خبرنگارگروه ورزشي" مهر": درست پس ازسوت پايان بازي توسط داورژاپني بود كه شعارعليه برانكودر حمايت ازخداداد عزيزي و وحيد هاشميان فضاي سرد وسنگين آزادي را درحالي كه شيطانكهاي اردني رقص آتش مي كردند، دربرگرفته بود. كمي آن طرفترهم مردم ازمقابل جايگاه شيشه اي خبرنگاران درحالي كه با نگاهشان يك دنيا حرف داشتند، با عصبانيت ورزشگاه را ترك مي كردند. درجايگاه V.I.P هم خبري ازمهرعليزاده رييس سازمان تربيت بدني نبود، اوكه دربازيهاي گذشته با شادي فراوان براي مردم دست تكان مي داد ودررختكن بازيكنان بجاي همه كساني كه درپيروزيها نقش داشتند تشكر مي كرد، پس ازدريافت گل ورزشگاه را ترك كرد تا مجبور نباشد درمقام پاسخگويي مردم درآيد، آن هم درسال پاسخگويي مسوولان !!
مهرعليزاده با اين حركت نشان داد كه هنوزورزشي نيست وبا برخي وقايع ورزشي سياسي برخورد مي كند...................... .....اما شايد بهترين سوژه پس ازباخت ايران محمد دادكان رييس فدراسيون فوتبال باشد. درست درحالي كه حسين فركي درپاسخ به مردم اينگونه توضيح مي داد كه خودش هم نمي داند چرا بچه ها اينقدرضعيف كاركردند؟ دكتردادكان سواربراتومبيل خود به همراه تيمسارنوآموزازمقابل آنها رد شدند وگذشتند. كمي آن طرفتربا ديدن من نيش ترمزي كوتاه مي كند ومرا نيزبه جمعشان اضافه مي كنند.
دادكان كه بشدت ناراحت بود، به عدم تعويض سه بازيكن لژيونرتوسط برانكوانتقاد كرده ومي گويد: بميرم ، نمي توانم به مردم دروغ بگويم. وي خطاب به تيمسار نوآموزادامه مي دهد: ناصرخان قبول كن بد بوديم، مردم حق دارند ناراحت باشند، آخراين چه بازي بود كه اين بچه هاانجام دادند؟
تيمسارنوآموزدرپاسخ به حمايت ازبرانكوپرداخته وبا تاكيد مي گويد:" خدا وكيلي برانكوگفته بود بازي سختي داريم وهشدارداد كه تيم اردن روزبدي را براي ما رقم مي زند."
اين درحالي بود كه ناراحتي به وضوح ازچهره دادكان درآن تاريكي ديده مي شد وازرفتارعصبي ناراحتي معده اش كه پس از انتصابش به رياست فدراسيون به سراغش آمده بود، عود كرد.
دادكان درحالي كه شيشه ماشين را پايين داده بود تا درمقابل اعتراض مردم ازآنها عذرخواهي كند، بازهم مردم را خطاب قرارداد و گفت: هرچه داريم ازاين مردم است، آنها بهترازهركس فوتبال را مي فهمند. آخر نمي دانم ناصرخان، چرا اين بازيكنها را كه ضعيف بودند، تعويض نكرد. دراين لحظه نوآموزميان حرفهاي دكتر مي آيد ومي گويد: شما كه خودت فوتبالي هستي، بايد ازبرانكوحمايت كني. من دلم روشنه كه اين تيم به جام جهاني مي رود.
دادكان با تاييد حرفهاي نوآموزمي گويد: مردم ما احساسي هستند، همين مردم وروزنامه ها چند ماه پيش كه شاهرخي مقابل اردن باخت شعار" برانكو، برانكو" را سرمي دادند. حالا عليه برانكوشعارمي دهند. من خودم برانكورا آوردم، حالا هم تا آخرازاوحمايت مي كنم. من نمي توانم دروغ بگويم، درمورد آوردن مايلي كهن اشتباه كردم، اما به برانكووكارش اعتقاد دارم. درهمين لحظه بود كه ماشين دادكان را ترك گفتم تا به ياد سه سال قبل بيافتم كه دادكان بازهم همين حرفهايي را مي زد كه امروزبه آنها اعتقاد داشت، او هيچ فرقي نكرده است. " اوهمان دادكان است."
نظر شما