به گزارش خبرنگار مهر، اکبر جدی سازنده و نوازنده ساز، 25 سال است که با وسواس هنری در محله اکبریه اردبیل ساز می سازد و به گفته خود وی در ابتدای شروع به کار آنقدر سفارش گرفتم که دوازدهمین سازی که ساختم را توانستم برای خود بردارم.
جدی موفقیت خود را در سایه تجربه هفت ساله نجاری می داند و معتقد است اگر امروز می توانم ساز بی عیب به دست نوازنده بدهم به دلیل همین پیش زمینه فعالیت حرفه ای نجاری است.
وی اشاره می کند به گذشته ای که خرید و فروش ساز ممنوع شده و استاد به تبعیت از آن تمام عشق خود را در نوازندگی محدود کرده و تنها پس از اجازه یافتن در ابتدا ساخت ساز برای خود را آغاز کرده است.
می گوید وقتی اولین ساز ساخته شد به خاطر کیفیت، بی وقفه به فروش رفت و ساز دوم در نیمه ساخت مشتری داشت تا اینکه سفارش متعدد گرفتم و به صورت مداوم مشغول ساختن ساز بودم.
می گوید فقط عشق و همین عشق موجب شد که تمام مشکلات را هموار کنم و 25 سال در تقویم با سرعت برق و باد برایم ورق بخورد و پشیمانی نداشته باشد.
تراشهای نخست استاد بر بدنه چوب توت است که با وجود انعطاف پذیری مصرف صنعتی ندارد و استفاده اش محدود به سوزاندن است. چوبهای گردو، گیلاس، سیردار و گندلش از جمله دیگر چوبهایی است که سازنده اردبیلی برای تهیه آن کیلومترها مسافت تا روستاها می پیماید و با وسواس خاص آنها را انتخاب می کند.
نوایی که شش هزار سال قدمت دارد
نوازنده تار از هر نوع تار آذری و فارسی که بخواهیم نشانمان می دهد و به تاریخ شش هزار و 500 ساله تار آذری اشاره می کند که در کاوشهای باستان شناسی تکه های بازمانده آن به دست آمده است.
اما به گفته جدی نقطه ثقل تار، دو قلب متصل به هم یا پرده آن در تارهای فارسی و آذری تفاوتهایی در مواد اولیه دارد. پرده تار آذری پرده قلب گاو و تار فارسی پرده پوست گوسفندی که در شکم مادر است یا گوسفند یک ساله است و سیمها نیز بر روی خرکی می نشیند که از شاخ قوچ تهیه شده است.
به خاطر همین اصالت و طبیعت تار است که نغمه آن روح آدمی را به لرزه در می آورد و تو را مجبور می کند لحظه ای از شلوغی روزمرگی دست بکشی و گوش بسپاری به صدایی که آدمی را به اندیشه در درون خود می خواند.
نغمه انحصاری "گیت آذر"
شکوه کارگاه کوچک نوازنده تار زمانی به اوج خود می رسد که او ساز انحصاری خود را به ما نشان می دهد.
"اسم این سازگیت آذر است، گیتار آذری و سیم هر سازی به آن بسته شود صدای همان ساز را خواهد داشت." این توصیف کوتاه و گویای جدی بود از سازی که با الهام از آموخته هایش ساخته است.
می گوید پیش از ساخت ساز، نوازندگی می کردم و به دلیل آسیبی که انگشتان دست راستم در حین ساخت ساز به خود دید سازهایی ساختم که بتوان با دست چپ آنها را نواخت و هم اکنون هر دو مورد مشتریان خود را دارد.
وقتی از قیمتها سوال می کنم پاسخ می دهد به نسبت زحمتی که برای ساخت کشیده می شود یک ساز قیمت گذاری خواهد شد اما هر تار حداقل یک ماه زمان برای ساخت خود لازم دارد.
ضعف حمایتها هنرمندان را از اردبیل فراری می دهد
جدی ارتباط خود با نوازنده ها را به صرف ساخت ساز خلاصه نکرده است و معتقد است سازشناسی نیازمند مطالعه و تجربه است و به همین دلیل در ذهن مخاطب هرگونه ابهام را رفع می کنم و آموخته های چندین ساله را به همراه ساز به دستش می سپارم.
استاد به استعدادهایی اشاره می کند که مجبورند برای پرورش خود از اساتید باکو استفاده کنند و معتقد است اردبیل پس از استاد علی سلیمی نوازنده ای به آن درجه مهارت به خود ندیده است.
پاسخ جدی در علت تعداد انگشت شمار سازندگان سازهای سنتی در استانی که موسیقی دوست است و تاریخش با موسیقی عجین، تنها در دو کلمه "نبود حمایت" خلاصه می شود.
وی معقتد است به دلیل کاهش حمایت در سالهای اخیر تعداد موسیقی کاران سازهای سنتی در اردبیل کاهش یافته و تعداد محدود نوازندگان و سازندگان به تهران مهاجرت کرده اند تا حداقل بتوانند به پاس زحمتی که به پای موسیقی می کشند، درآمدی برای گذران زندگی داشته باشند.
دیدار ما با سازهای اصیل ایرانی مختصری زمان برد اما نغمه این سازها در روح و جان ما عجین شده و تنها از خود می پرسیم جایگاه هنر در این منطقه کجاست.
........................
گزارش: ونوس بهنود
عکس: وحید مقدم
نظر شما