پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۵ فروردین ۱۳۹۱، ۱۲:۰۴

به بهانه بزرگداشت عطار/

ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم/ شاعران گنجینه های ایران زمین

ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم/ شاعران گنجینه های ایران زمین

غرب استان تهران - خبرگزاری مهر: رسیدن به هفت شهر عشق و گذر از وادی پر فراز و نشیب آن مسیری شگرف و عمیق است که اندر خم رسیدن به یک کوچه آن و جستجوی حقیقت زندگی گام هایی بلندی را پیش رو داریم.

به گزارش خبرنگار مهر، تقویم را نگاه می کنم در پاورقی اش نوشته شده است " روز بزرگداشت عطار نیشابوری " بی اراده به یاد گفته ای از مولوی در دیوان کبیر افتادم این شاعر بزرگ افتادم که، " هفت شهر عشق را عطار گشت   ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم "

یادش بخیر! دوران دبیرستان را می گویم. آن زمان که شاید خیلی عمیق و دقیق نه و فقط برای گرفتن نمره نام شاعران و آثارشان را حفظ می کردیم. اثار عطار نیشابوری هم در میان دیگر آثار مطلبی می شد که حفظ ش می کردیم.
 
بیشترین نام آثار عطار نیشابوری در انتها به نامه ختم می شد و این کار را برایمان آسان می کرد،  مختار نامه، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، منطق الطیر، دیوان غزلیات و قصاید و تذکره الاولیاء.
 
آن روزها برای نمره گرفتن و درس پس دادن به معلم با شعرا و آثارشان آشنا می شدیم و امروز اعتقاد داریم همه شعرا و عارفان ایران زمین گنجینه ای تاریخ کشورند که شم درونی و نگاه عمیق شان به زندگی، اثری بزرگ را خلق کرده که حتی بعد از گذشت سالیان سال هنوز طراوت و زیبایی دارد و هر بند ش درسی از زندگی را برای نسل های امروز و فردا دوره می کند.
 
نام عطار را " محمد "  و لقبش " فریدالدین " نوشته‌اند. در اشعارش بیشتر به " عطار "  تخلص نموده و گاهی هم " فرید " را برای خود برگزیده است. عطار بیش از هفتاد سال و کمتر از هشتاد سال عمر کرده است و ظاهراً در سال ٦١٨ به دست مغولان به شهادت رسید.
 
 
شیخ عطار داروخانه‌ای داشته که در آن به کار طبابت می‌پرداخته است. به روایت جامی، سبب گرایش عطار به تصوف آن بود که: «روزی در دکان عطاری مشغول معامله بود. درویشی آن‌جا رسید و چندبار شیءٌ لله گفت (یعنی چیزی برای خدا بده). وی به درویش نپرداخت، درویش گفت: ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت: چنان‌که تو خواهی مرد. درویش گفت: تو هم‌چون من می‌توانی مرد؟ عطار گفت: بلی. درویش کاسه‌ی چوبین داشت، زیر سر نهاد و گفت: الله و جان بداد. عطار را حال متغیر شد و دکان بر هم زد و به این طریق درآمد.»
 
 این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد، کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت. چیزی که نمایان است این است که عطار پس از این جریان مرید شیخ رکن الدین اکاف نیشابوری می‌گردد و تا پایان عمر (حدود ۷۰ سال) با بسیاری از عارفان زمان خویش هم‌سخن گشته و به گردآوری داستان‌های صوفیه و اهل سلوک پرداخته‌است. و بنا بر داستانی وی بیش از ۱۸۰ اثر مختلف به جای گذاشته که حدود ۴۰ عدد از آنان به شعر و دیگر نثر است.
 
برخی مورخین گفته اند، اطلاع دقیقی از زندگی عطار در دست نیست (مقدمه منطق الطیر) و زندگی او پر از ابهام و رمز و ایهام است اما برغم آنچه تاریخ نویسان از زادروز عارف بزرگ ایرانی، عطار نیشابوری گفته اند و بر اساس  مقدمه مختارنامه، این عارف در سال 540 هجری قمری متولد شده  و زادگاه وی نیز کدکن نیشابور بوده است.
 
عطار در میان سه شاعر برجسته تصوف ایرانی، مولوی، سنایی و عطار، کسی است که با هیچ درباری و بارگاهی رابطه نداشته و  به تحقیق مدح کسی را نگفته است.
 
بر اساس پژوهش های صورت گرفته عطار هفت  کتاب دارد و بقیه آثاری که به وی منسوب کرده‌اند، ربطی به عطار ندارد. آثار وی شامل مختار نامه، مصیبت نامه، الهی نامه،اسرار نامه، منطق الطیر، دیوان غزلیات و قصاید و تدکره الاولیاء است.
 
وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می‌رود و بنا به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده‌است.
 
 
در گذشت عطار نیز داستانی غم انگیز است. درک نکردن منزلت و جایگاه مقام عطار مصداقی بر غمگین بودن داستان درگذشت عطار است. دشمنان بی درک از ذهنیات برجسته وی به راحتی مرگ را به سرونشت این عارف پیوند زدند.
 
تذکره‌ نویسان در این خصوص نگاشته‌اند که: پس از تسلط چنگیز خان مغول بر بلاد خراسان شیخ عطار نیز به دست لشکر مغول اسیر گشت. گویند مغولی می‌خواست او را بکشد، شخصی گفت: این پیر را مکش که به خون‌بهای او هزار درهم بدهم. عطار گفت: مفروش که بهتر از این مرا خواهند خرید.
 
پس از ساعتی شخص دیگری گفت: این پیر را مکش که به خون‌بهای او یک کیسه کاه ترا خواهم داد. شیخ فرمود: بفروش که بیش از این نمی‌ارزم. مغول از گفته او خشمناک شد و او را هلاک کرد.
 
روز 25 فروردین ماه در تقویم رسمی کشور به نام عطار نیشابوری نامگذاری شده است و همه ساله مراسم بزرگداشت این شاعر و عارف نامی با هدف رساندن پیام فرهنگ و ارشاد اسلامی  با حضور شخصیت ها و عطارشناسان و اندیشمندان در شهر نیشابور برگزار می شود.
 
......................
 
آسیه چهارباغی
 
کد خبر 1575050

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha