پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۱۶ خرداد ۱۳۸۵، ۸:۲۴

مجيد كياني : موسيقي جدي ما درجا زده است / شهرام ناظري : موسيقي در ايران دچار بي هويتي شده است

مجيد كياني : موسيقي جدي ما درجا زده است / شهرام ناظري : موسيقي در ايران دچار بي هويتي شده است

خبرگزاري مهر - گروه موسيقي : همواره طرح انتقادات در حوزه هنر بويژه "موسيقي" در ايران غير شفاف و در پرده صورت گرفته است . بسياري از صاحبنظران اين پرده پوشي را مهمترين عامل افت و افول موسيقي در چند دهه اخير مي دانند .

به گزارش خبرنگار موسيقي مهر، با گسترش و توسعه امكانات فني و هنري و رويكرد مثيت و روزافزون نسل هاي نو به آموزش هنراز سويي و ايجاد ارتباطات پيشرفته و تاثير پذيري هنرمندان ازنوشته ها و نقد هاي منتقدين ازديگر سو، موجب شده است تا "نقد" و" انتقاد" از جايگاه ويژه و ارزش بيشتري برخوردار شود . اين درحالي است كه همواره از سوي غالب هنرمندان ايراني به اين ابزار واين پديده موثربا ديدي منفي ودفعي نگاه شده است.ريشه يابي اين نقصان و اشاره به علل مختلف اين واكنش از جمله وجود حب و بغض هاي يرخي نويسندگان و منتقدين ايراني در "نقد" آنان وهمچنين پرداختن به شرايط و ويژگي هاي شخصيتي و هنري"منتقد"و...از ديگر نكات مهمي است كه فعلا موضوع بحث مانيست.

ورود و بازگشت محمد رضا لطفي - به عنوان نوازنده و موسيقيداني تاثير گذار بويژه در دهه پنجاه - به ايران و سخنان بي پرده و انتقادات صريح او در باره موسيقي و برخي نوازندگان مطرح در چند ماه گذشته با واكنش هاي محفلي و غير رسمي برخي موسيقيدانان مواجه شد .در اين ميان كيهان كلهر و سعيد فرجپوري (نوازندگان كمانچه) كه به طور مستقيم از جانب لطفي مورد نقد و قضاوت قرارگرفته بودند به صورت رسمي و علني در يكي از روزنامه ها به وي پاسخ دادند. 

از آنجا كه بسياري ازاهالي موسيقي نيز در پاسخ به انتقادات لطفي سخن و پاسخي داشتند، خبرگزاري مهر با اين هنرمندان و صاحبنظران در مورد مسائل و موارد مزبور گفت و گوهايي انجام داده است.

برخي اظهار نظرها مشكلات موسيقي ما را بيشتر مي كند

حسين دهلوي - آهنگساز گفت : كسي كه اهميت خط در موسيقي را مردود مي شمارد غافل است كه اگر خط نبود ميليون ها بيت شعري كه امروز داريم به دستمان نمي رسيد .

 حسين دهلوي- آهنگساز، مدرس و مولف موسيقي اظهارداشت: برخي اظهارنظرهاي جناب محمدرضا لطفي درباره موسيقي ايراني از كم اطلاعي و عدم آگاهي او سرچشمه مي گيرد. او پيش از اين نيز مي گفت كه اگر خط به موسيقي ماراه پيدا نمي كرد رشد بيشتري مي يافت.

 مولف "پيوند شعر و موسيقي آوازي" ادامه داد: او غفلت مي كند از اين نكته كه وقتي خط هست ديگر لزومي به فشار آوردن به حافظه وجود ندارد.خط موسيقي كامل ترين خط در دنياست زيرا تنها خطي است كه حتي شدت و ملايمت جمله را براي نوازنده معلوم مي كند.

 اين مدرس موسيقي در فرازي ديگر از گفته هاي خود به لزوم همنوايي و حركت با زمانه اشاره كرد و اظهار داشت : كودك كه بودم جمله اي را به نقل از حضرت علي(ع) از زبان اهل خانه مي شنيدم كه در آن حضرت اشاره مي كنند"كودكان را با شرايط زمان خود بزرگ كنيد". در موسيقي نيز حكايت همين است. زندگي ما در امروز با شرايطي كه مرحوم ميرزاعبدالله در آن مي زيسته متفاوت است.

 اين آهنگساز در پايان گفت: موسيقي ما به واسطه عوامل بازدارنده گوناگون به مشكلات عديده اي دچار شده است. گاهي بعضي از موزيسين هاي ما با اظهار نظرهايي كه مي كنند نه تنها باري از دوش موسيقي ايراني برنمي دارند كه از قضا در جهت انباشت مشكلات آن حركت مي كنند.

 بايد اميدوار باشيم 

مجيد كياني- مدرس ، پژوهشگر و نوازنده سنتور گفت : لحن و زبان "محمدرضا لطفي" در بيان نظراتش همواره همين گونه بوده است ؛ صريح و روراست . 

اين مدرس موسيقي در پاسخ به اين سوال كه آيا شما نيز با لطفي درباره  درجا زدن موسيقي ايراني در اين سالها هم داستانيد؟ اظهار داشت : من نيزدراين موضع با لطفي هم عقيده ام كه بخش موسيقي جدي ما جلو نرفته است و تنها موسيقي عامه پسند بوده كه در اين سال ها از رشد و پيشرفت خوبي برخوردار بوده است. بايد اذعان داشت كه بخش آكادميك نياز مخاطبان همگاني موسيقي را برآورده نمي كند.

او با يادآوري اين نكته كه امر گفتار و نوشتار همواره حاوي نوعي سوءتفاهم بوده اظهار داشت: اين جور حرف زدن حاكي از لحن لطفي است، نه قصد و نيت سوءاو.

كياني در پايان آمدن لطفي به ايران را به فال نيك گرفت و گفت: بايد از آمدن او خوشحال و اميدوار باشيم كه اجراهاي خوب بگذارد و گروه هاي قوي و مجربي همچون "عارف" و "شيدا" را دوباره بازسازي كند.

بايد طرح اين گونه سخنان با صداقت و در محافل پژوهشي ادامه يابد

داوودگنجه اي - رديفدان و نوازنده كمانچه - گفت : سخنان لطفي در مورد كمانچه نوازان شايد كاملا دقيق نباشد ولي به نوعي پرده از برخي حقايق برداشت ؛ بايد طرح اين گونه سخنان با صداقت و در محافل پژوهشي ادامه يابد تا اهالي موسيقي بتوانند نتيجه ثمربخشي بگيرند.

اين رديفدان و كمانچه نواز در ادامه در مورد سنت گرايي صرف و نوازندگي به شيوه قدما كه لطفي بيان داشته گفت : اين درست است كه ما بايد به گذشته نگاه داشته باشيم اما نبايد فراموش بكنيم كه ما در "حال" - با تمام ويژگي هايش - زندگي مي كنيم و طبيعي است كه بايد نياز مخاطب امروز و بويژه جوانان را در نظر بگيريم ؛ همان محمد رضا لطفي كه استاد تاثير گذاري در موسيقي ما بوده است هيچ وقت مثل گذشتگان تار نمي نوازد و ساز او رنگ و بوي خود وزمانه اش را دارد.

گنجه اي در ادامه با اشاره به دوري بيست ساله لطفي از ايران گفت : زمانه بسيار تعيير كرده است و در ايران نوازنده ها و جوانان بسيار بااستعدادي كارمي كنند كه هريك در آينده مي توانند صاحب سبك و شيوه اي شوند.

موسيقي در ايران دچار بي هويتي شده است

شهرام ناظري گفت : پس از مهاجرت محمدرضا لطفي از ايران كارهاي بي هويت فراوان توليد شد ، اما اين مساله سبب نمي شود كارهاي خوب و ريشه دار از ديده پنهان بماند .

وي در ادامه در خصوص انتقادهاي علني محمد رضا لطفي در رسانه ها اظهارداشت : به هر حال محمدرضا لطفي يكي از افراد صاحبنظر در حوزه موسيقي ايراني است و حتما احساس كرده بناي موسيقي سنتي از جاي خود تكان خورده و حالا وقت آن است كه بايد آن را براساس اصول ومبناي درست بازنگري كرد. لطفي در دوره اي فعاليت هاي ارزشمندي داشته و حق بزرگي نيزبه گردن موسيقي دارد كه نبايد آن را ناديده گرفت .

ناظري در ادامه گفت : به طور كلي انحرافات زيادي در موسيقي ايراني به وجود آمده است كه موجب آشفتگي هاي فراواني شده است . اين آشفتگي ها از درون وبيرون موسيقي ايراني را تهديد مي كند واين وضعيت موجب متلاشي شدن انسجام و اتحاد بين موزيسين ها مي شود .

شهرام ناظري در پايان افزود : خيلي متاسفانم كه مي بينم در شرايط حاضر"كره زمين" به سمت نفرقه و بي هويتي پيش مي رود و در اين مسيرما هم آسيب پذير شده ايم . فقط بايد بگويم اميدوارم آدم هاي خدمتگزار نااميد نشوند .

اميدوارم فضاي آزاد مكالمه ميان موسيقيدانان به وجود بيايد

مهدي آذرسينا - نوازنده كمانچه گفت : طرح صحيح و اصولي مسائل مربوط به موسيقي به كليت جريان موسيقي كمك مي كند .

خالق آثاري چون "سياوشانه"و"سياه مشق"در باره  برخي اظهار نظرهاي محمدرضا لطفي مبني بر پيشرفت نكردن موسيقي طي بيست سال گذشته گفت : من فكر مي كنم نظر ايشان تا حدودي موسيقي پس از مهاجرتش را زير سوال مي برد.موسيقي در اين مدت پيشرفت هاي بسياري كرده است و طبيعي است كه فعاليت هاي جدي موسيقي ازديد ايشان(به علت مهاجرت بيست ساله) پنهان مانده است .

مهدي آذرسينا ، روايتگر رديف موسيقي ميرزا عبدالله، در پايان گفت : به هر حال براي رسيدن به نتيجه اي روشن و پيشبرنده بايد نظرها را مورد بحث و انتقاد قرار داد. اميدوارم فضاي آزاد مكالمه ميان موسيقيدانان ، نوازندگان و همه اهالي موسيقي به وجود بيايد .

 لطفي  با اين حرف ها خودش را زير سوال برده است

هوشنگ كامكار - آهنگساز و مدرس موسيقي گفت : وعده هاي "محمدرضا لطفي" درباره ايجاد تحول در وضعيت امروز موسيقي ايراني غير عملي است و بيشتر به تبليغات براي مطرح شدن مي ماند .

سرپرست گروه كامكارها اظهار نظرهاي "محمدرضا لطفي" درباره نوازندگان كمانچه را مردود شمرد و گفت: او هنوز در حال و هواي گذشته است و فكر مي كند اگر نوازنده اي مثل بهاري ننوازد، كمانچه نواز خوبي نيست و كارش عيب دارد. لطفي متاسفانه فرق محيط و زمانه امروز با قديم را در نظر نمي گيرد.

به گفته كامكار دليلي وجود ندارد كه يك نوازنده تار امروزي درست مانند "ميرزا حسينقلي" تار بنوازد.

وي  افزود : قياسي كه او مي كند قياس مع الفارق است. چرا من بايد مثل حسينقلي خان تار بزنم وقتي كه سازي كه ساخته شده با سازي كه او آن را مي نواخته متفاوت است؟ بگذريم كه محيط و روزگار من با زمانه او به كلي متفاوت است.

كامكار اظهار داشت : لطفي  ضعف هاي تكنيكي نوازندگان قديمي را به حساب اصالت آن ها مي گذارد اما بايد اذعان داشت كه اين ها ضعف هستند و نه اصالت. در اين زمانه ديگر حفظ  كردن به منظور نگهداري از "رديف"، هنر محسوب نمي شود.

كامكار معتقد است كه لطفي  با اين گونه حرف ها خودش را زير سوال برده است.

اين آهنگساز در پايان يادآوري كرد: لطفي به ايران كه آمد وعده داد اركستر تشكيل مي دهد و فلان كار را مي كند. حالا همه مي پرسند پس چه وقت به وعده هايش عمل مي كند؟ گفتن اين حرف ها بدون در نظر گرفتن شرايط و امكانات امروز بيشتر در حوزه كلام كاربرد دارد.

