دکتر محمدرضا ابویی مهریزی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره رازها و مسائل در علوم انسانی، علوم اجتماعی و فلسفه گفت: آن مؤلفه برجسته ای که بیش از هر عامل دیگری ارتباط میان رازها و مسائل، را با علوم انسانی و اجتماعی یا اساسا با همه شئونی که با تفکر و وجوه اندیشگی عالم بشری مرتبط هستند بیان می دارد، پیوند این دسته از علوم و معارف بشری با عالم ماوراءالطبیعی و حیات دینی است که بطور عمده جنبه های انتزاعی و ذهنی فرهنگ و دانش جهانی را در برمیگیرند و بر خلاف علوم طبیعی وتجربی کمتر جنبه های عینی و ملموس دارند.
این محقق و پژوهشگر حوزه تاریخ و ادبیات اظهار داشت: مفاهیم فلسفی و مذهبی که ساحت اندیشه و حیات کلامی بشررا سامان می دهند به خصوص در اشکال سنتی خود بیشترمبتنی بر ماوراءالطبیعه هستند.
وی در مورد اینکه آیا علوم انسانی و فلسفی میتوانند رازها را مورد بررسی قرار دهند یا بهتر است بر روی مسائل متمرکز باشند گفت :آنچه در عالم مجردات و حوزه معرفت مبتنی بر کشف و شهود جای می گیرند به طور طبیعی در خود حامل رمز و رازهایی هستند که ما در زندگانی خویش خواه اینکه مذهبی بیندیشیم و یا آنکه غیرمذهبی باشیم در تبیین زندگی معنوی و هویت بخش آدمی حائز اهمیت اند . از این رو علوم اجتماعی و معارف فلسفی که تأمین بنیادی ترین نیازهای بشراز جنس مسائل معرفتی را عهده دار هستند با رموز معنوی حیات انسانی ما مواجه می باشند و نتوانسته اند نسبت به آنها بی توجه باشند.
این مورخ و نسخه شناس در پایان گفت: علاوه بر این، آنچه به اشکال مختلف، بخش مهمی از حوزه وسیع فرهنگ بشری را در بر میگیرد موضوع اساطیر هستند که با توجه به آن که صرفنظر از جنبه های تخیلی آنها در بر دارنده حقایقی از وجود رمز آمیز انسان و نیازهای او هستند که تخیل و ذوق آدمی در پاسخ به آن نیازها جهت یافته است، باز از مسائل عمده مورد عنایت علوم اجتماعی، تاریخ، مردم شناسی و روان شناسی هستند. بنابراین رمزها در حیات معنوی جامعه انسانی خود جزئی ناگسستنی از مسائل علوم انسانی اند.
نظر شما