مجتبی شاکری، عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در گفتگو با مهر، با بیان اینکه بعد از عملکرد اصلاحات در شورای شهر دوره اول اقبال مردم نسبت به اینکه اصولگرایان بر سر کار بیایند، منحنی روبه رشد یافت، گفت: این مساله باعث شد شورای شهر دوم و سوم، مجلس هفتم، هشتم و نهم و ریاست جمهوری نهم و دهم در اختیار اصولگرایان قرار گیرد.
وی افزود: مدلی که جریان اصولگرا برای رسیدن به اجماع انتخاب کرده بود، مناسب بود؛ چراکه در این مدل جبهه نیروهای انقلاب و آبادگران و پس از آن 6+5 به عنوان مدل پیشرفته تر شکل گرفت و جناح های مختلف بر اثر این مدل در کنار هم قرار گرفتند، 5 نفر در کنار 6 نفر به عنوان اعضای حل اختلاف عمل می کردند و در نهایت نظام‌مندی اجماع اصولگرایان شکل خوبی را به خود گرفت.
شاکری ادامه داد: در جریان مجلس نهم و یازدهم این ترکیب بهم خورد، با کناره گیری کردن جبهه پایداری و حاضر نشدن به اینکه در مجموعه 8+7 که خود مدل قابل توجهی بود، قرار گیرند، نتیجه انتخابات متفاوت شد؛ بر اساس این مدل چهار جناح اصولگرا در کنار 7 نفر به عنوان عقلا که بتوانند اختلافات احتمالی را حل کنند، شکل گرفت که این مدل بسیار مناسب بود، اما به دلایل مختلف در انتخابات مجلس نهم این مدل دچار مشکل شد و آثار آن هم انتخاب ترکیبی از فهرست اصولگرایان که شامل جبهه متحد اصولگرایی و پایداری می شد، بود.
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برهم خوردن این مدل، عوارض منفی خود را نشان داد، تصریح کرد: در انتخابات ریاست جمهوری ائتلاف سه نفره از سوی کاندیداهای اصولگرا یعنی آقایان قالیباف، حداد و ولایتی شکل گرفت و این ائتلاف از سوی احزاب نبود، این کاندیداها باهم میثاق بستند که میثاق آنها نیز مدل مطلوبی به نظر می رسید؛ چراکه هم به اصولگرایی اعتقاد داشت و هم این امر را در نظر داشت که اگر هر اصولگرایی غیر از این سه نفر بتواند اعتماد مردم را جلب کند، در این حلقه جا داشته و آنها ضمن آنکه به نفع وی کنار خواهند کشید، برای او تقدیر هم خواهند کرد.
عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی ادامه داد: در سیر قضایای پیش آمده، این میثاق دچار آسیب شد یعنی برخی افراد حاضر نشدند به آن پایبند باشند و حتی داوری جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین را هم نپذیرفتند البته در این ائتلاف که به 1+2 معروف شد، آقای حداد داوطلبانه از ادامه مسیر انصراف داد، ولی آقای ولایتی با وجود اینکه آراءاش پایین تر از رقبای دیگر بود، حاضر به کناره گیری نشد و بالاخره اصولگرایان دچار آسیب شدند.
وی با تاکید بر برخی بداخلاقی ها در آسیبی که جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری متحمل شد، خاطر نشان کرد: برخی بداخلاقی ها هم در این روند موثر بود؛ چراکه کاندیداها در داخل یک جناح همدیگر را مخاطب قرار داده و علیه هم اخبار منفی منتشر کردند.
شاکری با تاکید بر اینکه در شرایط فعلی فاصله بین اصولگرایان و رقبا تنها 0.7 درصد است، عنوان کرد: آقای روحانی 50.7 درصد رای آورد که توانست در این جایگاه قرار گیرد، طبق برخی اخبار پنهانی نقل است که خود آقای روحانی هم گفته باورم نمی شود که در مرحله اول توانستم از دیگران پیشی بگیرم، دوستان و نزدیکان وی هم در برخی جلسات عنوان کردند که باورمان نمی شد آقای روحانی رای بیاورد.
عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی عنوان کرد: تفرق در جریان اصولگرایی و یکدستی در جریان اصلاح طلب باعث شد که نتیجه انتخابات اینگونه شود، البته هنوز هم در جریان اصلاح طلب دلخوری هایی وجود دارد، آقای عارف بخاطر کناره گیری به نفع آقای روحانی هنوز هم دلخور است. این در حالی است که هنوز دعوت از وی برای ورود به کابینه معلق است با وجود اینکه وی عنصر شناخته شده ای برای اصلاحات می باشد.
این فعال سیاسی همچنین در خصوص وجود یک رهبر در جریان اصولگرا گفت: در شرایط فعلی واژه رهبری به معنایی که یک نفر امر و نهی کند، در جریان اصولگرا مطرح نیست، بلکه مدل ها تعیین کننده هستند.
شاکری افزود: وقتی مدل 6+5، 1+2 یا 8+7 مطرح می شود، بحث از مدل است که عناصر تعیین کننده از جمله جناح های سیاسی، مردم و خود کاندیداها هر یک نقش مشخصی دارند و در خروجی آن تاثیرگذار هستند.
عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه با توجه به انتظار مردم و کسانی که در تصمیم گیری احزاب تاثیرگذار هستند، مدل های سیاسی در جریان اصولگرا باید تغییر پیدا کند، گفت: انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تنبهی بود تا با توجه به اهمیتی که همگرایی جریان اصولگرایان می تواند داشته باشد، این جریان در انتخاب مرجع تصمیم گیری و مدل سیاسی خود بازنگری کند.
نظر شما