در صورتي كه يك طرز فكر غالب شود جهان از تنوع خالي مي شود

اردشيركامكار اظهار داشت : نواختن ساز مانند لهجه ،افكار و جهان بيني در نزد هر كسي متفاوت است. لزومي ندارد شاگردي كه در نزد من نوازندگي كمانچه را آموخته و حالا به درجات بالا رسيده ، درست طبق اصول و نظرات من ساز بزند.

به اعتقاد كامكار در صورتي كه يك طرز فكر غالب شود جهان از تنوع خالي مي شود.

كامكار بحث و نظرها درباره گفته هاي اخير محمدرضا لطفي درباره موسيقي ايراني و نوازندگي و پاسخ هايي كه در واكنش به آن ها داده شده خالي از فايده دانست و گفت : موسيقي حمايت مردمي و دولتي مي خواهد. اگر اين حمايت باشد نه من جاي كسي را خواهم گرفت و نه كسي خواهد توانست جاي مرا بگيرد.

انتقاد نبايد شخصيت افراد را زير سوال ببرد 

 جلال ذوالفنون - نوازنده سه تاردر اين خصوص گفت : من نمي دانم چرا "لطفي" كمانچه نوازان را مورد انتقاد قرار داد در حاليكه او بايد در مورد نوازندگان تار به گفت و گو و انتقاد مي پرداخت .

نوازنده و مدرس سه تارضمن بيان اين مطلب افزود: من انتقادهاي علني ايشان - به خصوص در باره كمانچه نوازان- را تاييد نمي كنم . شناخت و ارائه هرگونه تحليلي از موسيقي ايران به شرايطي نياز دارد كه يكي از اين شرايط زيستن در محيطي است كه موسيقي ايراني در آن پرورش يافته و موج مي زند .

وي در ادامه افزود : محمد رضا لطفي مدت زيادي در ايران نبوده است و براي ارائه تحليل از وضعيت موسيقي در ايران بايد با فضاي اينجا مانوس شود .

ذوالفنون درباره اين موضوع كه گفته مي شود موسيقي پس ازمهاجرت لطفي درجا زده است گفت : پس از مهاجرت ايشان آثار ماندگاري به وجود آمد كه توانست نظرعوام و خواص را جلب كند . علاوه بر آن در حوزه آموزش نيز پيشرفت هاي بسياري كرده ايم و پايگاه مردمي موسيقي خيلي قوي تر شده است .

شنيده ها را نبايد ملاك نقد و قضاوت قرار دهيم

حسين يوسف زماني- آهنگساز- در خصوص انتقاد هاي محمدرضا لطفي در چند ماه اخير گفت : لطفي چهره شناخته شده اي است و در زمينه كاري خودش به استادي رسيده است . ايشان درباره بعضي از مسائل صحبت ها وقضاوت هايي كرده است كه شايد كاملا آگاهانه نباشد . اگر چه ممكن است به وسيله رسانه ها اطلاعاتي از شرايط دريافت كرده باشد ، اما همه اين ها را نمي توان ملاك نقد وقضاوت قرار داد . براي نقد كردن بايد در محيط حضور داشت .

وي با اشاره به اين كه دوري بيست ساله محمد رضا لطفي سبب شده وي بعضي از مسائل را حس نكرده باشد، اظهار داشت : در اين 20سالي كه ايشان حضور نداشته حركت هاي عمده اي شده است. به خصوص در ميان جوان ها چهره هاي خوب ومستعدي وجود دارند كه مي توان برايشان آينده خوبي پيش بيني كرد.

نتيجه را "كار" تعيين مي كند نه "حرف"

محمدرضا درويشي - پژوهشگر گفت : موسيقي ايران احتياج به كار در آرامش و سكوت دارد ؛ نتيجه را "كار" تعيين مي كند نه "حرف" .

وي افزود : اين بحث ها ، ازانتشار آن بروشور و حتي پاسخ به آن، دچار اشكال بوده است. وقتي كسي موضوعي را طرح مي كند عده اي حق خودشان مي دانند پاسخ بدهند، همچنان كه گوينده نيز حق خود مي دانسته عقايدش را عنوان كند. نكته اين است كه آيا عنوان كردن اين مطالب در اين شرايط به نفع موسيقي هست يا خير.

