حجت الاسلام تیمورعلی عسگری نماینده سابق مجلس ، مشاور و رابط پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در طول مصاحبه همواره لبخند به لب دارد و مثالهای شیرین از فرهنگ عامه را نیز چاشنی موضوعات سیاسی می کند. با صبر و تحمل فراوان به سئوالات خبرنگار سیاسی مهر پاسخ می دهد و به انتخابات سال گذشته به عنوان جریانی که گذشت اما نیاز به آسیب شناسی دقیق دارد، نگاه می کند.
متن کامل گفتگوی خبرنگار سیاسی مهر با وی در تحلیل انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث پس از آن چنین است:
* خبرگزاری مهر: دلایل موثر در حضور پرشور مردم در فعالیتهای انتخاباتی و مشارکت کم نظیر 40 میلیونی در انتخابات 22 خرداد 88 چه بود؟
- علی عسگری: با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری یک امر ملی و ریشه در آرمانهای امام راحل(ره) دارد ، مردم به انتخابات ریاست جمهوری توجه دارند و تکلیفی به آن نگاه میکنند. بسیاری وفاداران به امام(ره) و علاقمندان به اسلام انتخابات ریاست جمهوری را تکلیف شرعی خود میدانند و به همین دلیل در آن شرکت میکنند. بازگشت به قانون، حضور کاندیدا از جناحهای مختلف، حضور فعال احزاب و گروههای سیاسی در فضای انتخاباتی، رسانهها، به ویژه رسانه ملی و حضور مجریان و ناظرین انتخاباتی همه دلایل پرشور بودن دهمین انتخابات ریاست جمهوری بود.
به نظر میرسد مردم و کاندیداها هم با استفاده از فضای انتخاباتی و رسانه ای رقابت را جدی تلقی کردند و در نتیجه به نحوی به شکل یکپارچه در انتخابات حضور موثر و فعال داشتند. البته به دلیل اینکه فضای سیاسی کشور امروز خارج از چارچوب احزاب موثر و کارآمد پیش میرود و موضوع توده گرایی و اتکا بر احساسات عامه مردم از ناحیه بخش قابل توجهی از جریان سیاسی کشور مورد نظر قرار گرفته ؛ عده ای طبیعتا در مقابل کاندیداهای غیردولتی سعی میکردند حضور نخبگان را در فضای انتخابات فعال کنند و نخبگان بیش ا زهر زمان دیگری فعال شدند.
به طور مثال محسن رضایی با رهبری جریان فکری اصولگرای منتقد فضای نخبهگرایی و برنامه محوری را در انتخابات ریاست جمهوری بنیان گذاشت.
همه جریانات فکری مردمی در دهمین انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا داشتند و این موجب حضور پرشور مردم در این انتخابات شد. |
فقدان جریانهای حزبی اثرگذار موجب شد کاندیداها با سلیقههای فکری مختلف این خلاء را پر کنند و نکته بسیار جالب این است که غیر از جریان اصولگرای حامی دولت با محوریت محمود احمدینژاد و جریان اصلاحات که کاندیدای خود را داشت ، جریان سومی هم با عنوان اصولگرای منتقد و با حضور محسن رضایی شکل گرفت که بیشتر جریان تبلیغاتی را به سمت و سوی برنامه محوری کشاند.
این جریان سوم با به نقد کشیدن جریان اصولگرای دولتی و اصلاحات، بنیانی را تاسیس کرد تا راه نخبهگرایی و برنامه محوری در کشور مبنا شود و راه مطلوب آینده را از نوع اصولگرایی اصلاح طلبانه به معنی حقیقی کلمه منظور نظر قرار دهد. در انتخابات 22 خرداد هیچ جریان مردمی در کشور فاقد کاندیدا نبود و این موجب پرشور شدن این انتخابات شد. چون سه سلیقه فکری مختلف حضور داشتند و همه طیفهای اجتماعی احساس مسئولیت و وظیفه برای شرکت در انتخابات کردند.
* آیا تشدید فضای دو قطبی در انتخابات را به عنوان یک عامل موثر قبول دارید؟
- بله. انتخابات 22 خرداد سال 88 در کل دو قطبی شد و این موضوع موجب شد تا حد زیادی انتخابات به صورت هیجانی پیش برود و تقابلها نیز تشدید شود و این تقابلها پس از اعلام نتایج آرا متاسفانه شکل مخاصمه آمیزی به خود گرفت و هم اکنون نیز چالشهای بعد از انتخابات ملموس و قابل تامل است. تقابل های انتخاباتی باید 23 خرداد تمام می شد اما عده ای نخواستند.
* شاخص بودن چهرههای حاضر شده در عرصه انتخابات از جنبه های مختلف به عنوان یک مولفه ، چه تاثیری بر اوجگیری هیجانات طرفداران داشت؟
- در انتخابات ریاست جمهوری بنا به ضرورت باید کاندیداها شاخص باشند چرا که رئیس جمهور دومین جایگاه مسئولیتی در کشور را بر عهده دارد و نظارت بر این موضوع بر عهده شورای نگهبان است. شاخص بودن چهرههای انتخابات ریاست جمهوری یک اصل ثابت در انتخابات است. اما فعل و انفعالات جهانی و منطقهای و شاخصهای فراروی کشور در عرصههای مختلف فضا را به گونهای فراهم ساخت که مردم بیش از هر زمان دیگری با مطالبات نوتر و جدیتری سعی کردند در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند و همه طیفها کشور را در وضعیت مخاطره آمیزی میدیدند که برای برون رفت از آن بسیاری از دلسوزان نظام تلاش کردند.
در انتخابات 22 خرداد برخی آرای پنهان خود را آشکار کردند و 10 میلیون رای اضافه نسبت به انتخابات پیشین به صندوقها ریخته شد که در حالت بسیار مثبت اندیشانه این افراد جزو گروهی هستند که ذائقه ویژه سیاسی و طالبان تغییر در روشهای اجرایی کنونی کشور قلمداد میشدند و عمده این آرا مربوط میشد به پایتخت نشینان که معضلات زیادی را در زندگی خود شاهد بوده و هستند.
نباید فراموش کرد که به هر حال 10 میلیون آرا خاموش در انتخابات 22 خرداد به پای صندوقهای رای آمدند تا در برخی سیاستهای اجرایی کشور تغییر ایجاد کنند. |
برخی کلانشهرها، برخی دانشگاهیان و فارغالتحصیلان دانشگاهها نیز که برای آینده روشن و مناسب تلاش میکردند سعی کردند در این انتخابات حضور پررنگی داشته باشند. انتخابات 22 خرداد رویشی بود که در نوع خودش باید مورد توجه حاکمیت قرار می گرفت که متاسفانه نوع برخورد با افراد بعد از انتخابات و ایجاد فضای خاص موجب ریزش نشاط اجتماعی و افزایش یاس و ناامیدی غیرقابل جبران در جامعه شد که این مسئله باید در انتخاباتهای بعدی چارهاندیشی شود. به عبارتی از رویش های انتخابات 88 غفلت شد.
اگر در انتخاباتهای بعدی مشارکتهای حداکثری رامیخواهیم باید پاسخهای اقناعی و مطلوب به معترضان انتخابات بدهیم که تا کنون نیز متاسفانه به این مسئله به درستی از نظر جنبههای روانشناسی و جامعه شناسی توجه نشده است . این خلاء زمینه سوء استفاده دشمنان نظام و ورود تشکیلاتهای حرامیتر از حرام را برای بهره برداری از این موقعیت فراهم کرده است.
مصلحتاندیشیهای خاص در زمینه پاسخگویی به معترضان انتخابات موجب شد که کرسیهای آزاداندیشی، نظریه پردازی و فضای آزاد قبل از انتخابات که موجب شور و نشاط شده بود با برخوردهای غیر متعادل مواجه شود و فضای مخاطره آمیزی در کشور ایجاد شود. به نظر من با بررسی هرچه سریعتر سیاستهای کلی انتخابات که از سوی مجمع تدوین شده است و از سوی افکار عمومی نیز مورد توجه قرار گرفته باید کار را برای امیدبخشی به جامعه و پرهیز از حالت سرخوردگی اجتماعی آغاز کرد.
متاسفانه سیاستهای کلی انتخابات که مورد توجه نخبگان سیاسی، احزاب، گروهها و سلایق متنوع غیردولتی قرار گرفته است بنا به دلایلی فعلاً مسکوت گذاشته شده و به نظر میرسد که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به دنبال یک فرصت مناسب به دور از جنجال و افراطی گری است تا با آسیب شناسی انتخابات دهم و شرایط پس از آن زمینه و فرصت مورد نیاز برای مطرح کردن این سیاستها که به فرمایش مقام معظم رهبری تدوین شده است، فراهم شود تا معضلات و خلاء های پیش آمده در انتخابات ریاست جمهوری جبران شود.
با توجه به این سخن امام راحل(ره) که میزان رای ملت است، مبنا و شعار اصلی ما رای ملت است و بدون برگزاری یک انتخابات سالم و با نشاط نمی توان به خواست جامعه عمل کرد و امروز تمامی مسئولان کشور باید تلاش خود را معطوف به این قضیه کنند که چالشهای انتخابات ریاست جمهوری را به نحوی مرتفع سازند.
* بهره گیری از شیوههای مدرن تبلیغاتی در انتخابات گذشته را چگونه ارزیابی میکنید . استفاده از ابزارهایی همچون اس ام اس و شبکههای جدید اجتماعی و اینترنتی در عرصه انتخابات چه نقشی داشت ؟
- در انتخابات 22 خرداد از شیوههای مدرن تبلیغاتی استفاده شد که از جمله آن میتوان به مناظرههای تلویزیونی اشاره کرد که برای اولین بار با حضور خود کاندیداها در رسانه ملی انجام شد و بر شور و نشاط انتخاباتی دامن زد.
مناظرههای تلویزیونی اقدام بدیعی بود که هیچ کس با آن مخالفت نمیکند اما اینکه این موضوع تبدیل به مناقشه و دعوای سیاسی شود و یا احیاناً در این مناظرهها از کسانی یاد شود و مورد تحقیق قرار گیرند که اصلاً رقیب انتخاباتی رسمی نیستند، به هیچوجه اقدام خوبی نیست. کما اینکه این موضوع از سوی مقام معظم رهبری نیز نکوهش شد.
برخوردهای بسیار نامناسب در اعلام تهمتهای بسیار ناروا و مطرح کردن تهمتها بدون سند و مدرک به افراد سرشناس نظام موجب شد اخلاق، فتوت، جوانمردی، حق و حقیقت در این مناظرهها به مسلخ برده شود . شایسته جمهوری اسلامی و مردم ما نیست که افراد برای ماندن در قدرت ارزشها را پایمال کنند.
البته با توجه به ابراز نارضایتی مقام معظم رهبری از این گونه برخوردها در مناظرههای انتخاباتی باید چارچوب قانونمند لحاظ شود تا از این تجربه تلخ برای بهبودی و جبران در انتخاباتهای سالهای آینده بهره بگیریم.
در زمینه استفاده از شبکههای اجتماعی و اس ام اس نیز این شیوهها بسیار جدید بود . این بخش به صورت ناخواسته همچون برخی فرایندهای سیاسی منطقه و جهان بر انتخابات 22 خرداد تحمیل شد و ما هیچ مفر و گریزی از آن نداشتیم. به نظر میرسد هرچه ما بتوانیم در کشور موضوع مهم تبلیغات را قانونمند کنیم و با شفافیت بیشتری آن را منظور نظر قرار دهیم که این نیز خودش نیازمند بازنگری در قانون انتخابات و نظام جامع انتخاباتی است، میتوانیم در این مسیر موفقتر عمل کنیم.
تدوین نظام جامع انتخاباتی موضوع بسیاری مهمی است در کشور که باید مورد توجه قرار بگیرد چرا که در 30 سال گذشته قانون انتخابات 46 بار متناسب با زمان اصلاح شده و بسیاری از این اصلاحات وصله پینههای نادرستی بود که براساس سلایق باندی و بدون برخورداری از جامعیت انجام شده است.
بر این اساس نظام جامع انتخاباتی میتواند روشهای تبلیغی انتخابات را قانونمند کند و چالشهایی که در انتخابات اخیر نیز با آن روبرو بودیم را هم برطرف کند. از این جمله میتوان به هزینههای انتخاباتی اشاره کرد که شفاف نیست و گاه با استفاده از بیتالمال از سوی دولتمردان انجام شده است که البته این هزینه ها با توجیهات و روشهای ظاهرپسند قانونی است که من نام آن را "پولپاشی" می گذارم. مثل توزیع سود سهام عدالت و ...
همچنین تدوین سیاستهای کلی انتخابات میتواند در بخشهای تبلیغاتی به ویژه در بعد رسانه ملی نیز کمک کند که در این زمینه باید اساسنامه جدید صدا و سیما هرچه زودتر در مجلس شورای اسلامی تصویب شود تا صدا و سیما در برنامههای تبلیغی خود در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به ویژه انتخابات چارچوبهای تعیین شده و شفافی داشته باشد.
* آزادی تبادل آرا و فضای باز جامعه و رسانهها چه تاثیری در مشارکت انتخاباتی داشت؟
- به نظر میرسد برای دستیابی به مشارکت حداکثری ادامه این فضای باز ضروری بود .
با نگاه به وقایع بعد از انتخابات و مقایسه آن با فضای دموکراتیک و باز قبل از انتخابات نشان میدهد که با یک نوع ضعف تدبیر روبرو بودیم و عملکرد برخی موجب سلب آرامش از بخش وسیعی از جامعه شد. در این میان صدا و سیما با برنامههایی که قبل از برگزاری انتخابات داشت و فضای برنامهها بعد از انتخابات، مسیر را از فضای باز دموکراتیک به فضای انقباضی در رسانه ملی هدایت کرد به صورتی که رسانه ملی به جای تلاش برای اقناع بخش اصلی و گسترده معترضین علاقمند به نظام وسیلهای شد برای تاخت و تاز به آنها. این در حالی بود که قبل از انتخابات همه را از طریق همین رسانه ملی به مشارکت حداکثری تشویق کرده بودیم. واقعیت این است که برخورد با آشوبگران لازم بود اما اقناع معترضین لازم تر.
بیشک با بررسی وقایع و فضای قبل از انتخابات و بعد از آن متوجه میشویم که در برخی عملکردها دچار پارادوکس شدیم و این تعارف بردار نیست. به نظر من مجموعه محاسن شرایط باز و با نشاط برای کشور مفید تر از فضای بسته و انقباضی است. ترویج فرهنگ های افراطی و شعبان بی مخی در نگرش های سیاسی مختلف ، منطبق با فرهنگ دینی و ملی ما نیست.
* نقش رسانههای بیگانه همچون بی بی سی که از مدتها قبل از انتخابات تاسیس شدند و بر انتخابات ایران تمرکز داشتند چه بود و چرا تاثیر آنها تا معرفی به عنوان تهدید امنیت ملی بالا رفت؟
- دشمن دشمن است و نمیشود آن را کوچک شمرد ولی مهم اندیشه و تدبیر درست برای مقابله با روشهای دشمن است، آنچه مسلم است با فضای بسته و برخوردهای حذفی در داخل نمیتوان دشمن خارجی را حذف کرد چرا که تفکرات آنان در لایههای زیرین به صورت پنهان باقی میماند. اما در شرایط پس از انتخابات برخی دست اندر کاران خواسته یا ناخواسته خوراک رسانهای برای بیگانگان فراهم کردند. آنچه مهم است نباید زمینه و بستر را برای رسانههای بیگانه فراهم کنیم تا آنها بتوانند با استفاده از این سوژهها فرافکنی کنند.
متاسفانه به دلیل بد مدیریت شدن فضای رسانهای پس از انتخابات ، گرایش مردم در داخل به این رسانهها بیشتر شد چراکه انسان جستجوگر و طالب دانستن است و این حس درونی را نمیتوان در فضای بسته کنترل کرد . جلوی اطلاعات را در عصر جدید نمیتوان گرفت. به نظر من امروز اگر رسانههای بیگانه میداندار هستند از بیهمتی و ضعف تدبیر ما است.
* مناظرههای تلویزیونی را چگونه ارزیابی میکنید و آیا تجربههای جهانی نیز بدین گونه است ؟ فکر میکنید این مناظرهها اثیری بر ملتهب شدن فضای کشور داشت؟
- من تصور میکنم مناظرههای زنده تلویزیونی قبل از انتخابات نوعی رجزخوانی پیش از شروع جنگ بود که البته در برخی موارد التهاب آفرینی به وجود نیاورد . همچون مناظره آقای محسن رضایی که نه نوع ورود و خروج آن و نه نوع مناظره کد منفی به افکار عمومی نداد و همه چیز بر مبنای عقل، تدبیر و اندیشهورزی بود و این مناظره به مناظرهای اخلاقی، علمی و دارای پیام برای مخاطبان تبدیل شد.
اما ما در بخش دیگری از این مناظرات نیز شاهد مناقشه بودیم تا مناظره که این موارد نیز از سوی مقام معظم رهبری نکوهش شد و ایشان فرمودند کاش این بخشها اتفاق نمیافتاد و در ادامه آن مناظرات دیدیم که در بخشی از جامعه فضای دو قطبی، جدال و جنگ به وجود آمد و به تعبیری دچار جنگ حیدری و صفدری شدیم والبته همه اینها از سوی عوامل افراطی دو جناح بود.
درباره تجربه های جهانی در زمینه مناظره نیز باید بگویم کشورهایی که از نظام حزبی برخوردار هستند ممکن است سخن پراکنیهایی طنزآلود در مباحث داشته باشند اما بخش اعظمی از مناظرات معمولاً برنامهای و نقد برنامهها است و در چارچوب و کلان حاکمیت و منافع ملی هیچ تاثیری ندارد .به عنوان مثال در آمریکا اوباما در مناظرات خود پایبند به تمامی منافع ملی خودشان بود و آن گونه عمل نکرد که همه هستی و هویت کشور را به مسلخ ببرد ، آن هم به انگیزه پیروزی.
* آیا اعتراضات و حوادث بعد از انتخابات را با توجه به شور انتخاباتی قبل از 22 خرداد پیشبینی می کردید؟
- راهپیمایی 25 خرداد نشان داد که عده ای از مسئولان اعتراضات را در این حد تصور نمیکردند که البته اگر آن را مهار نمیکردند ممکن بود فضای نامناسبی ایجاد شود. اما تصور می کنم بهتر بود به جای ایجاد آن نگاه سخت به معترضان و از سوی دیگر فضای باز و گرفتن جشن پیروزی برای کاندیدای پیروز، امکانی را نیز فراهم میکردند تا معترضین بتوانند تجمعی هرچند محدود اما به صورت قانونی برگزار کنند و اعتراضات خود را بیان کنند تا مسیر خشونت نیز هموار نشود.
بعضی برخوردها در این زمینه موجب شد تا رفتارهای تبعیضآمیز، تحریک کننده و سوء استفاده از قانون رخ دهد و این وقایع موجب شود حالت غیرشفاف، افراط، حضور افراد غیر مسئول و خودسر بیشتر شده و فضا متشنجتر شود.
* تمام دلایل ایجاد و استمرار فضای ملتهب پس از انتخابات همین بود؟
- جریان پیروز رسم بزرگواری پیشه نکرد و با بیاعتنایی کامل به کاندیداهای ناکام و معترضان و انجام برخی رفتارهای نامناسب موجب شدند که فضا بیش از پیش ملتهب شود. به نظر من این رفتار در ادامه فضای التهاب سهم زیادی داشت. رسانه ملی هم پس از انتخابات به جای اقناع جامعه به یک سویه گویی و حمایت حماسی از جریان پیروز ، به جای کل حماسه سازان 40 میلیونی پرداخت و تبدیل شد به رسانهای برای تهاجم یکطرفه و...
بهتر بود به جای ایجاد چنین فضایی از همان اهرم مناظرهها برای اقناع جامعه استفاده میکردیم. بالاخره پس از انتخابات ایجاد شوک شده بود که باید آن را شوک درمانی میکردیم و در چارچوب قانون با رعایت ملاکها و استفاده از خود کاندیداها به اقناع جامعه میپرداختیم. این در حالی است که از یک سو مسیر نسبتاً خوبی را از طریق رسانه ملی برای مشارکت حداکثری پیش گرفتیم و از سوی دیگر مسیر واپسگرایی را پیشه کردیم . حاصل آن این چنین شد که نه تنها دشمن به دنبال خراب کردن آن حماسه بزرگ بود، بلکه بخش قابل توجهی از نیروهای نظام نیز سعی کردند راهی را بروند که مورد رضایت دشمن بود.
با توجه به اینکه مقام معظم رهبری نیز نظرشان بر این بود که مناظرهها در شکلی مثبت و خوب پس از انتخابات نیز ادامه پیدا کند، اما متاسفانه صدا و سیما این اقدام را به صورتی ناقص، بد و فاقد ماهیت اقناعی و در زمانی بدون تاثیر اجرا کرد.
* علت اینکه اغتشاشات و فتنه های مختلف علیرغم آرای بالای بازندگان انتخابات در شهرستانها، در تهران متمرکز شد چه بود؟
- بیشترین نفوذ و رای موسوی در تهران بود و عمده فعالیتها و تمرکزهای فکری و سیاسی بنا به اقتضای پایتخت در تهران است. همچنین حضور چهرههای سیاسی نخبه، دانشگاهیان و دیگر موارد نیز منجر به این موضوع شد که با اعتراضات بیشتری در تهران مواجه باشیم کما اینکه اعتراضاتی در شهرستانها هم بود اما فضای اطلاعرسانی در آنجا بسیار محدود و مسئولان محلی نیز خویشتندارتر بودند.
* عده ای از معتدلین دوجناح مدافع پروژه آشتی با وساطت بزرگان - مثل آیت الله مهدوی کنی - پس از انتخابات بودند که به نظر می رسد همچنان بیسرانجام است. نظر شما چیست؟
- با مطرح شدن موضوع میانجیگری و آشتی بزرگان ، آیت الله مهدوی کنی که از چهره های دلسوز و مورد احترام در کشور هستند سعی کردند این مسئله را بعد از انتخابات پیگیری کنند اما مورد استقبال قرار نگرفتند. از سوی دیگر اعضای تشخیص مصلحت نظام نیز طرحی را مطرح کردند و از رئیس مجمع نیز خواستند تا مسیری را برای آشتی ایجاد کنند که رئیس مجمع هم گفت آنچه من در این باره به نظرم میرسد در نماز جمعه گفتم و هر نوع کمکی از من ساخته باشد دریغ نمیکنم اما فضای افراط اجازه عمل به واسطه ها نمیدهد.
* آیا انفعال احزاب و یا عدم توجه به نقش آنها در رفع سوء تفاهمات سیاسی بعد از انتخابات هم در حوادث یاد شده موثر بود؟
- به نظر شما در کشور ما اصلاً حزبی وجود دارد؟ متاسفانه ما هیچ حزبی از نوع حزب جمهوری اسلامی که یک تشکیلات سیاسی مناسب بود در کشور نداریم. گروههایی که الان فعالیت میکنند بیشتر شبیه جویبارهای کوچک حزبی هستند که قبلاً مثلاً سازمان مجاهدین انقلاب بودند و امروز جمعیت ایثارگران و دیگران. اما مگر سرجمع اعضایشان چه تعداد است؟
موضعگیری اخیر احمدی نژاد در ارتباط با احزاب نشان داد که وی بیشتر دارای تفکر غیر تشکیلاتی است. اما به نظر من امروز کشور در خطر خلاء حزبی و تشکیلاتی به سر میبرد و به این دلیل نقش افراد غیر مسئول و غیر پاسخگو پررنگتر از گذشته شده است. چرا که وقتی چهرههای اثرگذار سیاسی نتوانند ایفای نقش کنند گروههایی که براساس یک انشعاب و از جانب یک شخص مدیریت میشوند، میداندار میشوند.
* فرمایشات مقام معظم رهبری درباره انتخابات و رفتار کاندیداها و حوادث بعد از آن ، به چه میزان از سوی طرفین مورد توجه و پیگیری قرار گرفت؟
- متاسفانه بخشی از مطالبات ایشان در تحقق قطعی و نهایی قرار نگرفت. مثلاً در مورد قضیه کهریزک که ایشان از آن به عنوان جنایت هم نام بردند تا کنون برخوردی با متخلفان به صورت قاطع انجام نشده و دادگاه برخی متخلفان قضائی و نظامی نیز هنوز نهایی نشده است. (مهر: این مصاحبه قبل از برگزاری آخرین جلسه دادگاه کهریزک در سه شنبه گذشته انجام شده است)
* ارزیابی شما از نحوه برگزاری دادگاهها، تغییر دادستان تهران و سرانجام عفو نادمان حوادث انتخاباتی توسط نظام چیست؟
- بخشش نادمان به تلطیف و مثبت شدن فضا نسبت کمک میکند. تغییر دادستان تهران نیز اقدامی مثبت بود اما این سئوال در افکار عمومی پیش آمد که با توجه به اینکه گروه تحقیق و تفحص که شامل نمایندگان ملت بودند عملاً اتهامات را به دادستان قبلی وارد دانستند و از سوی دیگر ایشان در پستی دولتی پس از عزل از سمت خود فعال شدند ، پس چگونه به اتهامات رسیدگی شد؟ این اقدامات موجب میشود بخشی موثر از افکار عمومی تحلیل ناروایی از نظام جمهوری اسلامی داشته باشد که در شان نظام نیست.
* آیا اساسا حذف هر یک از گروههای سیاسی امکان پذیر است؟
- مسائل فکری و سیاسی را نمیتوان حذف کرد چرا که به واقعیتی غیرقابل انکار در لایههای اجتماعی بدل میشوند. به همین دلیل حذف اصلاح طلبان به اندازه حذف اصولگرایان تفکری خام است. چرا که حذف یک تفکر و اندیشه ممکن نیست، با اقدامات حذفی می توان یک اندیشه را به لایه های زیرین جامعه برد.
واقعیت این است که جریان اصلاحات یک فراز و فرودهایی داشته و اینها نیز ثبت تاریخ شده است. اما این دلیل بر این نمیشود که بتوان تفکر اصلاح طلبی را از جامعه حذف کرد. کما اینکه از گوشه و کنار میشنویم که برخی اصولگرایان حامی دولت میگویند اصلاحات که حذف شد و به زبالهدان تاریخ رفت و امروز باید همه توانمان را بر حذف اصولگرایان منتقد بگذاریم .
اینها یک نوع ایدهپردازیهای خام است. همان طور که جریان اصولگرا با یک روش اصولی بر جریان اصلاح طلب فائق آمد از سوی دیگر یک جریان نواندیش نیز میتواند بیاید و بر جریان اصولگرا فائق آید. آیا این به معنی حذف اصولگرایی است؟ نه این طور نیست.
* یعنی اصلاح طلبان به عرصههای کشور بر می گردند؟
- به هر میزان که به این جناح امکان فعالیت را بدهند آنان بیشتر به عرصه خواهند آمد. اما در لایههای زیرین و پوسته درونی جامعه اصلاحات همچنان در حال فعالیت است و لذا به دنبال فرصتی است به عرصه بیاید. من تصور میکنم خاتمی در تلاش برای بازسازی در آینده است و چه بسا ادامه فضای کنونی کشور نیز کمک کند که او دوباره به صحنه بیاید.
---------------------------------------
گفتگو از :ملیحه ابراهیمی
نظر شما