محمود اکرامیفر شاعر و محقق ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: اشعار فردوسی دریایی است که هرکس مقابل آن بایستد به اندازه وسع دید خود میبیند. برای شناخت فردوسی باید عمیق، دقیق و حسابشده به مسائل نگاه کرد. متاسفانه شناخت اکثریت مردم ما از فردوسی در حد چند داستان و چند نام مانند رستم و سهراب است.
وی افزود: مسائلی چون چرایی سرودن شاهنامه، یا اشاره به ارزشهای والای اخلاقی و انسانی مانند خرد، امید، ستایش، نیایش، ذکر و یاد خدا در شاهنامه آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. حتی در دانشگاهها هم دیدگاه و جهانبینی فردوسی در حد چند بیت مورد تحلیل قرار نگرفته است. با گذشت هزار سال از سرایش شاهنامه این کتاب هنوز میان مردم ما غریبه است و نتوانستیم آن طور که باید آن را معرفی کنیم.
این شاعر گفت: حتی اساتید بزرگ ادبیات ما هم تا به حال به مسائلی مانند اینکه چرا فردوسی مطلع شاهنامه را چنین آغاز میکند و خداوند، جان و خرد را در کنار هم میآورد، نپرداختهاند. در مورد جایگاه خرد در شاهنامه هم، چنین شرایطی حاکم است. در کل بررسی شاهنامه نیاز به غواصیهای عمیق و آگاهانه دارد تا جواهرات ارزشمندی از آن استخراج شود.
اکرامیفر ادامه داد: تحقیق درباره شاهنامه نیازمند داشتن پژوهشهای میانرشتهای است. نباید به شاهنامه فقط از منظر ادبی بنگریم. داستانهای شاهنامه باید از زوایای جامعشناختی، روانشناختی، زیباییشناختی، مردمشناسی و... مورد بررسی قرار بگیرند. این سئوال مد نظرمان باشد که فردوسی چرا و با چه دیدگاهی این اشعار را سروده است. بنابراین داشتن نگاه صرف ادبی در مواجهه با شاهنامه کار درستی نیست. چون در این کتاب مسائل زیادی مانند روانشناسی اقوام وجود دارد و حتی درمورد به کار گیری رنگها در اشعار شاهنامه هم میتوان به تحقیق و تفحص پرداخت.
وی درباره ادعای فردوسی بر زنده کردن زبان فارسی گفت: یکی از دلایل سرایش شاهنامه قوت بخشی به زبان فارسی بوده است. تاثیر شاهنامه بر زبان فارسی قابل اعتنا و ادعای فردوسی مبنی بر زنده کردن زبان فارسی قابل احترام است، اما به نظرم زبان فارسی نمرده بوده است تا فردوسی آن را زنده کند بلکه به آن دوام و قوام بخشید و از کمتوجهی نجاتش داد.
نظر شما