به اعتقاد درويشي اين گونه اظهارنظرها و واكنش هايي كه درقبال آن ها مطرح شده، نتيجه اي به دنبال ندارند. اين محقق در پايان تاكيد كرد : من حتي به خبرنگارها پيشنهاد مي دهم چنين بحث هايي را پيگيري نكنند.

هدف "لطفي" ايجاد فضاي نقد و بررسي در موسيقي است

 زيدالله طلوعي - نوازنده تار و مدرس موسيقي ايراني گفت : لحن و اظهارنظرهاي اخير "محمدرضا لطفي" درباره مدرسين ، نوازندگان و وضعيت موسيقي ايراني به گونه اي است كه گويي شمشير را از رو بسته است .

عضو سابق گروه شيدا ادامه داد: به نظرم سياستي كه او پيشه كرده سياست درستي نيست. لطفي با اين حرف ها كساني رامي رنجاند كه پيش از اين دوست وهمكار او بوده اند. شايد او به واسطه معلوماتي كه دارد فكرمي كند اين جور حرف زدن موجب رنجش كسي نمي شود.

او در واكنش به اين گفته لطفي كه بايستي در نوازندگي دنباله سنت موسيقي ايراني و سياق كساني چون بهاري و درويش خان را گرفت، تصريح كرد: اعتقاد من درست بر خلاف لطفي است. مگرنه اين است كه نسل پيش از ما، مثل شهنازي، ني داوود ، وزيري ، شهناز وحتي خود لطفي هركدام روش و سبك خودشان را داشته اند؟! من معتقدم هر گلي رنگ و بوي خودش را دارد و نوازنده هاي مجرب هركدام گلي هستند با رنگ و بوي مخصوص به خودشان.

كارلطفي باعث از بين رفتن اتفاق نظر بين هنر جويان جوان مي شود

كيوان ساكت - نوازنده تار گفت : با انتقادهاي علني "محمدرضا لطفي" موافق نيستم و شما مي توانيد بازتاب هاي منفي اين حركت را در رسانه ها ملاحظه كنيد.

 كيوان ساكت - نوازنده تاروسه تار ضمن بيان اين مطلب افزود : آقاي لطفي در روزهايي كه حضورش مي توانست مفيد باشد از ايران رفت، حالا بعد از بيست سال ، فارغ از اين كه ساختار اجتماعي و به تبع آن سلايق نيز تغيير كرده ، بازگشته است .

وي در ادامه ضمن اداي احترام به محمدرضا لطفي - نوازنده برجسته تارورديف دان، ابراز داشت : ايشان در گذشته مرحوم علينقي وزيري را پرچمدار سركوب موسيقي ايراني معرفي كرد كه آن سخن قضاوتي ناعادلانه و به دورازواقعيت و انصاف بود. همچنين ايشان در چهارمين شماره كتاب سال شيدا نوشته بود كه "ميرزا عبدالله درك درستي از موسيقي ايراني نداشت "و در بروشور آلبوم اخيرش به نام"خموشانه" كمانچه نوازان را مورد قضاوتي ناعادلانه قرار داده است . اين قضاوت ها درشرايطي كه موسيقي ايراني تحت فشارهاي مختلف است و نتوانسته جايگاه واقعي را پيدا كند، به جزاين كه باري بر بارهاي سنگين تحميل شده به موسيقي اضافه كند چه رهاورد ديگري دارد ؟

وي در خصوص موسيقي پس از مهاجرت محمدرضا لطفي تصريح كرد : در اين سال ها آثار بسياري پديد آمد و جوانان نوظهوري پا به عرصه موسيقي گذاشتند و تحليل ايشان از شرايط فعلي ، درست و منطبق بر واقعيت نيست. موسيقي در بيست سال اخير فراز و نشيب هاي زيادي را طي كرده است و براي رسيدن به حد مطلوب تلاش هاي فراواني شده اما تا رسيدن به شرايط مطلوب راه بسياري را بايد پشت سر بگذاريم .

کد خبر 335730

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha