي - دبير جشنواره . فردي براي چهارمين سال ، مديريت محتوايي جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج را برعهده دارد ، تعداد زيادي از نويسندگان جوان كشور را در همين جشنواره شناخته ، با تعدادي ديگر هم از قبل آشنا بوده . به همين دليل خيلي صريح و بدون تعارف حرف خود را با حاضران مطرح مي كند ، اگر سطح آثار از بعد ادبي و تكنيكي افت كرده ، راحت آن را متذكر مي شود و خالق اثر را به ممارست بيشتر و تعميق حس و حال دعوت مي كند . علاوه بر اين در مقدمه ي كتاب هايي چون " گلدان شكسته " ، " يال " و كتاب هاي ديگر كه آثار برگزيده ي جشنواره را در بر گرفته اند ، مطالبي  طرح كرده است كه بايد خواند .


از سويي ديگر ، نوقلمان و شركت كنندگان در جشنواره نيز علي رغم اين كه دوست دارند تشويق شوند ، از نقد آثارشان نيز همان بهره اي را مي برند كه از تشويق و گرفتن جايزه و احراز رتبه و ... به همين دليل ، كارگاه ها و نشست هاي نقد و بررسي داستان هم از برنامه هاي جنبي اين جشنواره است ، در اين كارگاه ها نوقلم و كارشناس در مواجهه اي حضوري حضوري و زنده ، از نقطه نطرات يكديگر آگاه مي شوند .


جلسات قصه خواني و نقد و بررسي آثار

عصر روز اول جشنواره است و سالن اجتماعات ، ميزبان نويسندگان نوقلمي است كه مي خواهند قصه بخوانند ، چرا كه به تعبيردرست يكي از صاحبنظران ، نيمي از موفقيت يك اثر ، به نحوه ي ارائه و بيان خالق آن بر مي گردد ، شايد قوي ترين اثر در حوزه ي شعر و داستان با بيان و ارائه ي ضعيف ، محكوم به فنا شود و ... از همين روست كه جلسات قصه خواني نياز است ، اما محيطي مانند سالن ، كمتر اين فرصت را براي نوقلم ديگري كه داستان را مي شنود نقد كند و پيشنهاد بدهد ، مهيا مي سازد ، و اصولا به همين دليل است كه فضاي جلسات نقد و بررسي  بايد با فضايي كه براي سمينار و همابش و ... در نظرگرفته مي شود ، متفاوت باشد .


در چهارمين جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج ، مي توان رگه هايي از همان خلوص ناب بسيج را در طول هشت سال دفاع مقدس و دوره هاي بعد از آن سراغ گرفت ، حقيقت امر اين است كه همين خلوص و صفا غالبا ازحاشيه وارد متن مي شود و بر صحت كار مي افزايد ،  عده اي از نيروي مقاومت بسيج از مركز به شهري جنوبي آمده اند و به كمك همكاران خود در آنجا تمام نيروي خود را به كار گرفته اند تا حركتي در خور صورت بگيرد ، خود اين اتفاق ، انصافا بزرگ است ، اما شايد ازدحام برنامه ها و تعدد گرفتاري هايي جانبي كه هيچ جشنواره و كنگره اي از آن در امان نيست ، كمتر اين امكان را فراهم آورده است كه مدعوين چهارمين جشنواره ي سراسري ادبيات بسيج ، از هنرهاي ديگري نيز بهره بجويند ، هنرهايي مانند سرود ، اجراي تواشيح ، تئاتر مرتبط با موضوع  و ...   

ميهمانان جشنواره در هتل هاي " آتيلار 1 ، آتيلار 2 و فروغ " استقرار يافته اند ودرساعات مقرر، به كارگاه ها و نشست ها مي روند ، درخيابانهاي يك شهرساحلي درروزهاي بهمن ماه ، تابلوها و پلاكارهايي كه چهارمين جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج را خبر مي دهند ،  به چشم مي خورند ، مردمي خونگرم مانند آب و هواي شهرشان ... ، به تعبير سهراب ، سيب و مهرباني هست .

ده داستان با موضوع " خليج فارس " خلق مي شود

از طرفي ديگر همسايگي با خليج هميشه فارس ، حسي ملي را در بين شركت كنندگان برانگيخته است . از نزديك شاهد بودم كه تعدادي از نوقلمان و نويسندگان بر آن شدند كه طي سالهاي ديگر با داستان هايي مرتبط با موضوع خليج فارس در جشنواره حاضر شوند ، يقين دارم اين اتفاق خواهد افتاد ... اگر خود آنها راضي بودند اسمي برده شود ، حتما تك تك آنها را معرفي مي كردم و حتي قيد مي كردم كه كدام يك از آنها مي خواهد از چه زاويه اي به اين خليج نگاه كند ...  

نمونه ي بارز اين تعميق حس ، شعري است كه شبانه توسط حسين قدياني - خبرنگار روزنامه ي كيهان نوشته شده و فرداي آن روز ( پنج شنبه ) در يكي از صفحات همان روزنامه منتشر مي شود ، شعري با موضوع خليج فارس . 

اين هم - شايد - يكي از مزيت هاي جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج درچنين خطه اي باشد كه يقينا در آينده پاسخ مثبت خواهد داد ،  اصولا گرد هم آيي ها و جشنواره هاي ادبي و فرهنگي بايد فراهم كننده ي محملي فرهنگي باشند براي كساني كه در ساير روزهاي سال نمي توانند يكديگر را ببينند و از نقطه نظرات همديگر آگاه شوند .


سفر به آب 

در كنار برنامه هاي اصلي جشنواره ، برنامه هاي جنبي هم حال و هواي خودش را دارد ، سفر به جزاير و شهرهاي مجاور بندرعباس در شمار همين برنامه هاست . وقتي قايق ها ، بر سطح آب شناور مي شوند و به جلو مي روند ، نگاه ميهمانان به عمق آب دوخته مي شود ، به عمق آبهاي خليج فارس ... خليجي كه هنوز بوي خون شهدا را مي دهد ، بوي لباس هاي خونين مسافران عشق ، عطر چفيه ي بچه هايي كه به دست دشمنان اين سرزمين ، به سفري هميشگي رفتند .
ديدار از درگهان ( 2 )  و قشم ، يك روز كامل را به خود اختصاص داد . ديدار ازمنطقه ، بازار ، خيابانها و ...

كارهاي بزرگ و امكانات كم

چند بار گفته شد كه هنر بسيج ، ايجاد حركت هاي بزرگ در عرصه ي فرهنگ با امكانات كم و محدود است ، در چهارمين جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج اين نكته قابل توجه بود ...
ميهمانان ديگر جشنواره عبارتند  از : مجتبي حبيبي ، منتقد سينما - محمد شجاعي ، عضو گروه داوران - علي شيرين ، خبرنگار - هاشم زاده - شاعر ، حسين هنرجو ، گزارشگر و خبرنگار مطبوعات محلي ، محمد رضا بايرامي ، نويسنده ( كه نتوانسته خود را به جشنواره برساند ) ، محمد كاظم مزيناني - شاعر كودكان ، مصطفي رحماندوست كه به عنوان مجري برنامه آمده است  و ...

ميهمانان يكي يكي در حال ترك بندرعباس هستند ، با اين اميد كه اين جشنواره توانسته باشد به مجموعه ي توانمندي هاي فكري و ادبي آنها افزوده باشد و ...  

اكنون ديگر اسامي برگزيدگان نهايي چهارمين جشنواره ي ادبيات داستاني بسيج روي خروجي خبرگزاري ها قرار گرفته است :

مقام اول:  "حسين مختارزاده "با اثر "طوقي " از استان بوشهر، برنده لوح تقدير و سكه بهار آزادي ؛  مقام دوم:  "مهدي نور محمد زاده" با اثر "جنون سبز مايل به بنفش" از آذربايجان شرقي برنده لوح تقدير و سكه بهار آزادي ؛  مقام دوم (مشترك): "مهدي با تقوا" با اثر "تهران" از استان اصفهان برنده لوح تقدير و سكه بهار آزادي ؛  مقام سوم :  "جابر غفاري پور" با اثر "پاسبان گربه روي ديوار" از استان خوزستان برنده لوح تقدير و نيم سكه بهار آزادي ؛  مقام سوم (مشترك): "هاجر عزيزي" با اثر "بختك" از استان سمنان برنده لوح تقدير و نيم سكه بهار آزادي  . 

 در اين جشنواره اسامي زير نيزشايسته ي تقدير شناخته شدند :  "زهره اقبالي نوشين آبادي" با اثر "وامدار" از اصفهان، "رمضانعلي اسماعيل زاده" با اثر "كبوتر صحرايي" از اصفهان، "مجيد كوهكن " با اثر" تپه هاي پوشيده از بلوط " از استان فارس ،  "رضوان عباديان " با اثر "دست هاي سرما زده " از اصفهان ، "مريم دلباري" با اثر "الو خاكستر زوار " از خوزستان و "احسان بردبار" با اثر "سرانجام" از هرمزگان .

ضمنا "مريم حمزه لويي" با اثر "پلان آخر"، "صديقه رستاقي" با اثر "عزيز" ،"علي اصغر خدايار آزادي " با اثر "سربازها" ،  " محمد صادق پورمير " با اثر "روزي من مردم" ، " محمد علي آرامش " با اثر "پدر تو مي آيي" نيز مورد تقدير قرار گرفتند .


1 - سروده ي حميد هنرجو
2 - منطقه اي ساحلي در جنوب 

کد خبر 152918

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha