پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۶ تیر ۱۳۸۶، ۸:۴۵

عرفان نظرآهاری:

بازآفرینی متون کهن پاسخی به تشکیک و سرگشتگی های امروز ماست

بازآفرینی متون کهن پاسخی به تشکیک و سرگشتگی های امروز ماست

بازآفرینی متون کهن و کلاسیک می تواند در کوران بی باوری ها و بی اعتقادی های امروز که بشر به آن دچار شده است، همچون چراغی روشنگر به هدایت انسان ها بپردازد.

عرفان نظرآهاری - نویسنده و مدرس دانشگاه، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: شخصیت هایی چون مولانا، عطار، سنایی، حافظ، سعدی و... که به مباحث اجتماعی نظر داشتند افرادی بودند که با داشتن هدف والا و قدسی نسبت به واقعیات زندگی شعر می سرودند.

وی افزود: درواقع شاعران کلاسیک ایران درعین اینکه در افق ماورایی زندگی می کردند و رویکردی به مفاهیم ذهنی داشتند اما در زندگی عادی طبقات مختلف مردم نیز رسوخ کرده بودند و اشعارشان بازتابی از مشکلات اجتماع بود. پس آنها اصلا از زندگی زمینی غافل نبوده اند.

این نویسنده با اشاره به اینکه نوع جهان بینی شاعران کلاسیک آنها را از دیگر شاعران کشورهای مختلف متمایز ساخته است تصریح کرد: نه تنها جهان بینی بلکه طرز تلقی و معنا دار بودن اشعار آنها به خصوص متاثر شدن از مشکلات قابل لمس اجتماعی موجب وجه افتراق آثار کلاسیک ایران در قیاس با آثار اروپایی است. نکته دیگر اینکه آنها به نیازها و ضرورت ها و اساسا دغدغه های اساسی بشر توجه داشتند و مفاهیمی که در آثارشان ارائه می دادند همان پرسش های همیشگی بوده که در ذهن انسان وجود داشته است. انسان فارغ از شرقی و غربی و یا دیروزی و امروزی بودن با مفاهیمی چون مرگ، عشق، عدالت، رنج، دوستی و مانند اینها درگیر بوده است.

نظرآهاری در ادامه خاطرنشان کرد: هر هنرمندی که به مفاهیم ماندگارتری بپردازد مسلما می تواند مانایی بیشتری داشته باشد. درست مثل حافظ که به مفهوم عشق می پردازد و طوری از این واژه در اشعار خود بهره می گیرد که انگار تا عشق هست حافظ هم باقی خواهد ماند؛ درحالی که استفاده از مسائل تاریخ مصرف دار با گذشت زمان کیفیت خود را نزد مخاطب از دست می دهد.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: فراموش نکنیم که شاعران ما فیلسوفان عصر خود نیز بودند و آنچه به مردم منتقل می کرده اند واژگانی درهم ریخته و بی معنا نبوده است. درواقع فلسفه زیستن و رمز جاودانگی بشر سرلوحه اشعار آنها بوده است. اما امروز شعر دیگر در قیاس با سال های گذشته مخاطب و خواننده ندارد. شاید به این خاطر که دیگر توانایی پاسخگویی به نیازهای مخاطب را ندارد. هر اثر ادبی در صورتی می تواند ماندگار باشد که قابلیت بهبود اوضاع اجتماعی، زیستی و روانی  و تاثیرگذاری را دارا باشد. هر قدر شاعر در جریان سرایش شعر مخاطب را جدی بگیرد مخاطب نیز به همان نسبت او را جدی می پندارد.

عرفان نظرآهاری درباره بازنویسی متون کلاسیک برای نسل جوان نیز گفت: آثار کلاسیک ایران ظرفیت بالایی برای بازنویسی دارند مشروط بر اینکه خارج از فرم ساده و ابتدایی بازنویسی شوند و در شرایط خلاقانه تری شکل گیرند. ما در متون کلاسیک نیازمند آفرینشی مجدد در همه ابعاد هستیم. همچنین برای برقراری ارتباط بیشتر با مخاطب امروزی زاویه دید تازه ای باید مدنظر واقع شود. در غیر این صورت برگردان صرف آثار کلاسیک نمی تواند جوابگوی دغدغه های امروز باشد.

این نویسنده افزود: اما این بازگشت مهم ترین نیاز و ضرورت در کوران بی باوری ها و بی اعتقادی های امروز، سرگشتگی ها و حیرت هایی است که دچارش شده ایم. شکی که زندگی ما را دربرگرفته ما را بیش از پیش به آموزه های کلاسیک محتاج می کند؛ آموزه هایی که آبشخور آنها را آثار پیشینیان تشکیل می دهد. به بیان ساده تر ، روی آوردن به آثار کلاسیک می تواند به مثابه چراغی روشنگر برای انسان معاصر باشد. البته این آثار باید با تسلط بازآفرینی و مطابق با احتیاجات روحی انسان معاصر ارائه شوند.

کد خبر 519123

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha