به گزارش مهر، سفر غیررسمی اما پرخبر و پر حاشیه گرهارد شروردر صدراعظم پیشین آلمان به ایران، تا چند روز در صدر اخبار مربوط به ایران در رسانه های غربی جای گرفت ؛ هرچند که بارها بر غیررسمی بودن و شخصی بودن سفر شرودر تاکید شد؛ اما قرائنی وجود دارد که می توان از این سفر تاریخی،" برداشت های رسمی" یا شبه رسمی هم داشت.
واقعیت این است که در شرایط فعلی، هیات حاکمه جدید آمریکا بر سر دوراهی ادامه "راه نو محافظه کاران در مقابل ایران" یا گزینه "مذاکره سخت و مستقیم با ایران" قرار گرفته است. نتایج مشاهدات ومذاکرات شرودر از درون ایران می تواند هیات حاکمه آمریکا را دراین تصمیم مقتضی یاری کند. به بیان دیگر، با توجه به نزدیکی نسبی مواضع شرودر با باراک اوباما و دموکرات های کاخ سفید، شرودر را می توان با کمی اغراق، "سفیر غیررسمی اوباما در تهران" نیز دانست؛ سفیری که وظیفه دارد زمین طرف مقابل را چک کند و نظر نهایی و رسمی ایران در مورد پیش زمینه های "تغییر" در نگاه واشنگتن به تهران و یا مذاکره را به مرد سیاه پوست کاخ سفید برساند.
مواضع ضد جنگ شرودر در جنگ عراق(2003) و نقش ویژه آلمان در مذاکرات هسته ای قبل از 2004 مجموعه عواملی است که در شرایط فعلی،غرب را به این نتیجه رسانده که صدراعظم سابق ژرمن ها می تواند چهره دلنشین و مطلوبی برای تهران باشد و نوعی میانجگری نرم بین جمهوری اسلامی و غرب را لااقل مزه مزه کند. |
از سوی دیگر، مواضع ضد جنگ شرودر در جنگ عراق(2003) و نقش ویژه آلمان در مذاکرات هسته ای قبل از 2004 مجموعه عواملی است که در شرایط فعلی،غرب را به این نتیجه رسانده که صدراعظم سابق ژرمن ها می تواند چهره دلنشین و مطلوبی برای تهران باشد و نوعی میانجیگری نرم را بین جمهوری اسلامی و غرب لااقل مزه مزه کند.
شرودر در سفر خود به تهران، تقریبا با همه مقامات ارشد و تاثیرگذار ایران از رئیس جمهور و رئیس مجلس، وزیر خارجه تا رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و شهردار تهران و حتی رئیس جمهور سابق و نامزد انتخابات آتی دیدار کرد، نوع دیدارهای شرودر در تهران به گونه ای بود که اگر شرورد حتی در قامت صدراعظم آلمان به ایران آمده بود،چنین ملاقات هایی در همین سطح با مقامات ایرانی می داشت و همین مهم اهمیت ویژه این سفر را نشان می دهد.
ضمن اینکه نباید فراموش کرد گرهارد شرودر، روابط نزدیکی هم با کمپانی های عظیم چندملیتی در حوزه انرژی دارد (مثل اکثر سیاستمداران غربی که بعد از بازنشستگی به سمت مشاور و سفیر کمپانی های بزرگ درمی آیند) ، از این رو در پس لایه های سیاسی سفر شرودر به تهران می توان انگیزه های اقتصادی را نیز در نظر گرفت؛ به خصوص اینکه اروپایی ها اصلا مایل نیستند در خصومت ایران و آمریکا، از فرصت های اقتصادی موجود بویژه در زمینه انتقال گاز به قاره سبز چشم پوشی کنند.
باید پذیرفت اصل انجام این سفرنوعی تمایل به تنش زدایی با ایران بود وبی دلیل هم نبود که این سفربا واکنش منفی محافل رژیم صهیونیستی مواجه شد و سفر صدراعظم سابق آلمان به ایران را نوعی دهن کجی به موضوع هولوکاست-که آلمان در آن نقش محوری دارد- ارزیابی کردند.
به گزارش مهر ، تاکید ویژه شرودر بر ایده "کنسرسیوم هسته ای "(که جزو پیشنهادات ایران در سال 2005 بود و با بی توجهی غرب مواجه شد) می تواند این معنا را داشته باشد که لااقل برخی از چهره های واقع بین غرب به این نتیجه رسیده اند که در مخالفت با فعالیت های هسته ای ایران، زیاده روی کرده اند و همین زیاده روی در موضوع هسته ای بود که تبدیل به" قفل بزرگ روابط ایران و غرب" شده است و اینک باید برای رفع تنش های موجود، کلیدی برای این قفل پیدا کرد.
می توان گفت از فحوای سخنان متنوع شرودر در تهران چنین برمی آید که تاکید بر ایده " کنسرسیوم هسته ای" ، با هدف نوعی زمینه سازی آرام برای " مذاکره مستقیم ایران و آمریکا" انجام می شود.
بدون تردید، کوچکترین جزییات دیدارها و نتایج سفر شرودر به تهران با تحلیل دقیق محافل سیاسی غرب مواجه خواهد شد و در انتخاب گزینه غرب در برابر ایران ، قطعا موثر خواهد بود، لذا باید چند هفته انتظار کشید و منتظر طعم سخنان جدید صدراعظم سابق آلمان شد تا معلوم شود مرد بلند قامت سیاست اروپا، از سفر تهران چه طرفی برای غرب بسته است.
نظر شما