مهدی غبرائی مترجم در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: رمان طولانی همینگوی را که پیش از این چندین بار هم به فارسی ترجمه شده و نام آن "زنگها برای که به صدا درمیآید" بوده است دوباره ترجمه کردهام که ترجمه اخیر برگردان کاملی از این اثر است و نام آن را از روی شعرجان دان شاعر متأله انگلیسی "این ناقوس مرگ کیست" گذاشتهام.
بلندترین رمان همینگوی ترجمه کاملی به فارسی ندارد
وی ادامه داد: این کتاب طولانیترین رمان همینگوی است که در آن نویسنده جا پای استاد بزرگ تولستوی گذاشته است .اما این اثر تا کنون به کمال به فارسی ترجمه نشده است و من در ترجمه اخیر تلاش کرده ام ترجمهای کامل ارائه کنم. این کتاب اصطلاحات اسپانیایی و آلمانی زیاد دارد و در نیمه پایانی کتاب کلمات فرانسوی وجود دارد که من در ترجمه سعی کردهام از هیچ کدام از آنها صرفنظر نکنم.
ترجمه نام کتاب اشتباه بوده است
مترجم رمان" فرزند پنجم" اثر دوریس لسینگ در پاسخ به این پرسش که آیا تغییر نام اثر باعث نمیشود که مخاطب در برخورد اول نداند که قرار است با اثر مشهوری که شاید قبلا آن را مطالعه کرده باشد روبهرو شود؟ توضیح داد: آن ترجمه از نام کتاب غلط بوده است و از لحاظ مفهومی هم نام جدیدی که من بر اساس شعر "جان دان" انتخاب کرده ام با مضمون کتاب مطابقت بیشتری دارد.
غبرائی افزود: واژه Bell که به "زنگ" ترجمه شده است از نظر من درست نیست بلکه با توجه به داستان، "ناقوس" برگردان درستتری است. ناقوس را هم در عزا هم در جشن به صدا درمیآورند و "این ناقوس مرگ کیست" نام بهتری بر این رمان است.
"این ناقوس مرگ کیست" به ارشاد میرود
به گفته وی این کتاب را قرار است نشر افق منتشر کند و در حال حاضر کار ترجمه آن به پایان رسیده و به زودی برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد میرود.
ترجمه یک اثر روانشناسانه توسط غبرائی
این مترجم در ادامه درباره ترجمهای از یک روانشناس خبر داد و گفت: همانطور که میدانید عمده تمرکز من در ترجمه بر روی رمان است البته به دلیل تحصیلات دانشگاهی ام در رشته سیاست در این زمینه هم کار کردهام که از جمله ترجمهای به نام "زندگینامه کلینتون" است .همچنین به دلیل علاقمندیم به سینما در این عرصه هم ترجمههایی دارم ولی تا کنون در زمینه روانشناسی کار نکرده بودم تا اینکه به تازگی "چشم در چشم خورشید" از اروین یالوم را ترجمه کردم.
وی توضیح داد: از این نویسنده پیش از این رمانی به نام "وقتی نیچه گریست" به فارسی برگردانده شده است و کتاب "چشم در چشم خورشید" را من از مسافری که از آمریکا آمده بود گرفتم تا بخوانم و نظر بدهم که آیا برای ترجمه توسط دیگران مناسب است یا خیر، ولی وقتی مشغول خواندنش شدم آنقدر نظرم را جلب کرد که خودم آن را ترجمه کردم.
غبرائی افزود: سه ماه و نیم کار ترجمه این کتاب طول کشید و در حال حاضر کتاب حروفچینی شده و مشغول غلط گیری آن هستم تا نشر جیحون آن را منتشر کند.
کتابی درباره روشهای غلبه بر اضطراب مرگ
مترجم "هزار خورشید تابان" خالد حسینی درباره دلایل جذب خود به این کتاب را اینگونه توضیح داد: نویسنده کتاب یک روانشناس بالینی است و اساس بحث خود را بر این گذاشته که در دو چیز نمیشود خیره شد یکی خورشید و دیگری مرگ. عنوان فرعی این کتاب هم متناسب با مضمون آن این است "چگونه بر هراس مرگ غلبه کنیم".
این مترجم ادامه داد: بحث این کتاب درباره مرگ به اشکال گوناگون است و از تفکرات فلاسفه یونان تا معاصر و روانکاوهایی چون فروید در این اثر استفاده شده است البته مهمترین ویگی نثر کتاب این است که ساده، شیوا و همه فهم است و غیر از چند مورد اشارات تئوریک مابقی کتاب برای خواننده غیرتخصصی هم قابل فهم است.
وامگیری از سینما و ادبیات
غبرائی با تاکید بر اینکه خواندن این کتاب برای او جذاب بوده و امیدوار است دیگر خوانندگان هم از آن لذت ببرند از دیگر ویژگیهای کتاب اینگونه گفت: این کتاب از دو منظر عمده قابل توجه است یکی اینکه نویسنده به دلیل آشنایی که به ادبیات و سینما دارد در طول کتاب اشاراتی به فیلمها و کتابهایی که به نوعی با مرگ سر و کار دارند میکند مثلا درباره کوروساوا و فدریکو فلینی یا همینگوی و آثارشان که مرتبط با موضوع است مینویسد.
وی جنبه دیگری که این کتاب را بارز می کند اینگونه توضیح داد: از آنجا که نویسنده روانکاواست به تجزیه و تحلیل رفتارها و روند درمان بیمارانی که به او مراجعه کرده اند میپردازد. او اضطراب از مرگ را تجزیه میکند و اثر تحلیل خود را به شیوهای داستانوار مینویسد. او معتقد است حال که نمی توان بر مرگ غلبه کرد باید بر اضطراب آن غلبه کرد.
ترجمه "شبانه ها"ی آهنگین ایشی گورو
این مترجم درباره اثر دیگری که ترجمه آن را به پایان رسانده گفت: یک مجموعه داستان به نام "شبانهها" از کازوئو ایشی گورو ترجمه کرده ام که در این کتاب پنج داستان نسبتا بلند با محوریت موسیقی آورده شده است. دو داستان این کتاب به هم مرتبط و سه داستان دیگر از هم مستقل هستند.
غبرائی ادامه داد: این اثر جدید ایشی گورو است و از آنجا که من از گذشته با آثار این نویسنده آشنا و پیگیر کارهایش بوده ام وقتی این کتاب منتشر شد آن را سفارش دادم و از وقتی که به دستم رسید دو ماه زمان برای ترجمه آن گذاشتم.
به گفته وی ترجمه این کتاب 220 صفحهای به پایان رسیده و برای پشت سر گذاشتن مراحل چاپ تحویل انتشارات "کتابسرای نیک" شده است.
"بن در جهان" فعلا معلق است
وی در پایان در جواب به این سوال که شما چندی پیش از ترجمه "بن در جهان" ادامه رمان" فرزند پنجم" نوشته دوریس لسینگ خبر داده بودید آن کار در چه مرحلهای است؟ گفت: به دلیل تمرکز روی کتابهایی که درباره شان با هم صحبت کردیم فرصت نشد که آن کار را شروع کنم.


نظر شما