۲۹ دی ۱۳۸۷، ۱۱:۰۲

سینما، شهر و اقتباس ادبی /

سینمای ایران بدون قهرمان / مخاطب مسیر سینماگر را تعیین می‌کند

سینمای ایران بدون قهرمان / مخاطب مسیر سینماگر را تعیین می‌کند

نشست "سینما،‌ شهر، اقتباس ادبی" با هدف بررسی سینمای شهری از دریچه ادبیات با حضور محمدرضا اصلانی، خسرو دهقان و حبیب احمدزاده شنبه 28 دی‌ماه در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، اصلانی در ابتدای این نشست با اشاره به فاصله میان ادبیات و سینما گفت: اکنون وقت آن رسیده که سینما و سینماگران ما توجهی روزانه‌تر به ادبیات داشته باشند که این نیازمند برگزاری جلساتی میان سینماگران و اهالی ادبیات است.

وی افزود: ما بدون روایت کلامی نداریم و روایت اصلی کلام ماست. روایت در هر جامعه‌ای شکل خود را دارد. قهرمان‌های جنگی ما کلیشه شده‌اند و ناگزیر خود را با قهرمان‌های دیگر قهرمان می‌کنند. چگونه روایت کردن است که واقعیت درونی جامعه را نشان می‌دهد. واقعیت تنها روزمره نیست.

این سینماگر خاطرنشان کرد: به حدی درگیر معضل ندانستن هستیم که جهان و خود را نشناخته و به مصرف‌کننده جهان تبدیل می‌شویم. ما در ادبیات خود نمی‌دانیم از کجا اقتباس داریم. اینکه اقتباس از بطن جامعه و ناخودآگاه کلی باشد، باعث می‌شود ادبیات و اثر خلق‌شده فراگیرتر باشد. ما وقتی نتوانیم از زندگی روزمره معنا استخراج کنیم قادر نخواهیم بود در ادبیاتمان هم معنا داشته باشیم. نیازهای زمان ما در سینمای ما وجود ندارد.

سپس دهقان با اشاره به اینکه مشکل سینمای ایران کلی است و ارجحیت دادن به فیلمنامه و وظیفه فیلمنامه‌نویس را زیاد کردن خطاست، گفت: همه در مشکلات سینمای ایران نقش دارند. باید متن به قصه و روایت و سینما تبدیل شود. یادمان باشد که سینما همانطور که وامدار ادبیات است، از آغاز وامدار امکانات بوده و ساخته دست مهندسین است.

وی افزود: تصور می‌کنم آنچه از ادبیات به ما مربوط می‌شود،‌ بحث قصه و روایت است. بشر از ابتدا با قصه خو گرفته است و بعد از راه‌اندازی سینما بشر دوست دارد شنونده و بیننده قصه در آن باشد. سینمای ایران برای سرپا ماندن و جذب مخاطب به ادبیات، تاریخ و قصه چنگ می‌اندازد.

این منتقد سینمایی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: ما در سینما به چیزی نمی‌پردازیم و این علاقه مخاطب و امکانات تهیه‌کننده است که ما را به سمت قصه شهروندی، روستایی و غیره می‌کشاند. این مخاطب است که ذائقه و مسیر نهایی را تعیین می‌کند. به طور طبیعی سینمای عادی یک بازار عرضه و تقاضا و نظر و نیاز مخاطب در آن تعیین‌کننده است.

در ادامه این نشست احمدزاده با طرح این سئوال که آیا اثری وجود دارد که وامدار اقتباس نباشد، گفت: به نظر من کارگردان یا فیلمنامه‌نویسی که ذهنش انباشته از آموزه‌ها و خوانده‌ها نباشد، نمی‌تواند دست به نوشتن بزند. معتقدم همه به صورت ناخودآگاه وامدارند. اگر جهانی که برداشت می‌کنیم به چهار قسمت مکتوب، سینمایی، زندگی و خیالی تقسیم کنیم،‌ کارگردان صاحب فکر می‌تواند مدعی شود در جهان خیالی از سه جهان دیگر وام گرفته است.

وی ادامه داد: بحث ما در سینمای ایران وقتی تقسیم‌بندی خوبی پیدا می‌کند که بدانیم دنبال چیست و از چه کسانی قهرمان می‌سازد. خیلی از روابط و تعریف‌های ما در سینمای قبل و بعد از انقلاب یکی است و نتوانسته‌ایم قهرمان‌سازی مناسبی داشته باشیم. قهرمان‌های خارجی دنبال کسب موفقیت و به دست آوردن هستند، در صورتی که ما قهرمانانی را دوست داریم که به استغنا رسیده‌اند و از خود می‌‌گذرند.

این فیلمنامه‌نویس اظهار داشت: اگر فیلمنامه خوب نداریم پس فیلم خوب نیز در سینمای ایران وجود ندارد. ما در همه مسائل مشکل داریم. مشکلات زندگی به حدی است که در زمینه تحقیق حرکت مؤثر نمی‌توان انجام داد. ما به خود دروغ می‌گوییم که قهرمان‌های جدید ساخته‌ایم. ما وقتی قادر نباشیم قهرمان‌های خود را وارد زندگی جاری کنیم،‌ قهرمان‌های خود را ابتر کرده و نمی‌توانیم در زندگی عادی آنها را جایگزین کنیم.

احمدزاده خاطرنشان کرد: ما با القاب قهرمان‌های خود را خراب می‌کنیم. ما کمتر به قهرمانانی نظیر امام موسی صدر پرداخته‌ایم. وقتی ما قهرمانانی اینچنین را نمی‌شناسیم قادر نیستیم قهرمان‌سازی کنیم. ما شناختمان کم است ولی مدعی هستیم. اگر با بینش با همه موضوعات برخورد کنیم، موفق خواهیم بود.

بعد از این سخنان فیلم سینمایی "مهمان مامان" ساخته داریوش مهرجویی نمایش داده و سپس جلسه نقد و بررسی این فیلم برگزار شد. سومین جشنواره بین‌المللی فیلم شهر اسفندماه در تهران برگزار می‌شود و "سینما،‌ شهر، اقتباس ادبی" نخستین نشست تخصصی این جشنواره به شمار می‌رود.

کد خبر 818386

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha