مهر : وضعيت فعلي رمانهاي مربوط به جنگ را از دو منظر " توليد " و " انتشار" تشريح كنيد؟
خسرو شاهي : رمان جنگ ، به دليل نبود " من " منهمك دراجتهاد ادبي و" من " منهمك در جنگ ، هنوزبه بالندگي لازم دست نيافته است . نوشتن سالي يك دو رمان دراين حوزه ، آن هم رمان هايي كه منتقدين مانده اند تا اين نوشته ها را رمان بنامند تا خاطره ، نشان ازهمين رقت حال رمان دفاع مقدس دارد. البته ازآنها كه چهارراه ادبيات وداستان نويسي جنگ را مال خود كرده اند ، بگذريم...
آنها آدم هايي هستند كه هفت آب ، شسته ترازديگران اند وبه تاييد و تكذيب آنها اين كارهاي نيم بند كساني كه بله قربان گوي همين چهار، پنج استاد عرصه ادبيات جنگ و بلكه ادبيات به طور مطلق ( ! ) آن هستند ، مي تواند به داوري ها وجشنواره ها راه پيدا كند.
اما انتشاررمان هاي جنگ نيز، حال و روز بهتري ازآنچه درباره توليد اين گونه ادبي گفته شد ، ندارد ، الا اين كه انتشارات " فرهنگ گستر" اخيرا دست به كارهاي اميدواركننده اي زده است . دريغا، دريغ ازيلي كه گشاده دستي حاتم طائي را داشته باشد و گوهرشناسي خبره ترين صرافان بازارالماس طبيعي ، كسي كه بتواند بين الماس مصنوعي متبلور شده درماشين را با الماسهاي متبلورشده در قعرزمين و درزمانهاي بس طولاني را بشناسد ، " خرمهره " ها به ضرب رفيق بازي واستاد ، استاد بستن به همان چهار، پنج نفركه ميراب غيرعادل ادبيات داستاني جنگ هستند ، به جاي " دُر" جا زده مي شوند و به آنچه درعالم " ادبيات جنگ " اتفاق مي افتد ، بي اعتنايي مي كنند.
مهر : اگر قرار باشد وضعيت كلي كتاب و مطالعه را در جامعه امروز ايران تشريح كنيد ، تا ديدگاه شما را براي شروع بحث هاي بعدي بهانه قرار بدهيم ، چه مي گوييد؟
خسروشاهي : دراين زمينه ، خبرهاي متناقصي گفته و شنيده مي شود ، ازطرفي ، به نقل ازبرخي اهل نظر و دقت ، گفته مي
دركشورما كتاب همان قدر اهميت دارد كه كاغذهاي اهدايي وزارت ارشاد به ناشران برسد و كارراسته ظهيرالاسلام به سامان! |
حقيقت امر ، آن است كه سازوكار ورود كتاب به عرصه زندگي مردم ازسوي دولت ودست اندركاران نشر، طراحي درستي ندارد ، دركشورما كتاب همان قدر اهميت دارد كه كاغذهاي اهدايي وزارت ارشاد به ناشران برسد و كارراسته ظهيرالاسلام به سامان!
چه بسا بسياري از شمارگان كتاب ها در شناسنامه آنها عدد واقعي نباشد ومردم نيزكتاب را در زمره احتياجات واقعي خويش نمي بينند ودر كيف پولشان رقمي نيست تا صرف اين عطيه فرهنگي شود واينها هم به ساز و كار ارشاد وسازمان هاي فرهنگي برمي گردد ، كو صاحب ذوقي كه با طراحي درست و قدرت درك بالا ، پشت سر جماعت مولف بايستد و كتاب هاي باب طبع ايراني جماعت را در دو مولفه فرهنگ ايراني و ميراث ديني توليد كند و با چرخه درست توزيع آن را به دست محتاجان و تشنگان فرهنگي اين سرزمين اهورايي برساند؟
مهر : معيارهاي گزينش آثار برتر حوزه ادبيات در سالهاي اخير چيست ، به ويژه جايزه هايي كه براي ادبيات داستاني درنظر مي گيرند ، مانند يلدا ومهرگان و اخيرا هم " قلم زرين " و ...؟
خسرو شاهي : درميان مسلمانان ، نبايد اين رسم ها ، نابايسته و ناشايسته باشد ، اما ...!
دريافت حقير كه معلوم نيست چقدر مقرون به صحت باشد ، اين است كه در ايران ، " ارتباط " اصل اول و حرف اول گزينش آثاربرتر در حوزه اتنخاب آثار ادبي است . دم دستي ترين رفقا هميشه گزينه اول دريافت جايزه هاي ادبي اند!
مهر : در حال حاضر ، سرگرم تاليف چه اثري هستيد؟
خسروشاهي : از بد روزگار، چرخ زندگي من نيزبايد بچرخد ! پس تعهد خودم را به ورطه فيلمسازي مستند جنگ بردم ... چهل قسمت برنامه مستند " روايت راوي " را نوشتم وبه عنوان مشاوركارگردان در14 قسمت اين برنامه همكاري كردم . رمان " تقويم " كه نام فعلي آن " يك شاخه گل نرگس " است و شايد بازهم تغيير كند را ، تصحيح نهايي كرده ام وبه ناشر سپردم ، قول انتشاراين اثردرتابستان 83 داده شده است هشتاد فيلم مستند جنگ را به صورت فرهنگ واره شرح كردم و قرار است تابستان 83 باتصوير منتشر شود. در حال حاضر مشغول به نوشتن فيلم نامه اي هستم براي سينما كه تازه سكانس دهم آن را به پايان رسانده ام.
مهر: با توجه به اين كه در حوزه " ادبيات پايداري " نيز آثاري منتشر كرده ايد ، آيا اين گونه ادبي را مانند برخي از نويسندگان و منتقدان ادبيات داستاني ، زير شاخه اي از ادبيات ملي يا ديني مي دانيد ، يا آن را به عنوان حوزه اي متفاوت و متمايز از بقيه تلقي مي كنيد ؟
خسروشاهي : معتقدم كه " ادبيات پايداري " ذيل ادبيات ديني ما معنا مي يابد ، ادبياتي كه براي دفاع ازفرهنگ و فكري كه جهاد و دفاع برآن ابتناء
كو صاحب ذوقي كه با طراحي درست و قدرت درك بالا ، پشت سر جماعت مولف بايستد و كتاب هاي باب طبع ايراني جماعت را در دو مولفه فرهنگ ايراني و ميراث ديني توليد كند و با چرخه درست توزيع آن را به دست محتاجان و تشنگان فرهنگي اين سرزمين اهورايي برساند؟ |
مهر : " زندگي نامه نويسي شهداي جنگ هشت ساله ما و آوردن آن در حوزه ادبيات داستاني؟ " ، با اين كار در شرايط خاص زماني امروز ، تا چه اندازه موافق هستيد؟
خسروشاهي : يكي از پسنديده ترين كارها به خدمت گيري قلم تواناي نويسندگان خبره و نام آور براي نوشتن زندگي نامه شهدا به صورت رمان و داستان جذاب است ، دربين نويسندگان ممالك ديگر نيز ، اين نوع از ادبيات ، بسيارمورد استقبال مردم قرار گرفته و بايد اين راه ، با توجه به فرهنگ و ميراث ديني كشور ما پرقدرت طي شود.
مهر : عده قابل توجهي از صاحبنظران فرهنگي ، از جمله اهل قلم ، بر اين باورند كه رسانه هاي ديداري و شنيداري ، حق مطلب را درمورد ادبيات ، كتاب و مفاهيم مربوط به اين حوزه هاي فرهنگي را ادا نمي كنند ، آيا شما هم چنين باوري داريد؟
خسرو شاهي : معرفي مناسب آثار ارزشمند به مخاطبان بايد سرلوحه كار رسانه هاي ما باشد و اين كار ، اگر به نحومطلوب تري ارائه شود ، مي تواند خدمت به رسانه هاي مكتوب باشد.
شادمانه بايد گفت كه هواداران انقلاب اسلامي و شيعه دردنيا ميراث معنوي انقلاب ودين ما را چون تحفه اي الهي و به صورت كالاي قاچاق درعرف بين المللي ، دست به دست مي گرداند. |
مهر : آيا در حال حاضر ، نهاد يا مركزي در حمايت صادقانه و بدون چشمداشت از هنرمندان متعهد ، مايه مي گذارد ؟ اگر پاسخ شما مثبت است ، چرا در سالهاي اخير ، شاهد نامه ها و پيام هاي مكرري هستيم كه از سوي شاعران ، نويسندگان ، پژوهشگران و ... خطاب به مسئولان كشور صادر مي شود كه در اغلب آنها ، مشكلات مالي و هنرمند و اديبي مورد تاكيد قرار گرفته است ، آخرين نمونه ، مربوط به مرحوم " تيمور ترنج " بود ...
خسروشاهي : بگذاريد خيالتان را آسوده كنم ، درحرف مسئولان ما ، چنين نهادي وجود دارد ، آري ، هر كجا مسئولي ، سخني درباره هنر و هنرمند بگويد ، از ضرورت حمايت از هنرمندان ، دائره المعارفي به پيدايي مي آورد اما متاسفانه درعمل چنين نيست!
مهر : برويم سراغ نهضت ترجمه در ايران از آغاز تا امروز ، درحال حاضر ، كفه ترجمه سنگين تر است يا تاليف ؟ چه راه هايي طي شده است؟
خسروشاهي : به عنوان مقدمه بايد بگويم كه فرهنگ وادبيات ، ترجمه پذير نيست . هر متني درترجمه ، قسمت هاي زيادي از جذابيت و مفهوم خود را از
در ايران ، " ارتباط " اصل اول و حرف اول گزينش آثاربرتر در حوزه اتنخاب آثار ادبي است . دم دستي ترين رفقا هميشه گزينه اول دريافت جايزه هاي ادبي اند! |
مهر : ... و خلاصه اين كه چرا ادبيات معاصر ما جهاني نشد ؟
خسروشاهي : جهاني شدن مستلزم پذيرش كد خدايان جهان است و ما هنوز كدخدايان دهكده جهاني را به رسميت نشناخته ايم. گر چه دل بسياري غنج مي زند كه ما در جهاني شدن ، سهيم بشويم وخود را به سيل خانمان براندازغرب زدگي بسپاريم. اما سيرت ايراني جماعت با ژاپن و اندونزي و ساير ملل خود باخته در مقابل غرب ، قدري متفاوت است ، ما شيعه علي مرتضي ( ع ) و محب فاطمه زهرا ( س ) هستيم و تا هستيم ، كسي نمي تواند ما را جهاني كند . اين به عنوان مقدمه . اما سوال شما شايد اين باشد كه چرا شاهنامه گلستان و بوستان حافظ و ... جهاني شده اند ، اما از ادبيات دفاع مقدس ما ، ادبيات معاصري
هر كجا مسئولي ، سخني درباره هنر و هنرمند بگويد ، از ضرورت حمايت از هنرمندان ، دائره المعارفي به پيدايي مي آورد اما متاسفانه درعمل چنين نيست! |
كه ميراث دار حافظ و سعدي و .. است ، درجهان ، خبري نيست؟!
پاسخ ، قدري دشوار است. از طرفي مابا تحريم جهاني انتشارات وخبرگزاري هاي صهيونيستي مواجهيم ، هر جا نام يك اثرغيرتمند ايراني بيايد ، ناظران بنگاه هاي خبري وانتشاراتي جهان آن را حذف مي كنند وازطرف ، ديگر شادمانه بايد گفت دركنارمافياي قدرت جهاني ، شبكه ديگري ازهواداران انقلاب اسلامي و شيعه دردنيا پديد آمده است كه ميراث معنوي انقلاب ودين ما را چون تحفه اي الهي و به صورت كالاي قاچاق درعرف بين المللي دست به دست مي گرداند. اكنون درخاورميانه ، دراروپا و درآمريكا ، هواخواهان امام خميني ( ره ) دورازچشم مافياي جهاني ، آثاردلخواهشان را به دست مي آورند و مي خوانند و ما در اين بخش جهاني شده ايم.
مهر : بعد از كتاب " هميشه با هم - زندگي شهيد مهدي باكري " و " صخره ها و پروانه ها " ، نام چند اثر منتشر شده ديگرتان را ذكر كنيد.
خسروشاهي : باغ باور ( مجموعه داستان - 1377 ) ، بيرون قلعه امن نيست ( مجموعه داستان - 1376 ) ، غروب آبي رود ( همين روزها به چاپ سوم مي رسد - چاپ اول : 1379 ) ، خيابان رويت ( مجموعه داستان ، 1377 ) ، از كوچه هاي بي خبري ( مجموعه 45 نثر ادبي 1381 ) ، به كلي سري ( مجموعه داستان - 1381 ) و ....
نظر شما