پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

استاد دانشگاه تگزاس آمریکا در گفتگو با مهر:

موضوع خاشقجی شبیه فیلمهای «جیمز باند» بود/ چرایی برجسته شدن قتل

موضوع خاشقجی شبیه فیلمهای «جیمز باند» بود/ چرایی برجسته شدن قتل

«ماکسول مک کومبز» استاد دانشگاه تگزاس آمریکا و واضع نظریه برجسته سازی معتقد است که قتل خاشقجی جنبه رازآلود داشت و شبیه فیلمهای «جیمز باند» بود.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-جواد حیران نیا: رسانه‌های جمعی در ایجاد اولویتهای فکری و تعیین موضوعات مهم و مورد بحث عامۀ مخاطبان، نقش اساسی ایفا می‌کنند. اگر موضوعی از نظر زمان و مکان در رسانه‌ها برجسته شود، می‌تواند مخاطبان را به این اندیشه وادارد که موضوع مذکور مهم است.

بر این اساس رسانه‌ها اگر چه نمی توانند به ما بگویند که چگونه فکر کنیم، اما می توانند بگویند دربارۀ چه چیزی فکر کنیم.

بررسی نقش رسانه در برجسته سازی مسایل کم اهمیت و آنچنان که "مک کومبز" آنها را مسایل خاموش می‌نامد مستلزم پرداختن به مقوله افکار عمومی است تا چگونگی شکل‌گیری آنها تبیین شود.

در عصر ارتباطات با گسترش رسانه‌های همگانی و شبکه‌ای شدن جهان و همچنین باسوادتر شدن عامه مردم، نیروی تازه‌ای با عنوان افکار عمومی پای به صحنه گذاشته است. این نیروی تازه که تجلی اراده مردم و خواست آنها است، در تمام جهان به ویژه در کشورهایی که نظامهای پارلمانی و مردمی دارند، نقش مهمی در شکل‌دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد و کمتر نقش آن نادیده گرفته می‌شود.

مطابق نظریۀ برجسته سازی رسانه های جمعی در ایجاد اولویتهای فکری و تعیین موضوعات مهم و مورد بحث عامۀ مخاطبان، نقش اساسی ایفا می کنند. نظریۀ مذکور، پیش بینی می کند که اگر موضوعی از نظر زمان و مکان در رسانه ها برجسته شود، می تواند مخاطبان را به این اندیشه وادارد که موضوع مذکور مهم است.

شواهد تجربی این نظریه، در سال 1968، توسط «دونالد شاو» (Donald Shaw) و «ماکسول مک کومبز» (Maxwell. Mc.  Combs)، در طول انتخابات ریاست جمهوری آمریکا فراهم گردید. این دو اندیشمند، با طرح سؤالاتی از رأی دهندگان، در یافتند که آنچه را رأی دهندگان به عنوان ویژگیهای نامزدهای انتخاباتی خود معرفی می کنند، همان مطالبی است که طی روزهای گذشته به صورت برجسته ای در مطبوعات ارائه شده است. یعنی رابطه ای مثبت و قوی بین اولویتهای رسانه ها و موضوعاتی که از نظر رأی دهندگان مهم بود، وجود داشت و البته این رابطه، رابطه ای علّی به حساب نمی آمد.

 با استفاده از شواهد بدست آمده از این مطالعه، شاو و مک کومبز، به این نتیجه رسیدند که رسانه ها می توانند در ایجاد اولویتهای فکری مخاطبان مؤثر باشند. یعنی به مخاطبان بگویند، دربارۀ چه چیزی فکر کنند و یا سخن بگویند.

 با فهم این نظریه دست اندرکاران روابط عمومی باید بتوانند بر اولویتهای رسانه ها، از طریق اخبار و اطلاعات گوناگون و جذاب، به منظور نفوذ در افکار مخاطبان خود، تأثیر گذار باشند.

 بر این اساس برجسته سازی در رسانه ها در دو سطح بررسی می شود؛ سطح اول آن انتخاب اخبار و رویدادهای مهم و سطح دوم تصمیم گیری درخصوص تعیین قسمت هایی از اخبار و رویدادها برای تکرار و برجسته سازی است.

با برداشتی آزاد از نظریه مک کومبز می توان پرداختن به موضوع «جمال خاشقجی» را بر اساس نظریه برجسته سازی تحلیل کرد. اگرچه خود شخص خاشقجی معروف بوده و رسانه ها نمی توانستند به راحتی از کنار قتل تراژیک او بگذرند ولی حجم و گستره پرداختن به موضوع خاشقجی در رسانه ها جالب توجه بوده است.

در همین رابطه خبرنگار مهر با «ماکسول مک کومبز» استاد دانشگاه تگزاس آمریکا و واضع نظریه برجسته سازی گفتگویی انجام داده است که در ادامه می آید.

ماکسول مک کومبز از صاحبنظران و اندیشمندان علم ارتباطات و استاد دانشگاه تگزاس امریکا است. کتاب اخیر مک کومبز «رسانه‌های جمعی و افکار عمومی» نام دارد. او استاد دانشگاه‌های کارولینای شمالی و UCLA امریکا نیز بوده است.

عمده شهرت او برای نظریه «برجسته سازی» (agenda-setting) است. کارکرد برجسته‌سازی رسانه‌ها، به تأثیر گذاشتن به آنچه مردم درباره آن فکر می‌کنند یا آنچه مهم تلقی می‌شود، می‌پردازد.

پروفسور مک کومبز در گفتگو با خبرنگار مهر و در خصوص این پرسش که مطابق با نظریه برجسته سازی شما، آیا موضوع خاشقجی توسط رسانه ها برجسته شد یا انعکاس طبیعی آن بود گفت: نسخه کلاسیک نظریه برجسته سازی بر این موضوع تأکید می کند که مسائل و موضوعاتی ممکن است توسط رسانه ها طی هفته ها و یا یک ماه مورد تأکید قرار بگیرد ولی بعد از آن توسط مردم به فراموشی سپرده شود.

وی افزود: البته موضوع ممکن است مهم باشد ولی بعد از یک انعکاس رسانه ای ممکن است توسط مردم به فراموشی سپرده شود.

مک کومبز تأکید کرد: برخی موضوعات و مسائل، اغلب بلایای طبیعی، ممکن است خیلی فوری در صدر اخبار رسانه های دنیا قرار گیرد و اولویت اول مردم عادی باشد. به عبارت دیگر مردم عادی این موضوعات را به طور پیگیرانه دنبال کنند.

واضع نظریه برجسته سازی عنوان کرد: قتل خاشقجی نیز در زمره چنین پدیده هایی قرار دارد. یکی از دلایل اصلی توجه به آن تأکید زیاد و مداوم رسانه ها و افکار عمومی به این موضوع بود.

وی افزود: قتل خاشقجی جنبه رازآلود داشت و از سوی جذابیتهای خبری برای رسانه ها و مردم را داشت. برای همین مردم آن را دنبال می کردند.

استاد دانشگاه تگزاس امریکا در پایان افزود: قتل خاشقجی شبیه رمانهای «تام کلنسی» یا فیلمهای «جیمز باند» بود.

کد خبر 4451985

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha