به گزارش خبرنگار حوزه و دانشگاه "مهر"، نتايج اين پژوهش كه در چهارمين جشنواره جوان خوارزمي رتبه اول را بدست آورده و اخيرا در نشريه پيام جهاد به چاپ رسيده است، حاكي از آن است كه هزينه فعاليت سياسي در ميان دانشجويان به علت چند وجهي بودن جنبش دانشجويي ايران، بيش از هزينه فعاليت سياسي احزاب بوده است.
طرح "بررسي جنبش دانشجويي ايران" در سه بخش مطالعات تاريخي، مصاحبه با فعالان جنبش دانشجويي كشور در دو دهه 60 و 70 و پيمايش دانشگاه هاي سطح شهر تهران اجرا شد.
سوال بنيادي اين تحقيق، بررسي اين مساله است كه آيا مي توان از مفهومي به نام جنبش دانشجويي در ايران سخن گفت و اين مفهوم داراي چه ويژگي هايي است.
در اين پژوهش از دانشجويان سوال شده نظام ارزشي آنها چست، شيوه هاي فعاليت سياسي و ميزان آن فعاليت چه اندازه بوده، درك و نگاه آنها به مقوله فعاليت سياسي و مسايل سياسي چگونه است، ارتباط و نگرش آنها به پليس چگونه بوده، چه گروه ها و منابعي بر آنها اثر مي گذارند، چقدر فعاليت سياسي دارند و دنياي ذهني و ارزشي آنها چگونه است.
بنا براين تحقيق، اگر ما در دهه 60 با يك پارادايم ارزشي و ديني مواجه بوديم كه اقتدار خاصي به دولت مي داد، در عرصه سياست خارجي آمريكا را مظهر امپرياليسم مي دانست، كشورهاي مستضعف را حمايت مي كرد و بر عدالت اجتماعي تاكيد بيشتري داشت، در دهه 70 كليت جامعه به سوي دنياي ارزشي جديد رفته است.
عدم سازماندهي، غير قابل پيش بيني بودن و نداشتن مديريت از ديگر ويژگي هاي اين جنبش است و همين مساله موجب مي شود تا يك گروه سياسي بتواند در يك برهه زماني به راحتي رهبري اين جنبش را بدست گرفته و به پيش رود، ولي در فاصله زماني كوتاه با عدم اقبال دانشجويان مواجه شود.
بررسي ها نشان مي دهد در سال هاي اخير، دانشجويان از دشمن خارجي دست كشيده و بيشتر به دشمن داخلي توجه دارند. البته در اين ميان اسراييل همچنان مورد تنفر است.
نگرش دانشجويان دانشگاه آزاد به دولت و قدرت مثبت تر بوده و به لحاظ سياسي بيشتر از گروه ها و جناح هاي سياسي سنتي تاثير مي پذيرند.
جنبش هاي جديد كه جنبش دانشجويي هم جزيي از آن است ديگر اهدافي چون سرنگوني دولت و قدرت را در دستور كار خود ندارند بلكه بيشتر بر مطبوعات و روزنامه ها، مسايل جامعه مدني نهادهاي اجتماعي و زندگي روزمره متكي است.
ميزان مشاركت و فعاليت هاي سياسي در ميان دختران و پسران دانشجو بسيار متفاوت است، چرا كه از نظر اعتراضات صنفي مردان بيشتر از زنان در اين اعتراضات شركت كرده اند.
داده هاي اين تحقيق نشان مي دهد 62 درصد زنان هيچگاه در فعاليت سياسي شركت نكرده اند و اين ميزان در ميان مردان به 52 درصد مي رسد.
نكته مهم اين است كه به طور كلي تنها 40 درصد دانشجويان به فعاليت سياسي مي پردازند و واقعيت موجود در جنبش دانشجويي نشان مي دهد كه به شكل طبيعي تنها 10 تا 15 درصد دانشجويان به عنوان فعالان سياسي محسوب مي شوند.
با افزايش ميزان تحصيلات، مشاركت سياسي كاهش مي يابد و بيشترين مشاركت در دوره كارشناسي صورت مي گيرد. همچنين دانشجويان رشته هاي پيوسته همچون پزشكي بيش از ديگر رشته هاست و دانشجويان رشته هاي علوم پايه و فني بيشتر از دانشجويان هنر و معماري و علوم انساني فعاليت سياسي دارند.
نظر شما