خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: «مجدالدین معلمی» از چهرههای جوانی است که اخیراً با حکم دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور جایگزین «حمیدرضا چاکری» شد. او بیش از 6 سال عهدهدار معاونت توسعه کتابخانهها و کتابخوانی این نهاد بود و بهانه گفتگوی ما با معلمی، راهاندازی شبکه کتابخوانان حرفهای کشور ـ که در کمتر از دو ماه از افتتاح آن، بیش از 70 هزار نفر به عضویت این شبکه درآمدهاند. معاون جدید توسعه کتابخانهها و کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور در این مصاحبه از برنامههایی میگوید که هدف از آن، رسیدن ایران به نقطهای مطلوب در میان کشورهای منطقه در زمینههای مانند سرانه مطالعه و تعداد و کیفیت کتابخانههای عمومی است.
* ایده شبکه کتابخوانان حرفهای کشور از کجا آمد؟
من زمانی که در اداره کل فرهنگی نهاد بودم، با همکارانم به دنبال تحقق این ایده بودیم که کتابخوانی جزو عادات روزانه مردم و کتاب وارد سبد خانوارهای ایرانی شود. برای اینکه این اتفاق بیفتد، ما باید از یک تفکر سنتی که هنوز هم در ارگانهای دولتی حاکم است، گذر میکردیم؛ اینکه دو ـ سه ماه روی یک کتاب خاص کار میکنند، بعد نسخههای زیادی از آن را میخرند و هر 6 ماه یک بار هم یک مسابقه کتابخوانی برگزار میکنند. تحلیل ما این بود که با توجه به سرعت تحولات روزمره و سرعت تبادل اطلاعات میان مردم، ما باید هم سلایق مختلف و هم سطوح مختلف دانش مردم را پوشش بدهیم و هم اینکه تنوعی هم به کتابهایمان بدهیم تا هر فردی با هر سلیقه و با هر میزان از سطح تحصیلات، بتواند به این فرآیند کتابخوانی دعوت شود. بنابراین آمدیم پروژههایی را کلید زدیم. اولین کار مسابقات کتابخوانی بود. با این تفاوت که ما تصمیم گرفتیم به جای اینکه هر 6 ماه یک مسابقه کتابخوانی برگزار کنیم، هفتهای دو مسابقه برگزار کنیم. برای این کار ما مجبور بودیم شیوهمان را هم تغییر دهیم و بنابراین برگزاری 120 مسابقه کتابخوانی را در هر سال پیش بینی کردیم. ما برای اجرای این طرح، دست به قشربندی زدیم: 1- ابتدایی 2- راهنمایی / دبیرستان 3- طلبه / دانشجو 4- کارمند 5- زنان و مادران خانهدار و 6- عموم مردم. این دستهبندی به این خاطر بود که هر کدام از این دستهها یک نوع نیاز داشتند؛ کتابی که به یک زن خانهدار معرفی میشود، مسلماً با کتابی که به یک دانشجو معرفی میشود، تفاوت دارد.
* این کتابها را چگونه و با چه روشی به مخاطبان معرفی میکنید؟
ما برای این کار یک فرآیند داریم؛ اول اینکه نظر استادان برجسته را در آن حوزه جویا میشویم. یعنی از استادان هر حوزه میپرسیم که برترین کتاب در حوزه تخصصیشان چیست و جمعبندی این نظرات را منتشر میکنیم. در حال حاضر بیش از 1000 کتاب برتر از نظر استادان مشخص و معرفی شدهاند. در مرحله بعد، از مخاطبان میخواهیم که به این کتابها امتیاز بدهند و از آنها خواهیم خواست که اگر کتابی به نظرشان برتر از این کتاب هست، معرفی کنند و ما این کتابها را بار دیگر به استادان عرضه میکنیم و باز هم نظر آنها را کسب میکنیم که آیا واقعاً این کتاب برتر از کتابی است که معرفی کردهاید یا خیر؟ در آیندهای نزدیک ما در تعامل این استادان با عموم مردم به راحتی میتوانیم پرمخاطبترین کتابها را به مردم معرفی کنیم.
* اگر مایل باشید، برویم سراغ بحث خرید کتاب از ناشران. خیلی از ناشران این گله را دارند که نهاد کتابخانههای عمومی کشور، کتابهایشان را نمیخرد و تنها از بعضی ناشران خاص این خرید صورت میگیرد. پاسخ شما به این انتقادات چیست؟
ما چند نوع محدودیت داریم که آنها را به هر عقل سلیمی بگویید، میپذیرد. یکی از اینها کمبود منابع مالی و دیگری محدودیت فضاست. بالاخره هر کتابخانهای برای منابع و نشریات مورد نیاز خود، فضای محدودی در اختیار دارد و ما نمیتوانیم از همه نشریات کشور برای کتابخانههای عمومی کشور خرید کنیم. مسئله بعد این است که بالاخره منابع مالی ما به ذخایر پایانناپذیر وصل نیست و اینطور نیست که ما هر مقدار بخواهیم، بتوانیم کتاب بخریم.
* چند درصد از این مشکل به کمبود بودجه برمیگردد؟
خیلی. ما تا چهار سال گذشته، 500 میلیون تومان کتاب از ناشران میخریدیم، اما الان این رقم به حدود 20 میلیارد تومان رسیده است. مسئله دیگر که به آن اشاره کردم، کمبود فضاست؛ ما الان در 30 درصد کتابخانههای عمومی کشور، امکان اضافه کردن فضا نداریم و مجبور هستیم با سیاست وجین کتاب، کتابهایی را که تاریخشان گذشته است یا مخاطب ندارند، طبق اصول کتابداری از چرخه خارج کنیم تا بتوانیم کتاب جدید بخریم. مسئله سوم هم این است که بالاخره کتابها هم خوب و بد دارد؛ یعنی ممکن است کتابی باشد که کیفیت چاپ آن، کیفیت تحقیق صورت گرفته در آن و کیفیت ترجمه آن بسیار بالا باشد، اما متناسب با کتابخانههای عمومی نبوده و آنقدر تخصصی باشد که فقط در کتابخانههای تخصصی و مرکزی قابل استفاده باشد.
* ولی اعتراض این ناشران به اعمال تبعیض در خرید کتاب است.
ما برای اینکه این مشکل پیش نیاید، یک فرم بررسی برای هر کتاب داریم که 5 نفر از استادان بنام آن را امضا میکنند و میگویند فلان کتاب این کیفیت را دارد و متناسب با فلان قشر است. ما بر همین اساس کتابها را انتخاب و خریداری میکنیم. در هر یک از کارگروههای نهاد حداقل 3 تا 5 نفر از اساتید مطرح عضویت دارند.
* در مورد نشریات چه؟ اینکه میگویند شما حاضر نیستید برخی نشریات را برای کتابخانههای عمومی خریداری کنید. این صحت دارد؟
در این مورد هم همینطور است. ما محدودیت فضا داریم. شما ببینید الان به عنوان مثال در حوزه غذا حداقل 10، 15 نشریه فعال داریم، در حوزه کودک همینطور. طبیعی است که امکان خرید همه نشریات و کتابهای منتشر شده کشور برای ما ممکن نیست. مجبوریم از این مثلاً 10 نشریه، 2 نشریه را انتخاب کنیم. البته ما درک میکنیم که ناشران تحت فشار هستند و نیاز به کمکهای دولتی دارند، اما باید آنها هم محدودیتهای ما را درک کنند. اما این تضمین را میدهیم که هیچ کتاب خوب و با کیفیت و قوی از نظرمان دور نماند. به علاوه در سال جاری ما تعداد عناوین نشریات خریداری شده در نهاد را که در سال گذشته حدود 100 عنوان بود را به بیش از 120 عنوان رساندهایم.
* به کتاب خوب اشاره کردید که به نظرم مفهومی بسیار نسبی است. سئوالی هم که من در این زمینه دارم، به بحثی که در این سالها زیاد مطرح شده، برمیگردد؛ مطالعه مفید. مطالعه مفید واقعاً چیست؟
سئوال خوبی است. ما وقتی میخواهیم کتاب را در جامعه ترویج دهیم، باید بتوانیم متناسب با هر نیاز، فکر و دانش هر قشری، به او کتاب پیشنهاد دهیم. مثلاً حوزه مطالعه کسی تاریخ باشد، وقتی شما کتابی را در حوزه سیاست به فردی معرفی کنید، طبیعی است به خواندن آن ترغیب نمیشوم. کتابخوانی مفید یعنی آن نوع از مطالعه که موجب پیدایی تغییر و تحول در دانش، گرایش و رفتار شخص مطالعه کننده در مسیر اهداف اسلام و انقلاب اسلامی شود.
* اتفاقاً بحث به پیچیدگی انسان مربوط میشود. اینکه کسانی فکر کنند به راحتی میتوانند نیازهای دیگران را تشخیص دهند و کتابهایی را برای مطالعه به آنها پیشنهاد دهند، کمی پذیرشش سخت است.
چرا سخت است؟ شما به یک مخاطب کودک نمیتوانید کتاب بزرگسال پیشنهاد دهید. این خیلی واضح است. البته من نمیگویم این کار راحت است که اگر راحت بود، تاکنون 100 سیر مطالعاتی تدوین و ارائه شده است. کتابخوانی مفید یعنی هدفمند مطالعه کردن.
* برویم سراغ یکی دیگر از حوزههای کاری شما که ساخت کتابخانههای عمومی در کشور است. به نظر شما چه کاستیهایی در این زمینه وجود دارد؟
اگر به نسبت جمعیت و به وسعت ایران بخواهیم به این مسئله نگاه کنیم، کاستیهای ما بسیار است، اما کاری که در دوره اخیر در زمینه ساخت و ساز صورت گرفته، به نظرم چشمگیر است و میتوان به آن مباهات کرد. در 4 سال اخیر نزدیک به 400 کتابخانه را به تعداد کتابخانههایمان اضافه کردهایم و آنها را در اختیار مردم قرار دادهایم. خوشبختانه بودجه نهاد هم هر سال نسبت به سال قبل دو برابر شد و بودجه مصوب ما هم در سال جاری نزدیک 70 میلیارد تومان است. تا پایان سال گذشته تعداد کتابخانههای نهادی یعنی کتابخانههایی که کاملاً زیر نظر ما هستند، 1951 کتابخانه بوده است که با احتساب کتابخانههای مشارکتی، مجموعاً ما در حال حاضر 2700 کتابخانه نهادی و مشارکتی داریم که خرید کتاب برای آنها صورت میگیرد. بخشی از کتابخانههای کشور زیر نظر ما نیستند. در این راستا ما پیگیر اجرای یک قانون مصوب مجلس هستیم که میگوید اگر نهاد یا شخصیتی حقفیقی یا حقوقی میخواهد کتابخانه عمومی تاسیس کند، باید مجوز این کار را ابتدا از نهاد کتابخانههای عمومی اخذ کند. این قانون از سال 1383 تاکنون مسکوت بوده است. در مورد بدهیهای نیم درصدی شهرداریها به کتابخانههای عمومی نیز، لازم است بگویم در 5 ماهه نخست امسال بیش از 3 میلیارد تومان از این بدهیها را وصول قطعی کردهایم و امیدواریم این میزان تا پایان امسال به 15 میلیارد تومان برسد. البته با توجه به افزایش هزینه حاملهای انرژی بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، همه این پولهایی هم که میگیریم، صرف هزینههای جاری کتابخانهها میشود.
--------------------------
گفتگو از: کمال صادقی
نظر شما