خبرگزاری مهر با هدف بررسی تحولات اخیرغزه و تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به اراضی فلسطینی در نشستی با حضور " ابو شریف" نماینده جنبش جهاد اسلامی ، "مهدی شکیبایی" سردبیر خبرگزاری قدس و"سید احمد شجاعی" از پژوهشگران عرصه تحولات فلسطین به ارزیابی وتحلیل حوادث اخیر این سرزمین پرداخته است. دربخش قبلی این میزگرد کارشناسان حاضر به تحلیل وارزیابی معضلات درونی اسرائیل و تناقضات موجود در اسرائیل برای مقابله با مقاومت، دست و پنجه نرم کردن اسرائیل با واقعیتی به نام جنبش حماس، فشار حاکم برکشورهای عربی و درنهایت ناکارآمد بودن آنها اشاره کردند. دراین بخش به دیگر مسائل از جمله اجلاس سران عرب در دمشق و ارتباط آن با مسئله فلسطین می پردازیم : خبرگزاری مهر: ما در روزهای آینده یک نشستی در سوریه داریم و آن اجلاس سران عرب است به طور قطع موضو ع غزه یکی از نکات مهم این نشست خواهد بود؛ شما از منظر یک فرد فلسطینی با توجه به حضور درگروه های مقاومت اولا درخواست و درحقیقت نوع نگاه فلسطینیان را به نشستهای اتحادیه عرب بررسی کنید و نکته دوم اینکه آیا با توجه به اینکه میزبان سوریه است؛ آیا نکته راهگشایی برای حل این مشکل بزرگ و رویکرد و روزنه ای را در این نشست مشاهده می کنیم؟
وی درادامه گفت : ایهود اولمرت که به ضعف خود واقف است می خواهد روابط اسرائیل را با کشورهای عربی عادی کند و نمی خواهد درمقابل، از امری کوتاه بیاید وعقب نشینی کند. کشورهای عربی درحال حاضر شریک طرح و دسیسه آمریکایی- صهیونیستی هستند و این کشورها علنا دست به دسیسه می زنند و اسناد دسیسه های آنان علیه نیروهای مقاومت نوارغزه فاش شده است و یک سند اخیر آمریکایی فاش کرد که چگونه کمکهای مالی آمریکایی وعربی برای حمایت از دحلان و گروه وی با هدف ضربه زدن به مقاومت فلسطین فرستاده شد. همچنین توطئه واضح دیگری از سوی کشورهای عربی از جمله اردن، مصر و عربستان در جنگ لبنان درسال 2006 وجود داشت. درنهایت از اعراب نمی توان انتظار داشت. بلکه آنان می خواهند این اجلاس به هرطریقی به شکست بینجامد. چرا که این تلاش آنان پیش از شروع کنفرانس مشخص و واضح است. ما ازاین کنفرانس هیچ انتظاری نمی توانم داشته باشد هرچند که عبارتهای زیادی درباره محکومیت اسرائیل و حمایت از فلسطین صادرشود. مسئله مهم برخورد این کشورها با جریان مقاومت است. به گفته "انیس النقاش"(از تحلیلگران برجسته عرب) ما از کشورهای عربی هیچ حمایتی نمی خواهیم فقط دست از توطئه های خود علیه مقاومت بردارند. ما فقط این را از کشورهای عربی می خواهیم نه بیشتر. ما از آنان می خواهیم که دربرابر مقاومت و پیروزی،همراه با اسرائیل دست به توطئه نزنند. ابوشریف ادامه داد : به نظر من کشورهای عربی و این کنفرانسها نمی توانند کاری از پیش ببرند تنها این گروه های مقاومت هستند که کاری از آنان برمی آید. رژیم مصر بهتر است که از توافقات خوارکننده با اسرائیل دست بردارد. طرح عربی اساسا مشکل دارد و اسرائیلی است و حتی آمریکا به این طرح پاسخ مثبت نداده است. مسئله دیگر این است که کشور های عربی مراقبت خودشان باشند. چرا که طرح مقاومت با پیروزی، مسیر خود را طی می کند و سرانجام اسنادی حتی از سوی آمریکا مبنی بر مقابله آنان با نیروهای مقاومت فاش می شود. "شکیبایی" هم درپاسخ به این سئوال گفت : من اعتقادم این است که کشورهای عربی از مشکل تفرقه رنج می برند، ما از دو ماه پیش شاهد موضع گیری سران کشورهای عربی درباره اجلاس دمشق بودیم. وی افزود: این اجلاس چه چیزی را تحقق می بخشد؛درخوشبیانه ترین وضع می تواند