به گزارش خبرنگار مهر، توافق تغییر اقلیم پاریس با هدف جلوگیری از افزایش دمای زمین و با تمرکز بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای انسانساخت از جمله دیاکسید کربن(CO۲)، مورد اجماع کشورهای حاضر در نشست COP۲۱ قرار گرفت. ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای حاضر در این نشست، این توافقنامه را امضاء کرده است و در سند تعهدات اولیه خود، متعهد به کاهش ۱۲ درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰ میلادی شده است.
موافقان این توافق معتقد هستند که ایران در مقابل کاهش انتشار گازهای گلخانهای، از کمکهای بینالمللی بهرهمند می شود. بهعبارت دیگر، دریافت کمکهای بینالمللی از اصلیترین دلایل موافقت آنها با پیوستن ایران به توافق پاریس است؛ در حالیکه بر اساس ماده ۹ این توافق، هزینه طرحهای کاهش انتشار در کشورهای درحالتوسعه، باید از سوی کشورهای توسعهیافته تأمین شود. همچنین مطابق تصمیمات این توافق، کشورهای توسعهیافته برای جبران خسارتهای ناشی از کاهش انتشار گازهای گلخانهای در کشورهای در حال توسعه، موظف به کمک ۱۰۰ میلیارد دلاری بهصورت سالانه از طریق صندوق اقلیم سبز (GCF) شدهاند.
حال سوال اینجا است که با پیوستن ایران به این توافق، چقدر از این کمکها شامل ایران خواهد شد؟ برای پاسخگویی به این سؤال در ادامه به بررسی کمکهای بینالمللی و همچنین وضعیت ایران در دریافت این کمکها میپردازیم:
۱- وضعیت کمکهای مالی تا به حال:
حسین نریمان پناه، کارشناس حوزه اقلیم شناسی در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره کمک های مالی انجام شده توضیح داد: بر اساس گزارش صندوق سبز اقلیم بهعنوان نهاد توزیعکننده کمکهای بینالمللی، کمک مالی صورتگرفته از سوی کشورهای توسعهیافته به این صندوق تا به حال، فقط ۱۰ میلیارد دلار بوده؛ این درحالی است که کشورهای آسیا-اقیانوسیه توانستهاند فقط ۲ میلیارد دلار از این کمکها را دریافت کنند و میزان دریافتی ایران از این مبلغ تا به حال، صفر بوده است.
۲- تجربه CDM در پیمان کیوتو:
وی ادامه داد: تجربه پیمان کیوتو بهعنوان اولین توافق آب و هوایی نشان میدهد که ایران در جذب کمکهای بینالمللی، عملکرد بسیار ضعیفی داشته است. مطابق گزارش سازمان محیط زیست، در جریان پیمان کیوتو از ۶۰ طرحی که در مکانیزم توسعه پاک (CDM) در سطح دنیا اجرا شد، سهم ایران تنها ۱۳ طرح (۰.۲ درصد از کل طرحها) بود؛ این درحالی است که بیشترین کمکها توسط کشورهای شرق آسیا جذب شده و کشورهای چین و هند با اختصاص ۶۷ درصد از این طرحها، بیشترین سهم از جذب این پروژها را داشتند.
شکل (۱) میزان بهرهمندی کشورهای مختلف از کمکهای بینالمللی در مکانیزم CDM را نشان میدهد.
۳- وجود تحریمهای پولی و بانکی:
نریمان پناه اظهار داشت: وجود تحریمهای چندجانبه در حوزههای پولی و بانکی بهحدی وضعیت کشور را تحت تأثیر قرار داده است که حتی اجازه نقل و انتقال مالی به ایران در تأمین دارو نیز داده نمیشود. حال سؤال اینجا است که صندوق اقلیم سبز چگونه میتواند کمکهای مالی را به ایران انتقال دهد؟ ممکن است درقبال این پرسش، شرط ایران برای کاهش انتشار مطرح شود، بدین معنی که ایران، انجام تعهدات را مشروط به رفع محدودیتهای مالی و تکنولوژی و همچنین رفع تحریمهای ظالمانه کرده است؛ اما بسیاری از حقوقدانان منتقد به شروط ایران در توافق پاریس معتقدند که این عبارات، کلی و قابلتفسیر از سوی طرفهای مقابل است و نمیتواند برطرفکننده موانع اعطای کمکهای بینالمللی باشد.
۴- اولویت داشتن کشورهای جزیرهای و کوچک:
به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس بند ۴ ماده ۹ توافق پاریس، کشورهای فقیر و جزایر کوچک برای دریافت کمکهای بینالمللی در اولویت قرار دارند. همچنین گزارش ششم صندوق اقلیم سبز نشان میدهد که از ۲ میلیارد دلار کمک این صندوق به کشورهای آسیا-اقیانوسیه، بیشترین کمکها به جزایر کوچکی مانند کوک، نائورو، کامبوج، نیووی و تونگا اعطا شده است. از طرفی کشورهای توسعه یافته، تصمیمگیرنده اصلی در پرداخت کمکها هستند و طبق اولویتبندی مدنظرشان، به کشورها کمک خواهند کرد؛ بنابراین ممکن است این کمکها اصلاً به کشور ما تعلق نگیرد و حتی تصمیم بگیرند که کمکی به ایران نکنند.
۵- خروج آمریکا از توافق پاریس:
خروج آمریکا از توافق پاریس به عنوان اصلیترین تأمینکننده کمکهای بینالمللی از دیگر موانع موجود است. بر اساس گزارشهای موجود، حدود ۶۰ درصد تأمین هزینههای صندوق اقلیم سبز بهعهده آمریکا بود که زیان مالی ناشی از این هزینهها، یکی از دلایل اصلی خروج آمریکا از توافق پاریس شد. بنابراین فارغ از دیگر موانعی که در برابر جذب کمکهای این صندوق توسط ایران وجود دارد، با کاهش چشمگیر منابع تأمین این هزینهها، آیا میتوان امیدی به حمایتهای مالی این صندوق در آینده داشت؟
با توجه به نکات ذکرشده میتوان گفت که موضوع دریافت کمکهای مالی بینالمللی ازطریق پیوستن به توافق پاریس، دارای تضمینهای قطعی و عملی نیست و بهعبارتی، امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین استدلال موافقان پیوستن ایران به این توافق، بسیار ضعیف است، ازاین رو با توجه به شرایط فعلی، به نظر می رسد باید دلایل حمایت خود را مشخصتر بیان کنند. همچنین ضروری است مجلس شورای اسلامی با در نظر گرفتن تمامی ابعاد پیوستن به این توافق، تصمیمی هوشمندانه و مطابق با منافع ملی کشور بگیرد.
نظر شما