به اختلافات خود کشورهای عربی پایان دهد، اختلافاتی که بین مصر،اردن،عربستان و سوریه ایجاد شده است. هرچند گفته می شود دستور کار این اجلاس لبنان و فلسطین است، اما آن قدر کشورهای عربی برای خود مشکل ایجاد کردند که این اجلاس نمی تواند نه به تحولات لبنان بپردازد نه به تحولات فلسطین. درخوشبیانه ترین وضع چیزی را که اجلاس دمشق می تواند، تحقق ببخشید؛ یک دست دوستی آن هم به صورت ظاهری بین کشورهای عربی است. کشورهایی که بعد از ترور"عماد مغنیه" به اختلافاتشان دامن زده شد و بحث این است که اجلاس دمشق به شرم الشیخ منتقل شود و آنجا برگزار شود؛ عربستان اعلام کرده حاضر نیست دراین اجلاس شرکت کند؛ اختلافاتی هم با اردن وجود دارد؛ به ویژه پس از مسائلی که بعد از ترور مغنیه مطرح شد مبنی براینکه ممکن است این کشور در آن ترور دست داشته، این اختلافات سبب شده که آنها دربرگزاری آن و یا حضور هیئتهای نمایندگی هایی آنان در دمشق دچار تردید شوند. حتی اگر کشورهای عربی بر حضور در سطح بالا دراین اجلاس تاکید کنند؛ تنها چیزی که می تواند به صورت ظاهری دستاورد آنان باشد این است که به اختلافاتشان پایان دهند. بنابراین برای آنان وقتی نخواهد بود که به مسئله لبنان یا فلسطین بپردازند. سردبیر قدس افزود: ما درچندین دوره برگزاری نشست سران عربی عملا شاهد حمایتشان از محوری ترین مسئله جهان اسلام یا اتحادیه عرب نبودیم این موقعی بوده که آنان با هم اختلافی نداشتند بدون شک اجلاس دمشق نخواهد توانست مرهمی بر درد فلسطینیان و مشکل لبنان بنهد. " سید احمد شجاعی" از کارشناسان حاضر دراین نشست درپاسخ به این پرسش فوق الذکر گفت : قبل از ورود به پاسخ این پرسش باید نکاتی را شرح دهم. اگر به صورت خرد و سیستمی بخواهیم مسئله فلسطین را بررسی کنیم موضوع این است که از سال 1987 انتفاضه اول را حماس به وجود می آورد و ما می دانیم که حماس نتوانست مدیریت ذهنی و فکری را انجام دهد و مردم را به متابعت از انتفاضه وارد کند. متعاقب آن استراتژیستهای اسرائیلی و آمریکایی به این نتیجه رسیدند؛ اگر روند حماس ادامه پیدا کند و موافقت مردم را بگیرند، دیگر نمی توان کاری کرد. پیرو این جریان آنها آمدند با فئودالهای سیاسی آن زمان درباره جریان سیاسی خارجی مانند آقای یاسرعرفات صحبت کردند و جریان اسلو شکل گرفت. وی افزود: دراین جریان اهداف طرف اسرائیلی یقینا این بود که طرف گفتگو کننده با او کسی باشد که صاحب اصلی انتفاضه نیست به عبارتی صاحب جعلی انتفاضه را به پای میز بکشانند و با او گفتگو کنند. پس این یک استراتژی خوبی بود برای انتفاضه ای که توسط حماس شروع شد، صاحب دیگری انتخاب کردند و با پخش پیامهای متراکمی، فضا را آنچنان آماده کردند که حماس نتواند دراین وادی صحبت کند چون اگر می خواست دراین رابطه صحبت کند، همه حماس را حتی از داخل محکوم به اختلاف انگیزی می کردند. شجاعی افزود: ما می بینیم حماس اولین ضربه را از نظر سیاسی می خورد. وقتی آنان می آیند با فئودالهای سیاسی صحبت می کنند دستاورد اسلو چه می شود؟ دستاورد اسلو این است شما بیایید داخل کشور ما به شما پایگاهی می دهیم که رسالت انتظامی خود را انجام بدهید و رسالت انتظامی این بود که حماس را کنترل کنید. وقتی اینها آمدند توانستند حماس را کنترل کنند.ازهمان جا نقش اصلی دراین جریان از نظر شکل، آقای یاسر عرفات،اما از لحاظ حقیقت معنا و جوهره، آقای ابومازن بود. چون ابومازن کسی بود که زبان روسی بلد بود؛ آقای شارون هم آشنا بود و در آن جریان وی به عنوان طرف گفتمان کننده سفر می کرد به تل آویو و همینطور آنها می آمدند.
این سالها می گذرد، حماس منتظرفرصتی است تا خود را بازیابی و به مردم اثبات کند که صاحب اصلی انتفاضه من بودم و این تفکرانتفاضه مال اینها نیست. دراین زمان موفق می شود در درون فتح انشقاقی ایجاد کند و یک عده از فتحی ها را به سمت خودش بکشاند و آرام آرام شاهد این هستیم که فضا به حدی عجیب می شود که خود یاسر عرفات در اواخرعمرش ابومازن را رها می کند و ابومازن هم عرفات را. این کارشناس در تحلیل شرایط داخلی فلسطین گفت: درآن شرایط کل جریان فئودال سیاسی به سه قسمت تقسیم شده بود، یک قسم علنی با حماس هم فکر شده بودند، یک قسمت نیمه علنی خود آقای یاسرعرفات و می بینیم که درآخرین لحظات می گوید ما اقتدا می کنیم به سید الشهدا و حتی درباره محکوم کردن عملیات استشهادی توسط گروه هایی که به او وابسته هستند، به سختی و با حاشیه تکذیب می کرد و گروهی که محکم ایستاد خود آقای ابومازن بود که روی این موضوع در رسانه کار نشده که اساسا جریان فئودال سیاسی به چند قسمت تقسیم شد و و هرکدام چه نقشی داشتند؟ و بعد طرف اسرائیلی چگونه اینها را مدیریت کرد؟ و بعد ما شاهد این موضوع هستیم خود یاسرعرفات به مرگ مشکوک کشته می شود. گروه وابسته به حماس یعنی ازنظر فکری هم به نوعی طرد می شود، گروهی را که برای اسرائیلی ها خالص بود، حفظ می کنند و برای آنها یک تار و پود جدیدی تعریف می کنند درچنین شرایطی وارد عرصه جدیدی می شوند چون انتفاضه دوم رخ داد و انتفاضه دوم وحشتناک تر از انتفاضه قبلی بوده به این نتیجه رسیدند که به این مسئله از طریق انتخابات پایان دهند. شجاعی درادامه خاطر نشان کرد: آنها گمان می کردند بعد از چند سال از شروع انتفاضه، مردم خسته اند و نیاز به صلح دارند، اکنون می توان ابومازن را به عنوان یک مرد موفق و کسی که کم و بیش به اسرائیلی ها هم خرده می گیرد، و یکبار دیگر شبیه اسلو به او امتیاز بدهند و دراین جریان او را به عنوان کسی که قدرت دارد تا انتفاضه را خاموش کند و با اسرائیلی ها گفتمان کند و از آنان قول بگیرد، مطرح کنند. درهمین جریان بود با توجه به یقینی که به دست آورند؛ مبنی براینکه ابومازن بسیار محبوب شده است، بسیار هم بر روی این مسئله کار کردند وفکر نمی کردند که حماس جایگاهی داشته باشد، دراینجا تن به انتخابات دادند، اینجا نکته خطای استراتژیکی اسرائیلی بود. درانتخابات مجلس قانونگذاری(فوریه 2006) از 126 نماینده حدود 76 نفر از طرف حماس رای به دست می آورند، پس دراینجا می بینیم که مشروعیت انتخابی که عملا باید دراختیار ابومازن قرار می گرفت تا به وسیله این مشروعیت انتخابی، حماس را خلع سلاح می کردند، محقق نشد. چون اسرائیلی ها درصدد بودند ثابت کنند حماس مشروعیت مردمی ندارد تا بعد بتوانند به راحتی آنان را خلع سلاح کنند. طبیعتا مشروعیت انتخابی که تایید شد، آمدند بین فلسطینی ها جدایی ایجاد کنند، وقتی جدایی به وجود آمد درجریان جدایی استراتژی جدید اسرائیلی این بود که مشروعیت کارآمدی را به ابومازن بدهد درصورتی که مشروعیت انتخابی ازآن حماس است و برای اینکه مشروعیت کارامدی را از حماس سلب کند، جریان دولت در تبعید را پیش کشاند و درجریان محاصره کم کم مشروعیت کارامدی را از آنان گرفت. | |||||
میزگرد تهاجم به غزه در مهر
مقاومت با پیروزی مسیر خود را می رود/ توطئه سلب مشروعیت حماس خنثی شد
خبرگزاری مهر -گروه بین الملل : بی نتیجه بودن نشست سران عرب در اجلاس دمشق و نگاه فرا سیستمی به این اجلاس داشتن و به دنبال حل ریشه ای مشکلات بودن و تکرار مجدد شکست نظامی اسرائیل در برابر مقاومت در مقیاس کوچکتر از جنگ لبنان در غزه از مسائل مهمی بود که در ادامه میزگرد بررسی تحولات غزه به آن پرداخته شد.
کد خبر 656253
نظر شما